اعتدال: وبسایت دبکا که به وابستگی به محافل اطلاعاتی اسرائیل مشهور است، تفسیر جدید خود از وقایع هفتههای پیش غزه را منتشر کرده است.
دبکا مدعی شده است که دوئل هشت روزه بین اسرائیل و حماس یک صحنهسازی بوده که در پشت آن، مغر متفکری متشکل از حداقل سه مقام ارشد اطلاعاتی حضور داشتهاند، یعنی تامیر پاردو رئیس موساد، هاکان فیدان رئیس میت سازمان اطلاعاتی ترکیه و شیخ جاسم ال ثانی نخست وزیر قطر که رئیس سازمان اطلاعاتی این کشور هم هست. سازمان سیا هم با این مجموعه در ارتباط بوده است. هدف آنها، این بوده که پیش از این که غزه به محل نفوذ کامل و سکوی پرش ایران به سوی مصر تبدیل شود، ارتباطات ایران را با حماس قطع سازند. برای رسیدن به این هدف، فلسطینیها تحریک شدند که چند موج حمله راکتی به سرزمینهای اشغالی انجام دهند. عملیات کودتا، به عنوان گام اول از طرح کلی باراک اوباما برای مهار بهار عربی است. متحدین اوباما در این طرح، مرسی، اردوغان و نتانیاهو هستند. گام بعدی این طرح سوریه است که امور آن در چند جبهه در حال پیشرفت است.
اسرائیلیها با این ادعا که نقشه این بود که اگر عملیات اسرائیل در غزه با موفقیت به پیش رفت، آینده جدیدی برای گروه تروریستی رادیکال حماس تعیین شود و به صدای به حق مردم فلسطین تبدیل شود مدعی شدهاند که کسب پرستیژ برای حماس در این مسیر از طریق درگیری آن با اسرائیل ضروری بوده است.
بر اساس این ادعا، حماس محبوبترین گروه در بین فلسطینیها است و به همین خاطر است که محمود عباس مدتهاست که از برگزاری انتخابات در فلسطین جلوگیری کرده است.
به این ترتیب اسرائیلیها مدعی هستند که در حال تغییر سرنوشت متحدان ایران در منطقه هستند و ایران باید از این حوادث ترسیده باشد.
دبکا پس از طرح این سناریوی پر از ایراد، خود به قضاوت درباره احتمال موفقیت آن پرداخته است و جواب را به گذر زمان موکول کرده است. در این چارچوب، ترکیه و قطر متعهد شدهاند که سرمایهگذاریهای فراوانی را در غزه انجام دهند تا آن را بسیار مرفهتر از کرانه باختری کنند و مصر و آمریکا تلاشهای مشترکی را آغاز کردهاند تا جلوی رسیدن سلاحهای ایرانی از راه مصر به غزه را بگیرند.
دبکا خود میپذیرد میلیونها اتفاق میتواند چنین سناریویی را به شکست برساند اما مدعی است که گروه طراح سناریو در حال اجرای برنامه خود است.
به نظر میرسد روش کلی و منافقانه غربیها برای این که تلاش گروههای فعال در مقاومت در برابر اسرائیل را تلاش ایران برای غلبه بر منطقه جلوه بدهند در این سناریوسازی تکرار شده است. دبکا خود را به فراموشی زده است که محبوبیت در خاورمیانه با مقاومت در برابر اسرائیل رابطه جدی دارد. و جالب این است که در سناریویی که در آن کشورهای سنی منطقه در برابر ایران قرار داده شدهاند، نامی از عربستان سعودی برده نشده است.
از سوی دیگر تجربه نشان داده است که هر گروه فلسطینی که راه مبارزه با اسرائیل را کنار بگذارد به مرور در صحنه فلسطین تضعیف میشود و گروههای دیگر جای آن را میگیرند. سرنوشت فتح و یاسر عرفات شاهدی بر این مدعاست. هیچ تضمینی وجود ندارد که بهتر شدن وضع اقتصادی فلسطینیها باعث شود از حقوق خود بگذرند.
علاوه بر این، تلاشهای مشترک حامیان اسرائیل برای جلوگیری از مسلح شدن جبهه مقاومت همواره با شذت فراوان جریان داشته است و گروههای فلسطینی هم در روزهای اخیر بر ادامه این مسیر تاکید کردهاند. روشن نیست در سناریوی ادعایی اسرائیلیها، مرسی چه کمکی میتواند به اسرائیل بکند که حسنی مبارک پیش از این نمیتوانست بکند.
