محمدخاتمی ، رئیس جمهور سابق در دیدار با جمعی از اصلاح طلبان به تشریح دیدگاه های خود پرداخت و گفت: الان وضعی که ما بخصوص از نظر اقتصادی داریم وضع سختی است و بالاخص از نظر وضعیت معیشت مردم عادی خیلی دشوار است. نمی خواهم بحث کنم که چقدر به خاطر اشکالات مدیریتی است و چقدر تحمیل شده از بیرون است اما اجمالا این را می گویم که تحریم ها و فشارهای بین المللی یکی از عوامل اصلی است که البته اگر مدیریت سنجیده ای بود می شد آثار بد آن را کم کرد.
آنچه این جا عرض می کنم این است که غربی ها و دیگران چه فکر می کنند آنهایی که دم از انسان می زنند! امروز بزرگترین فشار را مردم ما دارند متحمل می شوند. چه تحریم هوشمندی؟ این تحریم برای فشار آوردن روی مردم است حقوق بشر و انسان چه شده؟
من به این روش ها اعتراض می کنم.
البته می توان روش های مناسب تری برای تعامل با دنیا داشت ولی نمی توان در برابر این تحریم که سخت مردم را تحت فشار قرار داده است ساکت بود.
امروز باید دفاع از مردمی کرد که این طور دست و پا می زنند در این مشکل ها و نیازهای حیاتیشان. هم کالاهای اساسی و هم دارو و درمان امروز مشکل پیدا کرده است. این چه تحریمی است؟
مطمئناً ملت ما اینها را به حساب خواهد آورد و بخش هایی از آن را هم علیه خود می داند.
به هر حال وضع کنونی کشور ناگوار است و همه موظفیم که برای اصلاح این وضع تلاش کنیم. ولی چه کنیم که یک جریان و تفکری می گوید من نظامم و هر کس مستحیل و هضم در من نشود خارج از نظام است!
مگر فلان آقای نظامی یا امنیتی حق دارد درون و بیرون نظام را تعریف کند؟ ! اینها یعنی چه؟
نظام همین مردم هستند و اگر اعتراض و انتقادی هست به خاطر نظام است که مبادا از معیارها و ارزشهای اصلی اش دور شود.
ما چهره نظام را زیبا می خواهیم.
ما نظامی می خواهیم که به معیشت مردم برسد، حرمت مردم را نگه دارد. مائیم که از حقیقت نظام دفاع می کنیم.
اما در مورد انتخابات و اصلاح طلبان مثل این که مشکل فقط این است که چه کسی کاندیدا بشود؟ نخیر، آیا اصلا شما را راه می دهند؟
یکی از مسائل مهم این است که احساس نکنند دل ما برای قدرت لک زده است والله قدرت باشد برای هر کس که می خواهد بیاید کار بکند ما می خواهیم زندگی کنیم، حرف بزنیم امنیت داشته باشیم.
باید همه قانون اساسی اجراء بشود. قانون اساسی هم ولایت فقیه دارد و هم حقوق مردم ، هم منبعث بودن حکومت از رای مردم و هم مسؤول بودن حکومت در برابر مردم و هم قدرت مردم در جابه جاکردن حکومت بدون توسل به زور. همه اینها در قانون اساسی است و همه آنها باید اجرا شود.
البته این به هیچ وجه به این معنا نیست که قانون اساسی عیب ندارد قانون اساسی هم امر بشری است اما ملاک و معیار همه ما در عمل باید قانون اساسی باشد.
اصلاح طلبی چه میگوید؟ می گوید هر کس پایبند به قانون اساسی است هر عقیده ای می خواهد داشته باشد و می گوید من در چارچوب قانون اساسی عمل میکنم شهروند جمهوری اسلامی است و از همه حقوق آن برخوردار است.
مردم و اصلاح طلبان باید توجه کنند که مسأله ما این نیست که حتما به قدرت برسیم.
و بحث دیگر انسجام بین نیروها و از جمله در امر انتخابات آنچه مهم است اجماع و همبستگی همه نیروها در این مورد است. پراکنده گویی و پراکنده کاری به زیان همه است.
