«شایسته ایرانی» را شاید خیلیها با «آفساید» جعفر پناهی بشناسند؛ اما او در کارهای دیگری هم بازی کرده است و با اینکه بازیاش نشان از استعداد او دارد، هرگز آنطور که باید و شاید دیده نشده است.
البته در این امر، گزیدهکاریاش هم مزید بر علت است. حالا «آینههای روبرو» با بازی او روی پرده سینماهاست و او باز هم استعدادش را به رخ میکشد. «آینههای روبرو» شانس خوبی برای دیده شدن بازیگری است که به خوبی از پس نقشی سخت برآمده است؛ نقشی که برای اولینبار در سینمای ایران به تصویر کشیده میشود.
به بهانه آینههای روبرو و بازی خوب و روانش پیشنهاد کردم گپ کوتاهی بزنیم و او با تمام مشغلههای این روزهایش، صمیمانه پذیرفت؛ صمیمیتی دوستداشتنی که انگار فقط متعلق به «آدینه» نیست بلکه از آن خود اوست.
البته در این امر، گزیدهکاریاش هم مزید بر علت است. حالا «آینههای روبرو» با بازی او روی پرده سینماهاست و او باز هم استعدادش را به رخ میکشد. «آینههای روبرو» شانس خوبی برای دیده شدن بازیگری است که به خوبی از پس نقشی سخت برآمده است؛ نقشی که برای اولینبار در سینمای ایران به تصویر کشیده میشود.
به بهانه آینههای روبرو و بازی خوب و روانش پیشنهاد کردم گپ کوتاهی بزنیم و او با تمام مشغلههای این روزهایش، صمیمانه پذیرفت؛ صمیمیتی دوستداشتنی که انگار فقط متعلق به «آدینه» نیست بلکه از آن خود اوست.
تو بازیگر مستعدی هستی، اما هیچگاه آنطور که باید و شاید دیده نشدی. فکر میکنی با توجه به اکران محدود و سوژه خاص آینههای روبرو، این فیلم فرصت خوبی باشد برای نشان دادن استعدادت در بازیگری؟
ایفای نقش آدینه برای من ریسک بالایی داشت؛ اما در عین حال با توجه به سختی و متفاوت بودن نقش، این امکان را یافتم تا تواناییهایم را محک بزنم. در ایفای نقش هم تلاشم را کردم تا جایی که در توانم بود به نقش نزدیک بشوم و واکنشهایی هم که تا به حال از طرف مخاطبان داشتهام، عموما مثبت بوده است. نمیدانم ظاهر شدنم در این نقش چقدر در آینده کاریام مؤثر خواهد بود؛ اما به هر حال، لذت بازی آن با همه سختیهایی که داشت آنقدر زیاد بود که من را متقاعد کند که ارزش ریسک دارد.
آینههای روبرو هم مثل آفساید فیلمی خاص و متفاوت است، میخواهی همین روند را در سینما ادامه بدهی؟ فکر نمیکنی با این انتخابها و تعداد محدود این نوع فیلمها هیچگاه فرصتش را نداشته باشی خودت را در ذهنها ثبت کنی؟
من روند خاصی را پیش نگرفتهام و هر دو نقش در دو فیلم آفساید و آینههای روبرو نقشهای خوبی بودند که به من پیشنهاد شدند. اینکه من در این دو نقش بازی کردم، معنیاش این نیست که فقط علاقهمند به بازی در نقش خاصی هستم. اتفاقا مثل خیلی از بازیگرهای دیگر، دوست دارم نقشهای متفاوتی را تجربه کنم که به من سنجیدن توانایی بازیگری ام را در ابعاد مختلف بدهد. به هر حال فکر میکنم هر دو نقشی که من در این دو فیلم داشتم، به نوعی در ذهنها ثبت شده است و امیدوارم که در آینده موقعیت تجربه نقشهایی کاملا متفاوت از این دو نقش را هم داشته باشم.