دبکا مدعی شده است که دوئل هشت روزه بین اسرائیل و حماس یک صحنهسازی بوده که در پشت آن، مغر متفکری متشکل از حداقل سه مقام ارشد اطلاعاتی حضور داشتهاند، یعنی تامیر پاردو رئیس موساد، هاکان فیدان رئیس میت سازمان اطلاعاتی ترکیه و شیخ جاسم ال ثانی نخست وزیر قطر که رئیس سازمان اطلاعاتی این کشور هم هست. سازمان سیا هم با این مجموعه در ارتباط بوده است. هدف آنها، این بوده که پیش از این که غزه به محل نفوذ کامل و سکوی پرش ایران به سوی مصر تبدیل شود، ارتباطات ایران را با حماس قطع سازند. برای رسیدن به این هدف، فلسطینیها تحریک شدند که چند موج حمله راکتی به سرزمینهای اشغالی انجام دهند. عملیات کودتا، به عنوان گام اول از طرح کلی باراک اوباما برای مهار بهار عربی است. متحدین اوباما در این طرح، مرسی، اردوغان و نتانیاهو هستند. گام بعدی این طرح سوریه است که امور آن در چند جبهه در حال پیشرفت است.
اسرائیلیها با این ادعا که نقشه این بود که اگر عملیات اسرائیل در غزه با موفقیت به پیش رفت، آینده جدیدی برای گروه تروریستی رادیکال حماس تعیین شود و به صدای به حق مردم فلسطین تبدیل شود مدعی شدهاند که کسب پرستیژ برای حماس در این مسیر از طریق درگیری آن با اسرائیل ضروری بوده است.
بر اساس این ادعا، حماس محبوبترین گروه در بین فلسطینیها است و به همین خاطر است که محمود عباس مدتهاست که از برگزاری انتخابات در فلسطین جلوگیری کرده است.
به این ترتیب اسرائیلیها مدعی هستند که در حال تغییر سرنوشت متحدان ایران در منطقه هستند و ایران باید از این حوادث ترسیده باشد.
دبکا پس از طرح این سناریوی پر از ایراد، خود به قضاوت درباره احتمال موفقیت آن پرداخته است و جواب را به گذر زمان موکول کرده است. در این چارچوب، ترکیه و قطر متعهد شدهاند که سرمایهگذاریهای فراوانی را در غزه انجام دهند تا آن را بسیار مرفهتر از کرانه باختری کنند و مصر و آمریکا تلاشهای مشترکی را آغاز کردهاند تا جلوی رسیدن سلاحهای ایرانی از راه مصر به غزه را بگیرند.
دبکا خود میپذیرد میلیونها اتفاق میتواند چنین سناریویی را به شکست برساند اما مدعی است که گروه طراح سناریو در حال اجرای برنامه خود است.
به نظر میرسد روش کلی و منافقانه غربیها برای این که تلاش گروههای فعال در مقاومت در برابر اسرائیل را تلاش ایران برای غلبه بر منطقه جلوه بدهند در این سناریوسازی تکرار شده است. دبکا خود را به فراموشی زده است که محبوبیت در خاورمیانه با مقاومت در برابر اسرائیل رابطه جدی دارد. و جالب این است که در سناریویی که در آن کشورهای سنی منطقه در برابر ایران قرار داده شدهاند، نامی از عربستان سعودی برده نشده است.
از سوی دیگر تجربه نشان داده است که هر گروه فلسطینی که راه مبارزه با اسرائیل را کنار بگذارد به مرور در صحنه فلسطین تضعیف میشود و گروههای دیگر جای آن را میگیرند. سرنوشت فتح و یاسر عرفات شاهدی بر این مدعاست. هیچ تضمینی وجود ندارد که بهتر شدن وضع اقتصادی فلسطینیها باعث شود از حقوق خود بگذرند.
علاوه بر این، تلاشهای مشترک حامیان اسرائیل برای جلوگیری از مسلح شدن جبهه مقاومت همواره با شذت فراوان جریان داشته است و گروههای فلسطینی هم در روزهای اخیر بر ادامه این مسیر تاکید کردهاند. روشن نیست در سناریوی ادعایی اسرائیلیها، مرسی چه کمکی میتواند به اسرائیل بکند که حسنی مبارک پیش از این نمیتوانست بکند.