Quantcast
Channel: اعتدال
Viewing all articles
Browse latest Browse all 22413

معضلات مداحی؛از توهم تاکلمات سخیف

$
0
0

اعتدال: طالب ازدحام جمعیت ­بودن، اصوات و اشعار ناموزون و سبک­های مبتذل، توهم پردازی، تحقیرغیرعمد شخصیت معصومین (ع) در اشعار و مطالب من درآوردی، اهمیت افراطی به بعد رثاء و مصیبت، راه انداختن حلقه­ مرید و مرادی، سخنرانی مداح، به کاربردن کلمات دون­مایه و سخیف، توهین و لعن علنی به مذاهب و افراد غیرشیعی، رقابت­های منفی و غیرخدائی، گم ­شدن هدف در کم ­و ­کیف اطعام، درآمدزایی آنچنانی به نام اهل­ بیت(ع)، ریشه گرفتن خرافات نظیر تابلوهای عریض و طویل، اطاله مجلس تا پاسی از شب، ادبیات خاص داش مشتی‌گری و محاوره چاله میدانی( به خیال یک رنگ بودن و بی ریایی) و...


به گزارش مهر، وظیفه­ مداحان ارزشمند این است که سره را از ناسره معرفی کنند و اجازه گستاخی و مسموم کردن فضای معنوی مجالس را به جهال ندهند. آیا نسل شیفته اهل­بیت(ع) باید با این ترانه­های طاغوتی با مکتب آل­الله(ع)، خو بگیرند؟!

در ارتباط با مداحی و روضه­ خوانی که هویت شیعه، به همین عزاداری­ها و اشک­­ها و مصیبت­خوانی­ها گره می‌خورد، علاوه بر مطالب گفته شده در خصوص معضلات تبلیغ (در بندهای 1 تا 18)، چند وجه دیگر نیز قابل طرح است:

1- طالب ازدحام جمعیت ­بودن

شهید مطهری (ره) می­فرماید: «غالب بانیان و روضه­خوان­ها دنبال دو چیز هستند: اول؛ کثرت جمعیت، دوم: شور و واویلا به پا کردن. مگر می­خواهیم سان ببینیم؟ مگر می­خواهیم رژه برویم.»

گاهی با تفاخر بیان می­شود که فلان مجلس دو هزار نفر را اطعام کرد: «کَمْ مِنْ فِئةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَتْ فِئةٍ کَثیَرةٍ (بسا گروه اندکی بر جمع بسیاری غالب می­شوند. سوره بقره، آیه­ 246)»، جمعیت در تقبل اعمال و تقرب به خدا چه اندازه ملاک است؟ اصلاً هدف چیست؟ یا گفته می­شود فلانی یخش نگرفت! (کنایه از عدم توانائی وی در منقلب کردن مجلس). توقع شور و کربلا به پا کردن به هر قیمتی که ارزش ندارد. به قول استاد مطهری (ره): «از راه قصابی کردن مردم اگر یک دریا هم اشک بگیرند و داد بکشند، فائده­ای ندارد، انتظاری که برای کربلا شدن داریم، خودش دروغ­ساز است.»

2- اصوات و اشعار ناموزون و سبک­های مبتذل

هنوز شعار «هدف وسیله را مباح می­کند» در عرصه­ دین­داری قربانی می­گیرد و ما خوابیم! مرحوم سیدجمال­الدین اسدآبادی رساله­ای به فارسی درباره اصلاح رفتارهای مسلمین دارد که در آن ریشه­ بدعت، سیر تاریخی آن و منافات آن با اسلام، مشروحاً بیان گردیده است. تلاش او بر این بوده است که مسلمانان را عمیقاً مؤمن کند، چرا که اسلام قادر است به عنوان یک دین، مسلمانان را نجات دهد و به استبداد و استعمار فرهنگی و نظامی پایان دهد. این ما هستیم که بدون شناخت دقیق اسلام و منزلت اهل­بیت(ع)، آب به آسیاب دشمن می­ریزیم.

شهید مطهری (ره) در باب شبیه­ خوانی می­فرماید: «شبیه­خوانی ما شکل مدرنش، نمایش­هایی است که برای عرفا و فلاسفه می گیرند. مجلس سَماع با چهار رقاصه و مطرب! که آنچه سرشان نمی­شود معانی عرفانی است. یک مجلس شهوت­رانی می­شود شأن مولوی!»

عبارات موهن و مخرب (چشات ­مه و ملیحه! آخر از عشق خودت کار می­دی دستم! عاشق ودیوونتم!...) با اصوات و الحان غربی و سبک­های مفسده انگیز، ظاهراً به نام امام­حسین(علیه السلام) است و باطناً به کام دشمنان آن امام شهید!