برسیم به آدینه، چه شد که برای این نقش سراغ تو آمدند؟ و چه شد که پذیرفتی؟
البته جواب کامل این سوال را خانم آذربایجانی، کارگردان فیلم میتوانند به شما بدهند؛ اما تا جایی که میدانم، من اتفاقا به خاطر نقشی که در آفساید بازی کرده بودم، انتخاب اول ایشان نبودم. دلیل آن هم این بود که ایشان نگران بودند که من به دلیل شباهتهای ظاهریِ دو نقش، به اشتباه، بازیای را که در آفساید ارائه کردم برای آدینه تکرار کنم و این اتفاقی بود که اگر میافتاد، بسیار به نقش لطمه میزد؛ چون آدینه بازیای میطلبید که میبایست تماشاگر را در مورد جنسیت خود بازیگر هم دچار تردید میکرد و با نقش دختری که عامدانه ادای پسرها را در میآورد، به شکل ظریف و بسیار حساسی تفاوت داشت. همین تفاوت هم در ابتدا دلیل اصلی من برای پذیرفتن بازی در این نقش بود. البته در عین حال آنقدر موضوع و فیلمنامه را دوست داشتم و از همان ابتدا احساس خوبی هم به کار و هم به عوامل حرفهای کار پیدا کرده بودم که دلم میخواست این همکاری را تجربه کنم.
ایفای نقش آدینه برای من ریسک بالایی داشت؛ اما در عین حال با توجه به سختی و متفاوت بودن نقش، این امکان را یافتم تا تواناییهایم را محک بزنم. در ایفای نقش هم تلاشم را کردم تا جایی که در توانم بود به نقش نزدیک بشوم و واکنشهایی هم که تا به حال از طرف مخاطبان داشتهام، عموما مثبت بوده است. نمیدانم ظاهر شدنم در این نقش چقدر در آینده کاریام مؤثر خواهد بود؛ اما به هر حال، لذت بازی آن با همه سختیهایی که داشت آنقدر زیاد بود که من را متقاعد کند که ارزش ریسک دارد.
آینههای روبرو هم مثل آفساید فیلمی خاص و متفاوت است، میخواهی همین روند را در سینما ادامه بدهی؟ فکر نمیکنی با این انتخابها و تعداد محدود این نوع فیلمها هیچگاه فرصتش را نداشته باشی خودت را در ذهنها ثبت کنی؟
من روند خاصی را پیش نگرفتهام و هر دو نقش در دو فیلم آفساید و آینههای روبرو نقشهای خوبی بودند که به من پیشنهاد شدند. اینکه من در این دو نقش بازی کردم، معنیاش این نیست که فقط علاقهمند به بازی در نقش خاصی هستم. اتفاقا مثل خیلی از بازیگرهای دیگر، دوست دارم نقشهای متفاوتی را تجربه کنم که به من سنجیدن توانایی بازیگری ام را در ابعاد مختلف بدهد. به هر حال فکر میکنم هر دو نقشی که من در این دو فیلم داشتم، به نوعی در ذهنها ثبت شده است و امیدوارم که در آینده موقعیت تجربه نقشهایی کاملا متفاوت از این دو نقش را هم داشته باشم.
برسیم به آدینه، چه شد که برای این نقش سراغ تو آمدند؟ و چه شد که پذیرفتی؟
البته جواب کامل این سوال را خانم آذربایجانی، کارگردان فیلم میتوانند به شما بدهند؛ اما تا جایی که میدانم، من اتفاقا به خاطر نقشی که در آفساید بازی کرده بودم، انتخاب اول ایشان نبودم. دلیل آن هم این بود که ایشان نگران بودند که من به دلیل شباهتهای ظاهریِ دو نقش، به اشتباه، بازیای را که در آفساید ارائه کردم برای آدینه تکرار کنم و این اتفاقی بود که اگر میافتاد، بسیار به نقش لطمه میزد؛ چون آدینه بازیای میطلبید که میبایست تماشاگر را در مورد جنسیت خود بازیگر هم دچار تردید میکرد و با نقش دختری که عامدانه ادای پسرها را در میآورد، به شکل ظریف و بسیار حساسی تفاوت داشت. همین تفاوت هم در ابتدا دلیل اصلی من برای پذیرفتن بازی در این نقش بود. البته در عین حال آنقدر موضوع و فیلمنامه را دوست داشتم و از همان ابتدا احساس خوبی هم به کار و هم به عوامل حرفهای کار پیدا کرده بودم که دلم میخواست این همکاری را تجربه کنم.
