اعتدال: این روزها گذر بسیاری از بیماران به ناصرخسرو میافتد، همان خیابان معروفی که محل فروش داروست، «دارو، دارو...» این تکه کلام افرادی است که در نگاه اول با تصور اینکه عابر پیاده هستند، از کنارشان رد میشوی. گویی کل خیابان داروخانه بزرگی است که تنها دغدغهاش جذب مشتری است. در این خیابان به کسی نه نمیگویند، جدای از قیمتهای خیالی، هر طور شده داروی مورد نیاز تهیه میشود. فروشندگان را دوبهدو یا به تنهایی در حالیکه یک گوشی تلفن همراه در دستشان است، تکیه زده به درخت یا گوشه پیاده رو میبینی.
به گزارش آرمان، مشغول صحبت کردن با تلفن هم که باشند، با علامت سر و چشم، منظور خود را میرسانند. مشتری باشی یا نباشی، چند قدم دنبالت میآیند. کافی است سری برایشان تکان دهی تا دیگر دست از سرت برندارند، همه نوع دارویی دارند. حتی آنهایی که به سختی تجویز میشوند. «دست زیاد شده، مشتری را روی هوا میزنند.» این را یکی از فروشندگان در واکنش به سر زدن به چند دارو فروش دیگر گفت. قیمتها متفاوت است و چونه که بزنی تا 10 هزار تومان کم میکنند اما نه بیشتر، با اینکه میدانند کمی جلوتر ممکن است دارو با قیمتی ارزانتر داده شود. « دارو مثل طلا شده» این را یکی دیگر از داروفروشان با اشاره به بالا رفتن قیمت دارو میگوید. به گفته این مرد جوان، قیمت دارو هر روز بالا میرود. «هر دارویی میخوای الان بگو، فردا ممکنه گرونتر بشه.» آنها تنها واسطه هستند، فروشندگان اصلی اما پشت تلفن در انتظار مشتری نشستهاند، با یک تلفن موجودی و قمیت دارو بهدست میآید. خیلیهایشان بیکار ایستادهاند، با چشم مشتریان را شناسایی میکنند. با اینکه داروی برخی از بیماریها به راحتی در داروخانهها پیدا نمیشود و افراد لاجرم مجبورند به این خیابان سر بزنند، اما یکی از فروشندهها به آرمان میگوید که «بازار داروی ناصرخسرو هم کساد شده.» خلوتی خیابان و پرسهزنی فروشندهها بر این موضوع صحه میگذارد. اگر تا پیش از این برای تهیه داروهای بدون نسخه، نشانی این خیابان داده میشد.
قاچاق دارو به واسطه «مسافر»
این روزها اما مشتریان دیگر تنها برای خرید این داروها به ناصرخسرو نمیآیند، بسیاری از مشتریان بیماران نسخه به دستی هستند که دارویشان را در هیچ داروخانهای پیدا نکردهاند. حتی پزشک معالجشان، آدرس این خیابان را داده است. این موضوع را مرد جوانی که برای تهیه داروی «نوترومیژن» به سراغ یکی از این داروفروشها رفته بود، به آرمان میگوید. او از بستگان پسر 20 سالهای بود که به توصیه پزشک معالج به ناصرخسرو آمده تا داروی مورد نظر را برای بهبودی و تقویت سیستم ایمنی این جوان تهیه کند. او میگوید: «هیچ یک از داروخانههایی که به آنها سر زدم این دارو را نداشتند، حتی در داروخانه هلال احمر نیز اثری از آن نبود.» به امید پیدا کردن این دارو به ناصرخسرو آمده بود، غافل از اینکه این روزها هر دارویی به راحتی پیدا نمیشود، حتی در این مکان! فروشنده اما پیشنهاد دیگری داشت. به گفته او تنها راه چاره برای تهیه داروهای کمیاب، استمداد از مسافر است. اما این مسافر کسی نیست جز «قاچاقچی دارو». همان کسی که به قصد خرید دارو به کشورهای حاشیه خلیج فارس یا ترکیه میرود، آنجا نیز فروشنده دیگری در انتظارش است تا با لیستی از داروها به سراغش رود و بدین ترتیب نسخه بیمار از فروشنده ناصر خسرو تا سرشاخه خارجی و دست به دست میچرخد تا در نهایت دارویی که بیمار صدها هزار و حتی میلیونها تومان هزینه کرده، بهدستش برسد! اکثر قریب به اتفاق فروشندهها، یک چنین مسافرانی دارند تا در صورت نبود دارو در داخل، آن را به واسطه شخص دیگری تهیه کنند. سرمنشأ تمام این اتفاقات نیز گران شدن دلار و تحریمهاست. این را یکی دیگر از فروشندگان به آرمان میگوید.