خانم جلسه­ای به بهانه «یَفرَحُون بِفَرَحِنا (شیعیان، در شادی ما شادند)» با چند قلم آرایش و لباس آن چنانی، دایره به دست، چنان اُرجوزه می­خواند انگار نه اینکه چشم­های صدها دختر، بناست از او الگو بگیرند. مصیبت اینجاست که سی ­دی آقایان در شمارگان وسیع پخش می­شود و حتی مداحان شهرستانی هم ناآگاهانه از این روش­ها تقلید می­کنند. وظیفه­ مداحان ارزشمند این است که سره را از ناسره معرفی کنند و اجازه گستاخی و مسموم کردن فضای معنوی مجالس را به جهال ندهند. آیا نسل شیفته اهل­بیت(ع)، باید با این ترانه­های طاغوتی با مکتب آل­الله(ع)، خو بگیرند؟

حافظ اگر قدم نهی در ره خاندان به صدق بدرقه­ی رهت شود همت شحنه­ی نجف

3- توهم پردازی

بحمدالله اشعار متقن و واقع­گرا کم نیست. شاعر و روضه­خوان با ورود به فضای ذهن مستمع، باید به دنبال مفهوم‌سازی مبتنی برحقیقت و مقتل باشد، نه انتقال پرورده تصور و ذهن خود.

ویل دورانت در جائی می­گوید: «هیچ دینی به اندازه­ی اسلام، پیروان خود را به عقلانیت و علم و تجهیز و تقویت بنیادین توصیـه نمی­کند.»، اما در جای دیگر می­گوید: «هیچ تمدنی از لحاظ اوهام و خرافات به پای تمدن بابلی نمی­رسد.«

شهید مطهری (ره) می­فرماید: «هراندازه خیال­بافی شود و از جن و خواب و دستورهای خصوصی و ... گفته شود، نهضت حسینی بی­مصرف می­شود.» اگر به جای تعقّل در شعر و فراگیری آدابِ آن، تابع این احساس باشیم که مردم این‌گونه می­پسندند و نباید آسایش مردم را برهم زد، نتیجه این می­شود که زمینه­ی رشد عقیده­های بی­اساس فراهم گردد.

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بِنه چون ندیـــدند حقیقت ره افســانه زدند

4ـ تحقیرغیرعمد شخصیت معصومین (ع) در اشعار و مطالب من درآوردی

توهم­پردازی و واقعیت­گریزی، یکی از محصولاتش، عدم تبیین صحیح جایگاه مقدس ائمه (ع) است. نقل­های ما باید علاوه بر ارضای سطوح متوسط و داخلی، فرا مذهبی بوده و اقناع غیرمریدان را هم به دنبال داشته باشد. دو بیتی­ها و مصراع­هائی که با تاریخ و مقتل و سرشت والای اهل­بیت­ (ع) سازگاری ندارد، مرتب خوانده می­شود.

آید به جهــان اگر حسیـــن دگری هیهــــات برادری چو عبـاس آیـــد

حضرت عباس (ع) را بالا می­بریم یا معاذالله امام­حسین(ع) را پائین می­آوریم؟ قدح به شرح ادب گیر...

5- اهمیت افراطی به بعد رثاء و مصیبت

مرحوم شوشتری آورده که روز عاشورا، سیدالشهدا (ع) به حدی از سپاه دشمن کشت: «حتّی بانَ مِنْهُم النُقصان ـ تا اینکه کاستی در جمع سپاه آشـکار گردید)، البـته که همه­ ما به عظمت و شدت مصیبـت واقفیم: «مُصیبَةً ما اَعْظَمَها.... » اما حسیـنِ قتل­گاه، همان حسیـن رزم­گاهِ جمل، صفین و نهروان است. عباس مقطوع‌الیــدین، همان رزمنده جـسور صفین اسـت که داغ شش پسر را بر دل پـدر و داغ آن پدر را بر دل معاویه گذاشت.

شما ببینید شخصیتی چون حضرت علی­اکبر (ع) با آن همه مصائب و وداع جانسوز و با آن بصیرت مثال­زدنی، وقتی از پدر بزرگوار خود شنید که همه یاران در کربلا شهید خواهند شد، عرض کرد: «اِذن لانُبالی بِالموت (پس هیچ باکی از مرگ نداریم)» آن حضرت در روز عاشورا چنان حماسه آفرید که دشمن چون روباه از مقابل او فرار می­کرد و در بعضی نقل­ها بیان شده که تا 180 نفر به دست او کشته شدند.

