اعتدال: محمدجواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه که سابقه معاونت وزارت خارجه را در کارنامه خود دارد و از قدیمیهای وزارت خارجه است، عصر یکشنبه در سالن شهید بهرامی دانشگاه علم و صنعت به پرسش و پاسخ درباره رابطه و مذاکره ایران و آمریکا پرداخت. از دید لاریجانی در وضعیت کنونی، سرفصل مهم ما «ایستادگی و مقاومت» است.
به گزارش تابناک، وی در قبای یک کارشناس این موضوع که از احساسات دور است گفت: اکنون هنگام ایستادگی است و نه زمان کوتاه آمدن.
یکی از مهمترین بخشهای سخنان لاریجانی ارتباطی است که میان مشکلات اقتصادی کشور و مذاکره با آمریکا برقرار میشود. لاریجانی در این باره گفته است: «طرح این مسأله که چند درصد مسائل اقتصادی ما از فشار آمریکاست، منطق نادرستی است، زیرا آنها را خوشحال میکند، در صورتی که مسأله این نیست. ما باید مدیریت خود را اصلاح کنیم و بر اساس پارامترهای موجود خود مدیریت کنیم؛ بنابراین، نسخه مذاکره با آمریکا نادرست است. البته مسئولان میتوانند به تناسب وضعیت در تاکتیک سخن بگویند؛ یعنی کاری را که منافع ملی ما در آن است، انجام دهند».
از موضع کارشناسی میگویم، وقت ایستادگی است و نه کوتاه آمدن. مرتبط کردن بحث مذاکره با نقش تحریمها در مشکلات اقتصادی نادرست است، مدیریت خودمان را اصلاح کنیم. در چهارچوب استراتژی کلان کشور، سخنهای تاکتیکی در این باره اشکالی ندارد. مذاکره در موضع برابر به واسطه نیازی ندارد
این نخستین بار نیست که جواد لاریجانی درباره این موضوع مهم سخن میگوید. وی پیش از این در سال 1376 و در دورانی که هنوز سخن گفتن از مذاکره با آمریکا، تابویی بزرگ بود، آشکارا گفته بود، در قعر دوزخ هم میتوان با دشمن گفتوگو کرد.
کمتر از سه هفته پیش در چهل و چهارمین گردهمایی معاونان آموزشی دانشگاهها در دهکده ساحلی بندرانزلی نیز وی عقیده قدیمی خود را تکرار کرد و گفت : «مذاکره با آمریکا تابو نیست که ممنوع باشد. اوایل انقلاب برخی از دوستان اصلاحطلب که سوپررادیکال بودهاند، مذاکره با آمریکا را تابو می دانستند اما انگار روح القدس در آنان نازل شد و تبدیل به یک سوپرلیبرال شدند. زمان ریاست جمهوری آیت الله هاشمی، نقشه تعامل با آمریکا چیده شد. ناگهان آقای مهاجرانی در مقاله ای نوشت که مذاکرات آمریکا کار خوبی است، ولی باید اعتراف کنیم که حریف آمریکا نمیشویم. اگر منافع نظام ایجاد کند با آمریکا و حتی در قعر جهنم هم با همه مذاکره می کنیم. وی با بیان اینکه یکی از سیاسیونی است که از 33 سال گذشته تاکنون درباره مذاکره با آمریکا سخن گفته، اظهار داشت: البته استراتژی تعامل با دشمن را هم باید داشته باشیم». این در حالی است که وی ده روز پیش از این اظهار نظر، در سخنی دیگر بزرگترین مانع مذاکره ایران و آمریکا را استراتژی خصمانه و کوری دانست که توسط رؤسای آمریکا علیه ایران دنبال میشود.
چهار سال پیش و در بهار ۸۷، وی با اشاره به همین دیدگاههای تند درباره گفتوگوی با آمریکا، ابراز خوشحالی کرده بود که به تدریج نگاه عاقلانه بر این موضوع حاکم شده است؛ اما نکته مهم این که وی آشکارا گفت: «روابط ما با آمریکا و شأن ما بالاتر از این است که واسطههایی حتی از طرف حکومتها داشته باشیم. این با تئوری «آقایی» نمیخواند».
سیدحسین موسویان سخنگوی پیشین تیم مذاکرات هستهای پس از استقرار در ایالات متحده، به نشر دیدگاههای خود درباره مسأله هستهای و نیز روابط ایران و آمریکا در رسانهها و محافل دانشگاهی میپردازد که در ماههای اخیر، این اظهارنظرها افزایش یافته است.
