ایده آل:اگر فکر میکنید در یک زندگی عاشقانه جایی برای بحث و دعوا وجود ندارد، در اشتباهید. اختلاف نظر حتی در میان لیلی و مجنونها هم وجود دارد و تنها با درست مدیریت کردن است که این اختلاف نظرها به یک مشکل جدی برای زندگی مشترکتان تبدیل نمیشود. شما اجازه دارید در مورد اختلافنظرها و اشتباهات با همسرتان بحث کنید و تا رسیدن به نتیجه، این گفتوگوها را ادامه دهید. تنها کافی است قانونهای یک دعوای زن و شوهری را بشناسید و به آنها پایبند باشید.
شاید اشکال جای دیگری است
ناراحتید یا خشمگین یا تنها برای انتقام گرفتن بحث را به راه میاندازید؟ قبل از وارد شدن به چنین گفتوگویی، از احساساتتان باخبر شوید و سعی کنید دلیل پیدا شدنشان را هم بفهمید. اگر هم نتوانید دلیلی برای چنین حسی پیدا کنید، ممکن است پای نوسانات هورمونی، خستگیکاری یا مشکلات قدیمی که برای حل کردنشان تلاش نکردهاید در میان باشد. پس تا مطمئن نشدهاید که یک موضوع خاص ناراحتتان کرده یا نه، با همسرتان در موردش وارد بحث نشوید.
مشکل را نشانه بگیرید نه همسرتان را
موضوع از کجا شروع شده؟ دلیل اصلی ناراحتی و خشمتان چیست و چرا میخواهید دعوا کنید؟ قبل از بیان حتی یک جمله، جواب این سؤالها را پیدا کنید و بعد اگر گمان میکنید که باید در مورد موضوع با هم بحث کنید، این کار را انجام دهید. بزرگترین اشتباهی که میتوانید انجام دهید، نشانه گرفتن همدیگر در زمان دعواست. یادتان نرود که موضوع بحث چیست و با به رخ کشیدن اشتباهات و ناتوانیهای همسرتان، او را به موضوع دعوا بدل نکنید و به مشکل فعلی، یک مشکل دیگر اضافه نکنید.
شما در یک جبهه هستید
یادتان نرود که در زندگی مشترک، شما و همسرتان در یک گروه هستید. پس هنگامی که او از یک موضوع گلایه میکند یا مشکلی را مطرح میکند، فورا حاضرجوابی نکنید و با گفتن مشکل بزرگتری، از او سبقت نگیرید. در جریان یک بحث دوستانه، به حرفها، اعتراضها و حتی گلایههای طرف مقابلتان خوب گوش کنید و از او هم بخواهید که به حرفهای شما بدون قطع کردنشان گوش کند.
دعوا را از خانه بیرون نبرید
یادتان نرود که تمام زندگی همان لحظه دعوا نیست؛پس فکر بعد را هم بکنید. مراقب لحن و صدایتان باشید. هرچه بیشتر فریاد بزنید، همسرتان کمتر پیام شما را درک میکند و کمتر به شما حق میدهد. یادتان نرود که این بحث تنها بین شما و همسرتان هست؛ پس با فریادهایتان آن را از خانه بیرون نبرید و دیگران را شریک این ماجرا نکنید. دعوای زناشویی اتفاقی است که در همه خانهها میافتد اما اگر نمیخواهید زندگیتان را ویران کند، آن را از خانهتان بیرون نبرید. حتی اگر موضوعی در میان جمع، در خیابان و در وقت کار شما را آزار میدهد، در حضور دیگران برای حل کردنش تلاش نکنید.
سپرتان را کنار بگذارید
چرا دعوا میکنید؟ برای خالی کردن خشمتان یا برای حل کردن مشکل؟ اگر هدف شما واقعا حل مشکل است، این حالت دفاعی را کنار بگذارید و تنها در مورد موضوع گفتوگو کنید. وقتی که همسرتان اشتیاق شما برای حل مسئله را ببیند، او هم سپر دفاعیاش را کنار میگذارد و میپذیرد که کجای کار مقصر است و در چه زمینههای میتواند به حل مشکل کمک کند.
مراقب کلمات باشید
اگر بحث شما در مورد اشتباهی است که همسرتان انجام داده است، هرگز اشتباهات گذشتهاش را وارد بحث نکنید. قیدهایی مثل «همیشه» و «هرگز» بار عاطفی بالایی دارند؛ پس هنگام به کار بردنشان مراقب باشید. گذشته از قیدها، بیتوجه به معنای هیچ کلمهای، آن را به کار نبرید و تصوری در ذهن همسرتان ایجاد نکنید که بعد از دعوا هم گریبانتان را بگیرد. یادتان نرود که بعضی کلمهها به سادگی از ذهن پاک نمیشود. پس مراقب حریمی که میانتان است باشید.