بیماران نیز دارو میفروشند
تمام داروها در لیست فروش قرار دارد، حتی داروی برخی شرکتهای معتبر که تنها تعدادی از آنها در انبار این فروشندهها باقی مانده است. آپو یکی از این شرکت هاست که در پی تحریم، داروهای آن دیگر از کانادا وارد کشور نمیشود، اما موجودی ناصر خسرو هنوز تمام نشده، ظاهرا با تاریخ معتبر، هنوز هم تعدادی یافت میشود با این حال یکی از فروشندگان به آرمان میگوید که ذخایر دارویی آنها نیز رو به پایان است. او میگوید: «بعضی از داروهایی که اینجا پیدا میشود، مازاد مصرف بیماران است، یعنی آنها به صورت سهمیه دارو میگیرند اما چون بیش از مصرفشان است، به ما میفروشند.» این نکتهای است که پیش از این مدیرعامل کانون هموفیلی ایران بارها نسبت به آن هشدار داده است، احمد قویدل گفته بود: «داروی بیماران هموفیلی به صورت ساماندهی نشده، توزیع میشود، بدین ترتیب برخی بیماران که نیاز کمی به دارو دارند، داروی زیادی میگیرند و بلعکس. همین باعث میشود تا قاچاق دارو در ناصر خسرو و حتی خارج از کشور رونق داشته باشد.»
تردید بیمار برای خرید دارو
پرس و جو برای پیدا کردن دارو تنها یک روی سکه است، در صورت موجود بودن دارو، قیمتهاست که بیمار را برای خرید مردد میکند. چانهزنی هم زیاد فایدهای ندارد. داروهای شرکت آپوی کانادا اما بیش از همه گران شده است، آپوسیتریزین قرص آلرژی که پیش از این 20 هزار تومان بود، به قیمت 160 هزار تومان فروخته میشود، داروی آپوترازدسین برای درمان پروستات نیز 280 هزار تومان، آپو گلی بن گلامید برای بیماران قندی، از 180 هزار تومان تا 230 هزار تومان، آپو مت فورمین نیز برای همین بیماران به قیمت 180 هزار تومان فروخته میشود. قیمت داروی آریست که نوعی محرک مغزی است، به 250 هزار تومان رسیده. فروشندگان نیز اذعان میکنند، قیمت دارو به شدت افزایش داشته است.
داروی پیکی
در ناصرخسرو امکانات رفاهی نیز برای مشتریان فراهم است، کافی است داروی مورد نظر را با تلفن به فروشنده اعلام کرد تا در صورت وجود آن دارو در همان روز به صورت پیک فرستاده شود، اگر هم دارو کمیاب باشد، تا یکی دو روز بعد از تقاضا به در خانه مشتری ارسال میشود! شماره تلفنشان دست به دست میچرخد و بدون هیچگونه واهمهای به صورت کاملا علنی در گوشه یکی از معروفترین خیابانهای پایتخت در حال کاسبی هستند. تنها یک تلفن برای رسیدن به داروی مورد نیاز مشتری فاصله است. این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که داروخانهها برای تامین برخی از این داروها ناتوان بوده و به بیماران سرگردان، نشانی ناصر خسرو را میدهند.