انگار همین دیروز بود. همه و در رأس همه شخص رئیسجمهور ازخروج از پایتخت و طرح سراسری خروج کارمندان و اقشارمختلف جامعه از تهران صحبت میکردند و موضوع خروج از پایتخت نقل محافل و رسانههای گوناگون بود. رئیسجمهور مصرانه خواستار خروج ۵ میلیون نفر را از پایتخت شد و این ایده را به نام خود ثبت کرد.
هر چند که بلافاصله پس از طرح این ایده از سوی محمود احمدینژاد، تیرهای انتقاد مخالفان یکی پس از دیگری از کمانها رها شد، اما رئیس جمهور بارها برای طرح این ایده دلایل مستند آورد و نسبت به خطر بزرگ در پایتخت ابراز نگرانی کرد.
خروجدر آن زمان موافق و مخالف به ارائه ایده و نظر و طرح و برنامه برای خروج مردم از تهران پرداختند. در نهایت اهالی ساختمان بهارستان هم با مشاهده جو حاکم بر جامعه وارد میدان بحث و گفتوگو درباره طرح خروج از پایتخت و ایده رئیسجمهور شدند.
کار به جایی رسید که برنامه ۱۲ محوری خروج از تهران در دستور کار معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری قرار گرفت. ممنوعیت هرگونه جذب و استخدام در تهران، ترخیص کالاهای گمرکی در شهرهای دیگر، خروج بخشی از عمدهفروشها از تهران و اجرای دولت الکترونیک از جمله موارد این برنامه بود.
جالب اینجاست که پس از آغاز ثبتنام طرح دورکای ۱۵ هزار نفر از کارمندان دولت که بخش قابل توجهی از شهروندان را تشکیل میدهند هم آمادگی خود را برای خروج از پایتخت اعلام کردند، اما سرانجام تمام این ماجراها پس از گذشته یک سال از اظهارات رئیسجمهور و طرح ایده خروج ۵ میلیون نفر از تهران همچنان در ابهام باقی مانده و مشخص نیست که تا به امروز چه تعداد از شهروندان از پایتخت خارج شدهاند؟!
رئیسجمهور در ارائه طرح خود برای خروج ۵ میلیون نفر دلایلی آورد که به نظر میرسد بار دیگر پس از گذشت یکسال باید مورد واکاوی قرار گیرد؛ دلایلی که هر کدام فارغ از نگاههای سیاسی، کجاندیشیها و بدرفتاریهای جناحی باید ضرورتهای اجرای آن مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد.
*ضرورت اول؛ ازدحام جمعیت در پایتخت و خطرات پیش رو:
به باور رئیسجمهور مشکل اول جمعیت استان تهران است، این روزها در شهر تهران بیش از ۸ میلیون نفر و در استان تهران حدود ۱۲ میلیون نفر زندگی میکنند و همین موضوع ترافیک، آلودگی هوا و افزایش مصرف را به دنبال خواهد داشت.
*ضرورت دوم؛ کاهش فشارهای عصبی شهروندان:
رئیس جمهور حضور ۱۲ میلیون جمعیت در تهران را باعث تبعات مختلفی از جمله فشارهای عصبی برای جمعیت برمیشمرد و این موضوع را عامل اصلی رشد انواع جرائم در پایتخت می داند.
* ضرورت سوم؛ خطر درکمین پایتخت:
به اعتقاد رئیس جمهور، کشور ما روی خط زلزله قرار دارد و سنگینترین گسلها را در تهران و اطراف تهران داریم، جمعیت فشرده ۱۰- ۱۲ میلیونی با توجه به گسلهای سنگینی که آرام آرام فعال می شوند نگرانی زیادی به وجود می آورد و اگر خدایی نکرده اتفاقی بیفتد، جمعیت کثیری از مردم در خطر قطعی هستند، همچنین ما در تهران مشکل آب و هزینه بالای زندگی را هم داریم.
موارد بالا تنها برخی از نکات مهمی بود که محمود احمدینژاد یکسال پیش در سخنرانی خود اعلام کرد و از آن روز بود که بحث انتقال مردم از پایتخت وارد فاز جدیتر خود شد، اما این جدیت چندان دوامی نداشت، این روزها نه تنها از بحث و گفتوگوهای یکسال پیش خبری نیست، بلکه به نظر میرسد طرح خروج مردم از پایتخت در بایگانی سازمانها و دستگاههای مسئول خاک میخورد و روزانه شاهد وارد شدن جمعیت شهرستانها به تهران هستیم.
از سوی دیگر بسیاری از شهروندانی هم مشتاقانه برای خروج از پایتخت و کسب امتیازات این طرح ثبتنام کردهاند، اما بعد از گذشته یکسال نمیدانند برای خروج از تهران کی و چه زمانی اقدام کنند.
در مقابل گروه دیگری ازساکنان پایتخت هم همچنان برای خروج از تهران و تضمین وضعیت اسکان خود درشهرهای دیگرتردید دارند و نمی دانند که بالاخره از تهران بروند و یا در شهر ۱۲ میلیونی بمانند؟!