وی در بیستم سپتامبر سال جاری در مطلبی که در نشنال اینترست منتشر شد و در اوج مبارزات انتخاباتی آمریکا، طرف غربی را متهم کرد که در نتیجه کارکرد آنها دشمنی بیسابقهای بین دو کشور ایجاد شده و واشنگتن جنگ تمامعیار اقتصادی، سایبری و سیاسی را با ایران در پیش گرفته اما با وجود این، هنوز هم روابط خوب امکانپذیر است، ولی تنها در صورتی که ایالات متحده تغییر رفتار داده و در را برای تعامل واقعی بگشاید.
در نتیجه خصومتورزی آمریکا مشکلات به حد شدیدی رسیده که نقش اصلی در ایجاد آن از آن صهیونیستهاست. اوباما نخستین رئیسجمهور آمریکاست که از مذاکره مستقیم حرف میزند، اگر میخواهید با ایران به مرحله جنگ نرسید، باید به ایران معامله بزرگ را پیشنهاد کنید.
در نتیجه خصومت ورزی آمریکا مشکلات به حد شدیدی رسیده که نقش اصلی در ایجاد آن از آن صهیونیستهاست. اوباما نخستین رئیسجمهور آمریکاست که از مذاکره مستقیم سخن میگوید، اگر میخواهید با ایران به مرحله جنگ نرسید باید به ایران معامله بزرگ را پیشنهاد کنید.
وی مانع اصلی در راه عادیسازی روابط ایران و آمریکا را، نفوذ اسراییل میداند
. دومین دلیل مهم از دید موسویان، نبود یک استراتژی جامع برای از سرگیری روابط با ایران نزد دولتهای سابق آمریکا بوده است. بنا به ادعای وی، مذاکرهکنندگان هستهای هم در دوره خاتمی و هم «احمدینژاد» به دولت «بوش» و اوباما پیشنهاد دادند مذاکرات گستردهای به منظور ازسرگیری روابط انجام شود. اما آمریکا با این پیشنهاد مخالفت کرد. وی به آمریکاییها توصیه میکند در حالی که انگیزه ایران برای معامله بزرگ با ایالات متحده روشن است، واشنگتن نیز باید به واقعگرایی دوران «نیکسون» بازگردد.
نزدیک دو ماه بعد و در اواخر آبان ماه سال جاری، موسویان یک بار دیگر به رسانهها آمد و در مصاحبه با شبکه «روسیا الیوم» درباره تأثیرات نتایج انتخابات آمریکا و تأثیر آن بر ایران ابراز داشت: «اوباما نخستین رئیس جمهور آمریکاست که آمادگی خود برای مذاکرات بدون پیش شرط با ایران را رسما اعلام کرد؛ اما این اعلام تنها در نظریه باقی ماند چرا که اوباما نتوانست آن را اجرا کند و پس از مدتی به تهدید در قبال ایران بازگشت.
از فحوای سخنان وی برمیآید که دو طرف بر سر مذاکرات جامع مشکلی ندارند اما انجام چنین مذاکراتی به حل مسأله هستهای وابسته شده و این نیز خود به بنبست شرایط غیرقابل قبول مطرح از سوی آمریکا برخورد کرده است.
آخرین موضع رسانهای موسویان، کمتر از یک هفته پیش و این بار در نشریه کریستین ساینس مونیتور منتشر شد و وی این بار هشدار داد که آمریکا و ایران یا باید راه معامله بزرگ را در پیش بگیرند و یا اینکه تنش بین دو طرف به مرحله جنگ خواهد رسید.
از دید وی دولت اوباما به یک سیاست تعاملی جدید با ایران نیاز دارد تا به 33 سال «دیپلماسی به علاوه فشار » که از آن با تعبیر سیاست دو سویه یاد میشود و شکست خورده، پایان دهد. گاه آن رسیده که اوباما یک معامله بزرگ را به ایران پیشنهاد کند و این معامله برای موفقیت حتما باید هم شکل و هم محتوای مناسبی داشته باشد و در آن، دیپلماسی باید با کارهای سازنده برای اثبات حسن نیت همراه شود.