باید دید آیا زمینه برای حضور اصلاح طلبان فراهم است؟ راه برای افرادی که از کل جریان اصلاح طلبی و کل جامعه به صورتی نمایندگی کنند باز است؟
آنچه برای ما مهم است این است که ما داخل نظامیم هیچ کس حق ندارد بگوید چه کسی داخل نظام است و چه کسی خارج نظام.
سلب تابعیت یک فرد خلاف قانون است آن وقت چطور حکم صادر می کنند که کسانی خارج از نظام هستند. آن هم از سوی چه کسانی؟ کسانی که نباید در عرصه سیاسی فعال باشند! این فضا باید عوض شود.
نگرانی ما خروج از معیارهایی است که در نظام و انقلابمان یافتیم و هشدار می دهیم که که انحراف از آن ها پیدا نشود یا اگر شده است اصلاح شود.
ما ولی مردم نیستیم، این مردم هستند که باید توجیه شوند که بیایند پای صندوق. آیا ما این توجیه را کرده ایم؟ آیا واقعا این طوری هست؟ آیا کاندیدای اصلاح طلبان می تواند در این فضا همه حرف هایش را بزند یا اگر بزند به انواع اتهامات متهم می شود؟
البته که معتقدم راه خوب و درست این است که با تغییر رویکردها و حفظ نظام وضعیتی پیش بیاید که عقل و تدبیری بیاید که مشکلات مملکت را رفع کند و هم دیدگاه جهانی را نسبت به ایران عوض کند و هم اینکه بتواند در جامعه مدیریت درست بکند.
دوستی گفت اصلاحات دچار رهبانیت است و فقط هنگام انتخابات خود را نشان می دهد، این حرف درخور توجه است، ولی آن طرف قضیه هم این که نباید طوری رفتار کنیم که موجب استحاله اصلاحات شود. اصول را نباید فدای مصلحت اندیشی های موسمی کرد.
آمدن در صحنه نباید به معنی استحاله و دست برداشتن از اصولی که اصلاحات دارد باشد و نباید دهن کجی به مردم یا بخش های قابل توجه از مردم بشود.
باید با مردم ارتباط برقرار کرد و نسبت به دردها و مشکلاتشان همدلی کرد. گرچه اصلاحات شعار اقتصادی نداد اما اصلاح طلبان در طول تاریخ بعد از انقلاب بهترین خدمت را در عرصه اقتصادی داشته اند. اتفاقا کار اقتصادی اصلاحات بیش از کارهای دیگر آن قابل عرضه است. اما شعار آن را کمتر دادیم.
نباید دست از شعارهایمان برداریم، باید به مردم بگوییم جامعه مدنی ، آزادی حرمت مردم و حقوق انسان، اینهاست که معیشت مردم را هم درست می کند. آن شعارهاست که عسلویه را ایجاد می کند. آن شعارهاست که شما را در دنیا به نحوی مطرح می کند که بدون اینکه اصولتان را از دست بدهید فشارها از شما کم شود و نیز می توانید از امکانات جهان برای پیشرفتتان بهره بگیرید.
در دوران ما دهها میلیارد دلار سرمایه و تکنولوژی خارجی جذب شد و با درآمدی کمتر از یک سوم درآمد نفتی این دولت در صنعت و کشاورزی و خدمات رشد قابل توجهی داشتیم.
در سال 83 گندم ما خودکفا شد الان چندین میلیون تن باید گندم وارد بکنند یعنی نان مردم هم وابسته به واردات شده است واردات هم تحریم جلویش گرفته از آن طرف هم به درآمد نفت که منبع در آمد ما بوده لطمه خورده است بله فشار روی مردم میاید البته ما به خارجی ها اعتراض می کنیم که چرا شما چنین می کنید که فشار آن روی مردم بیاید.
من درباره انتخابات آینده فعلاً نظری نمی دهم،آن را به اجماع اهل حل و عقد و جریان اصلاح طلبی واگذار می کنم، ولی باز هم بر این نکته تأکید می کنم که گرچه ما اهل تحریم نیستیم، ولی عدم شرکت و نداشتن کاندیدا به هیچ وجه به معنی خروج از نظام نیست. نباید تحت تأثیر جنگ روانی قرار بگیریم.