ظاهراً ما مظلومیت را مترادف با زمین­گیر شدن و ضعف می­دانیم، در حالی که به قول استاد مطهری (ره): «می‌گویند حسین بی­تقصیر کشته شد، خُب روزی 1000 نفر بی­تقصیر نفله می­شـوند. نفلـه­شدن یک آدم بی‌چاره­ بی­دست و پایِ مظلوم که دیگر گریه ندارد! باید پرتوئی از روح قهرمان (حسین) در روح شما ایجاد شود. ما نمایشگر قهرمانی­های جنایت­کارانه­ پسر معاویه و پسر سعد هستیم!»

با مهمل گذاشتن بُعد حماسی عاشورا، کم­کم از افتخارات نامی و صلابت در رفتار، فاصله می­گیریم.

-6غراق در مدح، و غلو در شخصیت ائمه(ع)

صوفی ار باده به اندازه خورد نوشـش باد ورنه اندیشــه­ی این کار فراموشـش باد

7- حلقه­ مرید و مرادی

طی کیلومترها راه برای یک روضه، با انگیزه­ حب اهل­بیت­(ع)، حُسن است، اما مریدداری و خدای نخواسته ورود به عرصه­ تملق، نه شأن مداح است و نه مستمع. مریدان گاهی چنان تسلیم­ هستند که حتی جرأت انتقاد و نهی از منکر از اشتباهات روضه خوان را به خود نمی­دهند.

8- سخنرانی مداح

در بخش تبلیغ گفته شد که ورود به عرصه­های غیرتخصصی حتی با نیت خیرخواهانه می­تواند مضر باشد. همه ما به وعظ و نصیحت نیاز داریم، اما وسط روضه یا دعاء، اظهارنظرهای غیرکارشناسی و سطحی نسبت به تحولات اجتماعی یا سیاسی می­شود. به چه منظور و توسط چه کسانی است؟ این موضوع نیاز به تامل دارد. نباید از ارادت قلبی مردم به جلسات، برای اغراض نه چندان خدائی، بهره­برداری کرد. بعضی مداحان در مجالس عزاداری الفاظ خلاف اخلاق بیان می‌کنند. آیا در این افراد احساس مسئولیت فوران کرده است یا مردم را در تحلیل اوضاع نابالغ می­دانند؟

نه هرکه چهره برافروخت دلبری داند نه هر که آینــه سازد سکنــدری داند

9- پوشش نامناسب

کُونُوا لَنا زَیْناً... (برای ما اهل­بیت (ع)، زینت باشید). همچنان که آداب و گفتار ما معرف آئین ماست، ظاهر غیراسلامی، به هر بهانه و توجیهی، مخرب و زیانبار است. به صرف اینکه چون جوانانِ گنهکار از قیافه­های مذهبی خوششان نمی­آید و باید به آنها نزدیک شد، آیا تراشیدن صورت و استفاده از گردن­بند طلا و زلف زنانه برای جذب آنها جایز است؟ نباید به خاطر عمل مستحب، مرتکب حرام شویم.

10- به کاربردن کلمات دون­مایه و سخیف

همه­ی ما بارها شنیده یا دیده­ایم در بعض مجالس، اسامی و اوصافی نظیر سگ، کلب­ الرقیه، ناخدا حسـین، موج­ الحسین، مجانیـن الحسین نوشته یا گفته می­شود که یقیناً مرضیّ آل­ الله (ع) نیست، تا چه رسد به رضایت خدا .کار به جائـی رسیده است که بیخردانه قلاده به گردن انداختـه و صدای... در می­آورنـد. حماقت تا کجا!

آیت ­الله­العظمی تبریزی (ره) از دست یکی از همین جهال، روی منبر گریه کرد و فرمود: «می­گویند من سگ امام­حسینم، اباعبدالله مثل حبیب و مسلم می­خواهد عارف به دین و به معنای حقیقی انسان» عده­ای نه تابع نقل و حدیث و فتوا هستند و نه عقل.

به کاربردن الفاظ و نسبت­های مؤهن به خود و اهل­بیت(ع)، صرف­نظر از تخدیر و بی­مایه کردن مجالس، بازتاب بسیار منفی در رسانه­های دشمن دارد. رادیو فردا با خوشحالی، از آسیب­های وارده به مداحی دفاع کرده و می­گوید: «اگر تا پیش از این مداحان همواره از پیشوایان دینی با القابی چون حضرت، امام و... یاد می‌کردند، استفاده از زبان عامیــانه به آن­ها این امکان را داده که درباره­ی نخستین امام شیعیان می­گویند: بگو علی و با زندگی صفا کن! این رادیو حرف­های سخیف برخی را از عامل جذب مردم معرفی می­­کند، اصطلاحاتی چون: میِ، دیوونه، سگ، خوشگله، مردونگی...«

مناسب است ما ضمن تدوین روضه­های مستند و آموزش مداحی و آداب عزاداری، به دنبال برطرف کردن ضعف خود در فرهنگ گفتگو باشیم و با انتقاد در فضای دوستانه، از تخلف در عرصه­ی مذهبی جلوگیری کنیم.