بهدنبال همدلی بگردید
مهمترین نتیجهای که قرار است از این بحث بگیرید، توافق در مورد یک موضوع است. پس حتی اگر در مورد آن اختلاف نظر زیادی دارید، موضوعات فرعی کوچکی که میتوانید در موردشان توافق کنید را از یاد نبرید. مهم نیست که این نقاط تفاهم چقدر کوچک باشند؛ شما میتوانید با تمرکز روی همین موضوعات کوچک، از یک بحث بزرگ نتیجهای که میخواهید را بگیرید.
وقتشناس باشید
زمان مناسب، یکی از مهمترین عواملی است که میتواند موفقیت یا شکست یک بحث را تضمین کند. اگر میخواهید از بحث کردن با همسرتان نتیجه بگیرید، در هر زمانی موضوع را به میان نیاورید. وقتی که خوابآلوده است، اول صبح که پر انرژی است، زمانی که مشغول کار است یا در کنارش آدمهای دیگری هم قرار دارند، وقتی که مشغول فوتبال دیدن است و... هرگز برای بحث کردن در مورد موضوعات مهم مناسب نیست.
به فکر برد و باخت نباشید
برای بحث کردن گاردتان را باز کنید و قبل از اینکه بحث را شروع کنید، احتمال این را بدهید که حق با شما نباشد. شاید همسرتان با دلایل منطقی چنین کاری را انجام داده باشد و شاید هم شرایط، این موضوع را به او تحمیل کرده باشد؛ پس برای جنگ و به انگیزه بردن مسابقه، بحث را آغاز نکنید چون ممکن است گاهی هم شما بازنده باشید.
احساساتش را نشانه نگیرید
هرگز برای کنار کشیدن از بحث و به اصطلاح «بردن»، احساسات همسرتان را نشانه نگیرید. گریه کردن، نشان دادن ضعف جسمانی یا نشان دادن اینکه اگر او به خواستهتان عمل نکند، از هم میپاشید، بدترین راههای پایان دادن به بحث هستند. یادتان نرود که شما مسئولیت یک زندگی مشترک را بهعهده دارید و حتی اگر بهنفعتان هم نباشد، باید مثل یک بالغ عمل کنید و تصمیم بگیرید.
انتقاد را با احساس شروع کنید
اگر میخواهید از همسرتان انتقاد کنید یا احساس میکنید که باید مشکلی را حل کنید، باید با یک شروع خوب وارد بحث شوید. نخستین کلمات همیشه مهمترین کلمات هستند؛ پس در قدم اول به جای اینکه بگویید «وقتی تو...» یا «چرا تو...»، از عبارته ایی مثل «من احساس میکنم...» استفاده کنید. اگر در همان ابتدای کار با او مثل یک فرد بیمسئولیت برخورد کنید، او هم برای اثبات بیگناهیاش از راههایی وارد میشود که هیچ نتیجه خوبی را بهدنبال نخواهد داشت.
انتقام نگیرید
ممکن است در بحث اینبار، شما برای بعضی اتفاقات مقصر باشید و همسرتان گاهی از شما انتقاد کند. شاید هم راهکارتان برای مقابله با این انتقادها، بیان اشتباهات همسرتان باشد و گمان کنید اگر با هر صحبتی که او علیه شما میکند، یک جواب دندانشکن بدهید و به او نشان دهید که از شما ضعیفتر و پراشتباهتر است، این بازی را میبرید. اما باز هم باید تاکید کنید که بحثهای زناشویی نه بازی است و نه جنگ و باز هم باید بگوییم که تنها روی موضوع بحث تمرکز کنید و به فکر انتقام گرفتن نباشید.
فرار نکنید
چه شما بحث را شروع کرده باشید و چه همسرتان، باید تا رسیدن به یک نتیجه منطقی در بحث بمانید. البته این ماندن را در شرایطی توصیه میکنیم که از اصول بالا پیروی کرده باشید و با داد و بیداد و تحقیر، بحث را به حاشیه نکشیده باشید. اگر احساس میکنید توان ادامه بحث را ندارید، بدون قهر و بیخبر ترک کردن بحث، از همسرتان بخواهید که باقی حرفها را برای فرصت بهتری بگذارد و اگر هم تنها برای فرار از مسئولیتها میخواهید بحث را خاتمه دهید، کمی صبورتر باشید. نگذارید در ذهن همسرتان به فردی بیمسئولیت تبدیل شوید که نمیتواند از پس یک بحث منطقی بربیاید.