برای انتخاب این نقش برایت اهمیت نداشت که کارگردان تجربه اول خود را از سر میگذراند و ممکن است موفق نشود؟ علاوه بر این، به این فکر نکردی که فیلم به سبب سوژه ملتهبش ممکن است هرگز اکران نشود و زحماتت هم دیده نشود؟
من هیچ شناخت قبلی نسبت به کارگردان نداشتم و فقط میدانستم که ایشان چندین کار کوتاه، اما موفق داشتهاند و تحصیلات آکادمیک خود را علاوه بر ایران در آمریکا نیز گذراندهاند. کنجکاو بودم که به عنوان کارگردان کار اول با کارشان بیشتر آشنا شوم و به هر حال فیلمنامه ایشان را که با خانم طائرپور به طور مشترک نوشته بودند، هم بسیار دوست داشتم. از همان زمان پیشتولید و بعد هم تولید فیلم متوجه شدم که خانم آذربایجانی به شدت در کارشان مستعد و مسلط هستند و لحظه به لحظه بازی من را هدایت کردند. در مورد سوژه فیلم، بله؛ نگران بودم که آینههای روبرو اکران نشود ولی ترجیح دادم که فقط به لذت تجربه بازی در نقش آدینه فکر کنم.
در جایی خواندم برای نزدیک شدن به نقش با افراد تراجنسی (ترنسسکشوآل) صحبت کردی و ازشان خواستی برایت از خاطراتشان تعریف کنند؛ قبول دارم که این کار حتما مؤثر است، اما حرف زدن، کنشها، نوع راه رفتن که خیلی هم طبیعی در آمده (مخصوصا در آن لحظهای که با لباس عروس به سمت ماشین رعنا میدوی)، صرفا تأثیر شنیدن خاطرات نبوده. چطور توانستی آدینه را برای مخاطب باورپذیر خلق کنی؟
تا قبل از بازی در این فیلم، من هم مثل بقیه از کنار چنین افرادی عبور میکردم و خیلی به آنها نزدیک نمیشدم. رسیدن به این نقش کار بسیار سختی بود؛ اما با تحلیل خود فیلمنامه، مشورت با کارگردان و ملاقات و گفتوگو با دو-سه نفر از آدمهایی که خودشان تراجنسی هستند، سعی کردم به نقش نزدیک بشوم. میدانستم از خودم باید بسیار فاصله بگیرم و چنین تصور کنم که انگار پسربچهای درون من وجود دارد و او رفتار و حرف زدنهای مرا هدایت میکند. هدایت و راهنماییهای کارگردان نیز بسیار کمکم کرد که هم به درک درستی از شخصیت برسم و هم بتوانم تداوم حسهایم را به درستی حفظ کنم.
من هیچ شناخت قبلی نسبت به کارگردان نداشتم و فقط میدانستم که ایشان چندین کار کوتاه، اما موفق داشتهاند و تحصیلات آکادمیک خود را علاوه بر ایران در آمریکا نیز گذراندهاند. کنجکاو بودم که به عنوان کارگردان کار اول با کارشان بیشتر آشنا شوم و به هر حال فیلمنامه ایشان را که با خانم طائرپور به طور مشترک نوشته بودند، هم بسیار دوست داشتم. از همان زمان پیشتولید و بعد هم تولید فیلم متوجه شدم که خانم آذربایجانی به شدت در کارشان مستعد و مسلط هستند و لحظه به لحظه بازی من را هدایت کردند. در مورد سوژه فیلم، بله؛ نگران بودم که آینههای روبرو اکران نشود ولی ترجیح دادم که فقط به لذت تجربه بازی در نقش آدینه فکر کنم.