11- آلودگی اخلاقی

جمله­ زیبایی از علامه طباطبائی (ره) نقل شده که : «ما کاری مهم­تر از تهذیب نفس نداریم.» کلیه­ کسانی که با دین و اخلاق و معنویت مردم سرو کار دارند از واعظ گرفته تا مداح، بانی، معلم و..، بیشتر از سایرین به منابر معرفتی و توصیه­های اخلاقی نیازمند هستند.

یکی از برآیندهای منفی معنویت منهای اخلاق، سوء رفتار با خانواده است. کدام محبّ اهل­بیت(علیهم السلام) است که نداند شکایت همسر و فرزند و والدین از عدم حضور یا حضور خنثی و بعضاً منفی در خانواده، عامل رکود در آزمون عشق است؟

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «این­که مرد در کنار خانواده­اش بنشیند (از سر عشق و تبادل مهر)، از اعتکاف در مسجد من بهتر و بافضیلت­تر است.» به راستی اگر از اهل و عیال ما نظرخواهی کنند، چه نمره­ای در بها دادن به عواطف و نفقات غیرمالی به ما می­دهند؟ مبادا خدای نکرده، مداحی که بین جوانان محبوبیت دارد، سر از قهوه­خانه و مجالس مختلط دربیاورد.

سایر زمینه­هایی که محتاج بازنگری هستند، عبارت است از:

توهین و لعن علنی به مذاهب و افراد غیرشیعی؛ شهید مطهری (ره) می­فرماید: «ما به نام­های مختلف مذهبی و فرقه­ای، دائماً به جان هم می­افتیم و فحش به یکدیگر می­دهیم.»

برهنه شدن (با خوف رؤیت نامحرم) و هَروله کردن در تاریکی؛

خطر انزوای جوانان از مسجد و تقابل آن با هیئت و خدائی نکرده سر از خانقاه درآوردن؛

اِضرار به نفس؛

رقابت­های منفی و غیرخدائی؛

گم ­شدن هدف در کم ­و ­کیف اطعام؛

ترجیح عزاداری و خدمات بر واجبات؛

درآمدزایی آنچنانی به نام اهل­بیت(ع)؛

ریشه گرفتن خرافات نظیر تابلوهای عریض و طویل؛

علم­های بی­خاصیت (تعبیر آیت ­الله جوادی آملی)؛

عکس­ها ازجمله چاپ عکس مداح و واعظ بر روی بنرها و پوسترها، از آن حواشی است که ما را از متن دور می­کند، استاد مطهری (ره) می­فرماید: «اسلام شعائر تصویری ندارد)؛

اطاله مجلس تا پاسی از شب و تأثیرات سوء آن برای جوانان و خانواده­ها؛

ادبیات خاص داش مشتی‌گری و محاوره چاله میدانی( به خیال یک رنگ بودن و بی ریایی)؛

اسراف و تجمل و هدردادن اموال؛

اختلاط دسته­های عزاداری با نامحرمان؛

برنامه­ریزی ناصحیح؛

تبعیت از هوا و عدم اخلاص؛

و...

ختم کلام جمله­ای از استاد مطهری (ره) باشد که الحق اندیشه­ او، در تنویر اذهان و بیداری نسل­ها، مؤثر بوده و خواهد بود:ما اکنون بیش از هر چیزی نیازمندیم به یک رستاخیز دینی و اسلامی، به یک احیاء تفکر دینی، به یک نهضت روشنگر اسلامی. اگر فعالیت­های مذهبی مسیحی­ها را در نظر بگیریم که از خطابه و مقاله، به عمل و احسان و تبلیغ رسیده، خواهیم دید که ما هنوز اندرخم یک کوچه­ایم! نوعی خطای دیدِ ناقص در بینش ما وجود دارد.

یک دست به مُصحفیم و یک دست به جام گه نـزد حلالیـــم و گهی نـزد حــرام

حسین(ع)، شهید فراموشکاری مردم شد! روز عاشورا فرمود: اِرجعوا الی عُقولکم (به عقل و خردتان مراجعه کنید.)

عهد ما با لب شیــرین دهنان بسـت خدا ما همه بنــده و این قوم خداونــــدانند*


Viewing all articles
Browse latest Browse all 22413

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>