ناصر نوبری نیز از قدیمیهای وزارت خارجه است. از مهمترین سمتهای وی سفارت ایران در شوروی سابق بوده است. وی در مصاحبهای این اعتقاد خود را بیان کرده که «مشکلی که آمریکا دارد، مربوط به دولتهای ایران نیست، بلکه آمریکا با ملت ایران مشکل دارد. به همین دلیل هم ملت ایران هرگاه تلاش کرده که خودش را به عنوان یک ملت مستقل در دنیا مطرح کند، آمریکا جلوی آن را گرفته و این مختص بعد از انقلاب هم نیست».
وی ضمن پذیرش خباثت و دشمنی مشابه از سوی انگلیس و شوروی سابق، طرفی را که از آغاز انقلاب در مقابل کشور قرار گرفته است، آمریکا میداند. نوبری ضمن تأیید نگرانی مردم ایران از دخالتهای آمریکا، حمله به سفارت آمریکا را از حیث حقوقی نادرست دانسته و به لحاظ سیاسی و دیپلماتیک بهتر دانسته که با آمریکا به روشی برخورد میشد که با سرخهای شمالی برخورد شده است.
وی با یادآوری این که ایران و عراق حتی در اوج جنگ هم سفارتهای یکدیگر را تعطیل نکردند، شیوه برخورد با شوروی را شیوه درست برخورد با یک قدرت خارجی متمایل به مداخله در امور کشور دانسته است. در این شیوه، برقراری رابطه سیاسی مقدم بر مذاکره دانسته شده است. در روابط بین ایران و شوروی، ایران میزان دیپلماتهای شوروی در تهران را در همان تعداد دیپلماتهای ایرانی در مسکو یعنی هفت یا هشت نفر محدود میکند و گروههای سیاسی طرفدار دخالت شوروی در ایران نیز به تدریج حذف میشوند. به عبارت دیگر، روابط دو کشور قطع نمیشود بلکه با ابزارهای قانونی راه دخالت شوروی در ایران بسته میشود و سپس طرفین برای بهبود روابط پای میز مذاکره مینشینند.
وی چند مشکل اساسی را در برقراری روابط ایران و آمریکا برمیشمارد؛ نخست این که آمریکاییها همچنان به اپوزیسیون خارج از نظام امیدوارند و به آنها بودجه میدهند و امید دارند که این اپوزیسیون سرانجام نقشی در ایران ایفا کند. دومین مشکل از دید وی، واسطهها هستند که خود دو دسته اند؛ یک عده که توانایی انجام این کار را ندارند و عدهای دیگر که حسن نیت ندارند و برای این که ارتزاق کنند، اصلا مایل نیستند رابطه مستقیم بین ایران و آمریکا برقرار شود. سومین مانع هم کشورهایی هستند که از قطع ارتباط ایران و آمریکا سود میبرند.
وی مذاکره ایران با آمریکا در مورد مسائل افغانستان و عراق را دو موردی میداند که در آنها، آمریکا یک طرفه از کمک ایران بهرهمند شده و بر این باور است که دیگر نباید چنین لطفی به آمریکا بشود.
ایران و عراق در اوج جنگ هم سفارتهای یکدیگر را تعطیل نکرده بودند. آمریکاییها به شدت با ما دشمنی میکنند اما راه بهتر جلوگیری از مداخله آمریکا در امور کشور، استفاده از ابزار دیپلماتیک بود به همان روشی که با روسها برخورد شد. سه مانع اصلی در بهبود روابط وجود دارد. دیگر با آمریکا تعامل کوتاهمدت نکنید.
نوبری نیز در مورد شرایط فعلی، نگاه آمریکا به رابطه با ایران را رابطه گرگ و میش میداند، مگر اینکه آقای اوباما رسما از مردم ایران عذرخواهی کند و تحریمهای یکجانبه علیه ایران را بردارد. ما با تحریمهای بینالمللی که بر اثر دعوای ما با آژانس اعمال شده، کاری نداریم، اما تحریمهای یک جانبه آمریکا مشابه کودتای 28 مرداد است.
وی در نتیجهگیری از موارد فوق از افراد صاحبنظر آمریکایی و از جمله گری سیک و کیسینجر انتظار دارد که به اوباما توصیه کنند، اولویت خود را برقراری رابطه با ایران قرار دهد. وی به طرف ایرانی هم تذکر میدهد که آمریکا برای خروج آبرومندانه از افغانستان به ما نیاز دارد و اگر مقامات ما توجه کنند اینها نمیتوانند مثل دفعات قبلی با فرصتطلبی از تعامل ما سوءاستفاده کنند. اگر ما قضیه را جدی بگیریم، آنها هم میفهمند که وقتی همواره به ایران مستقل در سرتاسر منطقه، نیاز استراتژیک دارند، برایشان بهتر است که به جای این همکاریهای مقطعی، به شناسایی راهبردی متغیر مستقل ایران و رابطه برابر و پیوسته با یک ایران مستقل بیندیشند.