در جایی خواندم برای نزدیک شدن به نقش با افراد تراجنسی (ترنسسکشوآل) صحبت کردی و ازشان خواستی برایت از خاطراتشان تعریف کنند؛ قبول دارم که این کار حتما مؤثر است، اما حرف زدن، کنشها، نوع راه رفتن که خیلی هم طبیعی در آمده (مخصوصا در آن لحظهای که با لباس عروس به سمت ماشین رعنا میدوی)، صرفا تأثیر شنیدن خاطرات نبوده. چطور توانستی آدینه را برای مخاطب باورپذیر خلق کنی؟
تا قبل از بازی در این فیلم، من هم مثل بقیه از کنار چنین افرادی عبور میکردم و خیلی به آنها نزدیک نمیشدم. رسیدن به این نقش کار بسیار سختی بود؛ اما با تحلیل خود فیلمنامه، مشورت با کارگردان و ملاقات و گفتوگو با دو-سه نفر از آدمهایی که خودشان تراجنسی هستند، سعی کردم به نقش نزدیک بشوم. میدانستم از خودم باید بسیار فاصله بگیرم و چنین تصور کنم که انگار پسربچهای درون من وجود دارد و او رفتار و حرف زدنهای مرا هدایت میکند. هدایت و راهنماییهای کارگردان نیز بسیار کمکم کرد که هم به درک درستی از شخصیت برسم و هم بتوانم تداوم حسهایم را به درستی حفظ کنم.
آدینه، تراجنسی است و تراجنسی بودن تفاوت دارد با دوجنسیتی بودن.در این باره کمی توضیح میدهی؟
بله همینطور است. افراد تراجنسی از نظر جسمی یا کاملا زناند یا کاملا مرد. آنها جسمشان با روحشان در تضاد است؛ از نظر روحی جسم خود را نمیپذیرند. اما افراد دوجنسیتی اختلال ژنتیکی دارند؛ یعنی آنها از لحاظ جسمی هم زناند و هم مرد.
برای اینکه وجه تمایز این دو مشخص شود، تو و نگار آذربایجانی فکری کرده بودید؟
آدینه، تراجنسی است و برای درست به تصویر کشیدن او لازم بود که فقط به بررسی تراجنسیها بپردازیم و در این زمینه به آگاهی برسیم. شاید ویژگی ظاهری با هم داشته باشند، اما موضوع فیلم فقط به تصویر کشیدن فرد تراجنسیای بود که قصد تغییر جنسیت دارد.
همیشه داشتن همبازی خوب به بازی بازیگر کمک میکند. غزل شاکری چقدر در موفقیت تو تأثیر داشت؟
این خیلی مهم است که بازیگر مقابلت چه کسی و ارتباطش با تو به چه شکلی باشد. من و غزل از همان ابتدا به ارتباط خوبی رسیدیم و در طول کار، بده بستان خوبی داشتیم. به نظرم او بهترین انتخاب برای نقش رعنا بود.
بله همینطور است. افراد تراجنسی از نظر جسمی یا کاملا زناند یا کاملا مرد. آنها جسمشان با روحشان در تضاد است؛ از نظر روحی جسم خود را نمیپذیرند. اما افراد دوجنسیتی اختلال ژنتیکی دارند؛ یعنی آنها از لحاظ جسمی هم زناند و هم مرد.
برای اینکه وجه تمایز این دو مشخص شود، تو و نگار آذربایجانی فکری کرده بودید؟
آدینه، تراجنسی است و برای درست به تصویر کشیدن او لازم بود که فقط به بررسی تراجنسیها بپردازیم و در این زمینه به آگاهی برسیم. شاید ویژگی ظاهری با هم داشته باشند، اما موضوع فیلم فقط به تصویر کشیدن فرد تراجنسیای بود که قصد تغییر جنسیت دارد.
همیشه داشتن همبازی خوب به بازی بازیگر کمک میکند. غزل شاکری چقدر در موفقیت تو تأثیر داشت؟
این خیلی مهم است که بازیگر مقابلت چه کسی و ارتباطش با تو به چه شکلی باشد. من و غزل از همان ابتدا به ارتباط خوبی رسیدیم و در طول کار، بده بستان خوبی داشتیم. به نظرم او بهترین انتخاب برای نقش رعنا بود.