جدای از این تردیدها، این پرسش مطرح است که چرا طرح پرضرورت سبکسازی پایتخت از اولویت دولت خارج شده است؟!
علی البرزی / وبسایت خبرنگار اجتماعی
هر چند که بلافاصله پس از طرح این ایده از سوی محمود احمدینژاد، تیرهای انتقاد مخالفان یکی پس از دیگری از کمانها رها شد، اما رئیس جمهور بارها برای طرح این ایده دلایل مستند آورد و نسبت به خطر بزرگ در پایتخت ابراز نگرانی کرد.
خروجدر آن زمان موافق و مخالف به ارائه ایده و نظر و طرح و برنامه برای خروج مردم از تهران پرداختند. در نهایت اهالی ساختمان بهارستان هم با مشاهده جو حاکم بر جامعه وارد میدان بحث و گفتوگو درباره طرح خروج از پایتخت و ایده رئیسجمهور شدند.
کار به جایی رسید که برنامه ۱۲ محوری خروج از تهران در دستور کار معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری قرار گرفت. ممنوعیت هرگونه جذب و استخدام در تهران، ترخیص کالاهای گمرکی در شهرهای دیگر، خروج بخشی از عمدهفروشها از تهران و اجرای دولت الکترونیک از جمله موارد این برنامه بود.
جالب اینجاست که پس از آغاز ثبتنام طرح دورکای ۱۵ هزار نفر از کارمندان دولت که بخش قابل توجهی از شهروندان را تشکیل میدهند هم آمادگی خود را برای خروج از پایتخت اعلام کردند، اما سرانجام تمام این ماجراها پس از گذشته یک سال از اظهارات رئیسجمهور و طرح ایده خروج ۵ میلیون نفر از تهران همچنان در ابهام باقی مانده و مشخص نیست که تا به امروز چه تعداد از شهروندان از پایتخت خارج شدهاند؟!
رئیسجمهور در ارائه طرح خود برای خروج ۵ میلیون نفر دلایلی آورد که به نظر میرسد بار دیگر پس از گذشت یکسال باید مورد واکاوی قرار گیرد؛ دلایلی که هر کدام فارغ از نگاههای سیاسی، کجاندیشیها و بدرفتاریهای جناحی باید ضرورتهای اجرای آن مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد.
*ضرورت اول؛ ازدحام جمعیت در پایتخت و خطرات پیش رو:
به باور رئیسجمهور مشکل اول جمعیت استان تهران است، این روزها در شهر تهران بیش از ۸ میلیون نفر و در استان تهران حدود ۱۲ میلیون نفر زندگی میکنند و همین موضوع ترافیک، آلودگی هوا و افزایش مصرف را به دنبال خواهد داشت.
*ضرورت دوم؛ کاهش فشارهای عصبی شهروندان:
رئیس جمهور حضور ۱۲ میلیون جمعیت در تهران را باعث تبعات مختلفی از جمله فشارهای عصبی برای جمعیت برمیشمرد و این موضوع را عامل اصلی رشد انواع جرائم در پایتخت می داند.
* ضرورت سوم؛ خطر درکمین پایتخت:
به اعتقاد رئیس جمهور، کشور ما روی خط زلزله قرار دارد و سنگینترین گسلها را در تهران و اطراف تهران داریم، جمعیت فشرده ۱۰- ۱۲ میلیونی با توجه به گسلهای سنگینی که آرام آرام فعال می شوند نگرانی زیادی به وجود می آورد و اگر خدایی نکرده اتفاقی بیفتد، جمعیت کثیری از مردم در خطر قطعی هستند، همچنین ما در تهران مشکل آب و هزینه بالای زندگی را هم داریم.
موارد بالا تنها برخی از نکات مهمی بود که محمود احمدینژاد یکسال پیش در سخنرانی خود اعلام کرد و از آن روز بود که بحث انتقال مردم از پایتخت وارد فاز جدیتر خود شد، اما این جدیت چندان دوامی نداشت، این روزها نه تنها از بحث و گفتوگوهای یکسال پیش خبری نیست، بلکه به نظر میرسد طرح خروج مردم از پایتخت در بایگانی سازمانها و دستگاههای مسئول خاک میخورد و روزانه شاهد وارد شدن جمعیت شهرستانها به تهران هستیم.
از سوی دیگر بسیاری از شهروندانی هم مشتاقانه برای خروج از پایتخت و کسب امتیازات این طرح ثبتنام کردهاند، اما بعد از گذشته یکسال نمیدانند برای خروج از تهران کی و چه زمانی اقدام کنند.
در مقابل گروه دیگری ازساکنان پایتخت هم همچنان برای خروج از تهران و تضمین وضعیت اسکان خود درشهرهای دیگرتردید دارند و نمی دانند که بالاخره از تهران بروند و یا در شهر ۱۲ میلیونی بمانند؟!
جدای از این تردیدها، این پرسش مطرح است که چرا طرح پرضرورت سبکسازی پایتخت از اولویت دولت خارج شده است؟!
علی البرزی / وبسایت خبرنگار اجتماعی