به گزارش تابناک، وی در قبای یک کارشناس این موضوع که از احساسات دور است گفت: اکنون هنگام ایستادگی است و نه زمان کوتاه آمدن.
یکی از مهمترین بخشهای سخنان لاریجانی ارتباطی است که میان مشکلات اقتصادی کشور و مذاکره با آمریکا برقرار میشود. لاریجانی در این باره گفته است: «طرح این مسأله که چند درصد مسائل اقتصادی ما از فشار آمریکاست، منطق نادرستی است، زیرا آنها را خوشحال میکند، در صورتی که مسأله این نیست. ما باید مدیریت خود را اصلاح کنیم و بر اساس پارامترهای موجود خود مدیریت کنیم؛ بنابراین، نسخه مذاکره با آمریکا نادرست است. البته مسئولان میتوانند به تناسب وضعیت در تاکتیک سخن بگویند؛ یعنی کاری را که منافع ملی ما در آن است، انجام دهند».
از موضع کارشناسی میگویم، وقت ایستادگی است و نه کوتاه آمدن. مرتبط کردن بحث مذاکره با نقش تحریمها در مشکلات اقتصادی نادرست است، مدیریت خودمان را اصلاح کنیم. در چهارچوب استراتژی کلان کشور، سخنهای تاکتیکی در این باره اشکالی ندارد. مذاکره در موضع برابر به واسطه نیازی ندارد
این نخستین بار نیست که جواد لاریجانی درباره این موضوع مهم سخن میگوید. وی پیش از این در سال 1376 و در دورانی که هنوز سخن گفتن از مذاکره با آمریکا، تابویی بزرگ بود، آشکارا گفته بود، در قعر دوزخ هم میتوان با دشمن گفتوگو کرد.
کمتر از سه هفته پیش در چهل و چهارمین گردهمایی معاونان آموزشی دانشگاهها در دهکده ساحلی بندرانزلی نیز وی عقیده قدیمی خود را تکرار کرد و گفت : «مذاکره با آمریکا تابو نیست که ممنوع باشد. اوایل انقلاب برخی از دوستان اصلاحطلب که سوپررادیکال بودهاند، مذاکره با آمریکا را تابو می دانستند اما انگار روح القدس در آنان نازل شد و تبدیل به یک سوپرلیبرال شدند. زمان ریاست جمهوری آیت الله هاشمی، نقشه تعامل با آمریکا چیده شد. ناگهان آقای مهاجرانی در مقاله ای نوشت که مذاکرات آمریکا کار خوبی است، ولی باید اعتراف کنیم که حریف آمریکا نمیشویم. اگر منافع نظام ایجاد کند با آمریکا و حتی در قعر جهنم هم با همه مذاکره می کنیم. وی با بیان اینکه یکی از سیاسیونی است که از 33 سال گذشته تاکنون درباره مذاکره با آمریکا سخن گفته، اظهار داشت: البته استراتژی تعامل با دشمن را هم باید داشته باشیم». این در حالی است که وی ده روز پیش از این اظهار نظر، در سخنی دیگر بزرگترین مانع مذاکره ایران و آمریکا را استراتژی خصمانه و کوری دانست که توسط رؤسای آمریکا علیه ایران دنبال میشود.
چهار سال پیش و در بهار ۸۷، وی با اشاره به همین دیدگاههای تند درباره گفتوگوی با آمریکا، ابراز خوشحالی کرده بود که به تدریج نگاه عاقلانه بر این موضوع حاکم شده است؛ اما نکته مهم این که وی آشکارا گفت: «روابط ما با آمریکا و شأن ما بالاتر از این است که واسطههایی حتی از طرف حکومتها داشته باشیم. این با تئوری «آقایی» نمیخواند».
سیدحسین موسویان سخنگوی پیشین تیم مذاکرات هستهای پس از استقرار در ایالات متحده، به نشر دیدگاههای خود درباره مسأله هستهای و نیز روابط ایران و آمریکا در رسانهها و محافل دانشگاهی میپردازد که در ماههای اخیر، این اظهارنظرها افزایش یافته است.
