اعتدال: عیسی کلانتری وزیر کشاورزی دولت هاشمی به بیان ناگفته هایی از روز جانباختن مرحوم هاله سحابی در جریان مراسم تشییع و خاکسپاری مرحوم عزت الله سحابی پرداخت.
روزنامه قانون نوشت :وی در این باره می گوید: ” من به توصیه کسی در این مراسم شرکت نکردم. داماد آقای سحابی (دکتر شامخی) که همسر خانم هاله سحابی بود سالها مشاور من بود و با هم رفت و آمد خانوادگی داشتیم. من به دلیل دوستی در این مراسم شرکت کردم و موظف به شرکت بودم. من با آقای دکتر شامخی دوستی ۳۰ ساله دارم. ایشان رئیس موسسه تحقیقات جنگل و مرتع بود زمانی که من رئیس سازمان جنگل و مرتع بودم. قبل از من هم مشاور وزیر کشاورزی بود و خود آقای سحابی هم انسان خوبی بود.”
کلانتری درباره بگو مگوی خود با ماموران هم می گوید: "خوب من آنجا وظیفه داشتم جلوی تندرویها را از هر دو طرف بگیرم. چون هم خانواده دکتر شامخی نسبت به من لطف داشتند و هم دوستان امنیتی میخواستند تندروی کنند. شاید بودن ما و بعضی از دوستان دیگر باعث شد مراسم با آرامش برگزار شد. بعضی از دوستان قضایی میخواستند حق را از خانواده شامخی بگیرند و میگفتند حقی نسبت به جنازه ندارند. ”
وی خاطرنشان کرد : ” ساعت ۱۱:۳۰ فهمیدم که همسر دکتر شامخی فوت کردهاند و چون به تشییع جنازه آقای سحابی هم بدلیل تغییر ساعت نرسیده بودم به محض شنیدن این خبر ناگوار به سمت منزل آقای شامخی رفتم. از حدود ساعت ۱ بعدازظهر در منزل آقای شامخی بودم .غرض اصلی ام عرض تسلیت بود. منزل آقای شامخی نزدیک دانشکده مدیریت در گیشا بود ، به همین دلیل من خیلی سریع رسیدم . دیدم خانه محاصره است. محوطه و منطقه محاصره شده بود.”
کلانتری افزود : "من با نشان دادن کارت شناسایی وارد شدم و دیدم نیروهای امنیتی و قضایی با فرزندان مرحوم خانم سحابی به حالت درگیری رسیدهاند چون ماموران میگفتند شما حق تشییع جنازه ندارید و ما خودمان این کار را انجام میدهیم که خیلی غیرمنطقی بود. دیدم اگر دخالت نکنم ممکن است به درگیری بیشتری بینجامد. به هر حال این خانواده در یک روز دو نفر را از دست داده بودند. با معاون دادستان و معاون استاندار تهران تلفنی صحبت کردم بالاخره با صحبتهایی که با هر دو طرف داشتم جنازه ساعت ۵ از منزل خارج شد و برای غسل به بهشت زهرا برده شد تا غروب طول کشید و نهایتا ایشان شب در لواسانات دفن شدند.”
روزنامه قانون نوشت :وی در این باره می گوید: ” من به توصیه کسی در این مراسم شرکت نکردم. داماد آقای سحابی (دکتر شامخی) که همسر خانم هاله سحابی بود سالها مشاور من بود و با هم رفت و آمد خانوادگی داشتیم. من به دلیل دوستی در این مراسم شرکت کردم و موظف به شرکت بودم. من با آقای دکتر شامخی دوستی ۳۰ ساله دارم. ایشان رئیس موسسه تحقیقات جنگل و مرتع بود زمانی که من رئیس سازمان جنگل و مرتع بودم. قبل از من هم مشاور وزیر کشاورزی بود و خود آقای سحابی هم انسان خوبی بود.”
کلانتری درباره بگو مگوی خود با ماموران هم می گوید: "خوب من آنجا وظیفه داشتم جلوی تندرویها را از هر دو طرف بگیرم. چون هم خانواده دکتر شامخی نسبت به من لطف داشتند و هم دوستان امنیتی میخواستند تندروی کنند. شاید بودن ما و بعضی از دوستان دیگر باعث شد مراسم با آرامش برگزار شد. بعضی از دوستان قضایی میخواستند حق را از خانواده شامخی بگیرند و میگفتند حقی نسبت به جنازه ندارند. ”
وی خاطرنشان کرد : ” ساعت ۱۱:۳۰ فهمیدم که همسر دکتر شامخی فوت کردهاند و چون به تشییع جنازه آقای سحابی هم بدلیل تغییر ساعت نرسیده بودم به محض شنیدن این خبر ناگوار به سمت منزل آقای شامخی رفتم. از حدود ساعت ۱ بعدازظهر در منزل آقای شامخی بودم .غرض اصلی ام عرض تسلیت بود. منزل آقای شامخی نزدیک دانشکده مدیریت در گیشا بود ، به همین دلیل من خیلی سریع رسیدم . دیدم خانه محاصره است. محوطه و منطقه محاصره شده بود.”
کلانتری افزود : "من با نشان دادن کارت شناسایی وارد شدم و دیدم نیروهای امنیتی و قضایی با فرزندان مرحوم خانم سحابی به حالت درگیری رسیدهاند چون ماموران میگفتند شما حق تشییع جنازه ندارید و ما خودمان این کار را انجام میدهیم که خیلی غیرمنطقی بود. دیدم اگر دخالت نکنم ممکن است به درگیری بیشتری بینجامد. به هر حال این خانواده در یک روز دو نفر را از دست داده بودند. با معاون دادستان و معاون استاندار تهران تلفنی صحبت کردم بالاخره با صحبتهایی که با هر دو طرف داشتم جنازه ساعت ۵ از منزل خارج شد و برای غسل به بهشت زهرا برده شد تا غروب طول کشید و نهایتا ایشان شب در لواسانات دفن شدند.”