وی در بیستم سپتامبر سال جاری در مطلبی که در نشنال اینترست منتشر شد و در اوج مبارزات انتخاباتی آمریکا، طرف غربی را متهم کرد که در نتیجه کارکرد آنها دشمنی بیسابقهای بین دو کشور ایجاد شده و واشنگتن جنگ تمامعیار اقتصادی، سایبری و سیاسی را با ایران در پیش گرفته اما با وجود این، هنوز هم روابط خوب امکانپذیر است، ولی تنها در صورتی که ایالات متحده تغییر رفتار داده و در را برای تعامل واقعی بگشاید.
در نتیجه خصومتورزی آمریکا مشکلات به حد شدیدی رسیده که نقش اصلی در ایجاد آن از آن صهیونیستهاست. اوباما نخستین رئیسجمهور آمریکاست که از مذاکره مستقیم حرف میزند، اگر میخواهید با ایران به مرحله جنگ نرسید، باید به ایران معامله بزرگ را پیشنهاد کنید.
در نتیجه خصومت ورزی آمریکا مشکلات به حد شدیدی رسیده که نقش اصلی در ایجاد آن از آن صهیونیستهاست. اوباما نخستین رئیسجمهور آمریکاست که از مذاکره مستقیم سخن میگوید، اگر میخواهید با ایران به مرحله جنگ نرسید باید به ایران معامله بزرگ را پیشنهاد کنید.
وی مانع اصلی در راه عادیسازی روابط ایران و آمریکا را، نفوذ اسراییل میداند
. دومین دلیل مهم از دید موسویان، نبود یک استراتژی جامع برای از سرگیری روابط با ایران نزد دولتهای سابق آمریکا بوده است. بنا به ادعای وی، مذاکرهکنندگان هستهای هم در دوره خاتمی و هم «احمدینژاد» به دولت «بوش» و اوباما پیشنهاد دادند مذاکرات گستردهای به منظور ازسرگیری روابط انجام شود. اما آمریکا با این پیشنهاد مخالفت کرد. وی به آمریکاییها توصیه میکند در حالی که انگیزه ایران برای معامله بزرگ با ایالات متحده روشن است، واشنگتن نیز باید به واقعگرایی دوران «نیکسون» بازگردد.
نزدیک دو ماه بعد و در اواخر آبان ماه سال جاری، موسویان یک بار دیگر به رسانهها آمد و در مصاحبه با شبکه «روسیا الیوم» درباره تأثیرات نتایج انتخابات آمریکا و تأثیر آن بر ایران ابراز داشت: «اوباما نخستین رئیس جمهور آمریکاست که آمادگی خود برای مذاکرات بدون پیش شرط با ایران را رسما اعلام کرد؛ اما این اعلام تنها در نظریه باقی ماند چرا که اوباما نتوانست آن را اجرا کند و پس از مدتی به تهدید در قبال ایران بازگشت.
از فحوای سخنان وی برمیآید که دو طرف بر سر مذاکرات جامع مشکلی ندارند اما انجام چنین مذاکراتی به حل مسأله هستهای وابسته شده و این نیز خود به بنبست شرایط غیرقابل قبول مطرح از سوی آمریکا برخورد کرده است.
آخرین موضع رسانهای موسویان، کمتر از یک هفته پیش و این بار در نشریه کریستین ساینس مونیتور منتشر شد و وی این بار هشدار داد که آمریکا و ایران یا باید راه معامله بزرگ را در پیش بگیرند و یا اینکه تنش بین دو طرف به مرحله جنگ خواهد رسید.
از دید وی دولت اوباما به یک سیاست تعاملی جدید با ایران نیاز دارد تا به 33 سال «دیپلماسی به علاوه فشار » که از آن با تعبیر سیاست دو سویه یاد میشود و شکست خورده، پایان دهد. گاه آن رسیده که اوباما یک معامله بزرگ را به ایران پیشنهاد کند و این معامله برای موفقیت حتما باید هم شکل و هم محتوای مناسبی داشته باشد و در آن، دیپلماسی باید با کارهای سازنده برای اثبات حسن نیت همراه شود.
ناصر نوبری نیز از قدیمیهای وزارت خارجه است. از مهمترین سمتهای وی سفارت ایران در شوروی سابق بوده است. وی در مصاحبهای این اعتقاد خود را بیان کرده که «مشکلی که آمریکا دارد، مربوط به دولتهای ایران نیست، بلکه آمریکا با ملت ایران مشکل دارد. به همین دلیل هم ملت ایران هرگاه تلاش کرده که خودش را به عنوان یک ملت مستقل در دنیا مطرح کند، آمریکا جلوی آن را گرفته و این مختص بعد از انقلاب هم نیست».
وی ضمن پذیرش خباثت و دشمنی مشابه از سوی انگلیس و شوروی سابق، طرفی را که از آغاز انقلاب در مقابل کشور قرار گرفته است، آمریکا میداند. نوبری ضمن تأیید نگرانی مردم ایران از دخالتهای آمریکا، حمله به سفارت آمریکا را از حیث حقوقی نادرست دانسته و به لحاظ سیاسی و دیپلماتیک بهتر دانسته که با آمریکا به روشی برخورد میشد که با سرخهای شمالی برخورد شده است.
وی با یادآوری این که ایران و عراق حتی در اوج جنگ هم سفارتهای یکدیگر را تعطیل نکردند، شیوه برخورد با شوروی را شیوه درست برخورد با یک قدرت خارجی متمایل به مداخله در امور کشور دانسته است. در این شیوه، برقراری رابطه سیاسی مقدم بر مذاکره دانسته شده است. در روابط بین ایران و شوروی، ایران میزان دیپلماتهای شوروی در تهران را در همان تعداد دیپلماتهای ایرانی در مسکو یعنی هفت یا هشت نفر محدود میکند و گروههای سیاسی طرفدار دخالت شوروی در ایران نیز به تدریج حذف میشوند. به عبارت دیگر، روابط دو کشور قطع نمیشود بلکه با ابزارهای قانونی راه دخالت شوروی در ایران بسته میشود و سپس طرفین برای بهبود روابط پای میز مذاکره مینشینند.
وی چند مشکل اساسی را در برقراری روابط ایران و آمریکا برمیشمارد؛ نخست این که آمریکاییها همچنان به اپوزیسیون خارج از نظام امیدوارند و به آنها بودجه میدهند و امید دارند که این اپوزیسیون سرانجام نقشی در ایران ایفا کند. دومین مشکل از دید وی، واسطهها هستند که خود دو دسته اند؛ یک عده که توانایی انجام این کار را ندارند و عدهای دیگر که حسن نیت ندارند و برای این که ارتزاق کنند، اصلا مایل نیستند رابطه مستقیم بین ایران و آمریکا برقرار شود. سومین مانع هم کشورهایی هستند که از قطع ارتباط ایران و آمریکا سود میبرند.
وی مذاکره ایران با آمریکا در مورد مسائل افغانستان و عراق را دو موردی میداند که در آنها، آمریکا یک طرفه از کمک ایران بهرهمند شده و بر این باور است که دیگر نباید چنین لطفی به آمریکا بشود.
ایران و عراق در اوج جنگ هم سفارتهای یکدیگر را تعطیل نکرده بودند. آمریکاییها به شدت با ما دشمنی میکنند اما راه بهتر جلوگیری از مداخله آمریکا در امور کشور، استفاده از ابزار دیپلماتیک بود به همان روشی که با روسها برخورد شد. سه مانع اصلی در بهبود روابط وجود دارد. دیگر با آمریکا تعامل کوتاهمدت نکنید.
نوبری نیز در مورد شرایط فعلی، نگاه آمریکا به رابطه با ایران را رابطه گرگ و میش میداند، مگر اینکه آقای اوباما رسما از مردم ایران عذرخواهی کند و تحریمهای یکجانبه علیه ایران را بردارد. ما با تحریمهای بینالمللی که بر اثر دعوای ما با آژانس اعمال شده، کاری نداریم، اما تحریمهای یک جانبه آمریکا مشابه کودتای 28 مرداد است.
وی در نتیجهگیری از موارد فوق از افراد صاحبنظر آمریکایی و از جمله گری سیک و کیسینجر انتظار دارد که به اوباما توصیه کنند، اولویت خود را برقراری رابطه با ایران قرار دهد. وی به طرف ایرانی هم تذکر میدهد که آمریکا برای خروج آبرومندانه از افغانستان به ما نیاز دارد و اگر مقامات ما توجه کنند اینها نمیتوانند مثل دفعات قبلی با فرصتطلبی از تعامل ما سوءاستفاده کنند. اگر ما قضیه را جدی بگیریم، آنها هم میفهمند که وقتی همواره به ایران مستقل در سرتاسر منطقه، نیاز استراتژیک دارند، برایشان بهتر است که به جای این همکاریهای مقطعی، به شناسایی راهبردی متغیر مستقل ایران و رابطه برابر و پیوسته با یک ایران مستقل بیندیشند.