جلسه محاکمه مجری سرشناس صدا و سیما به اتهام فریب شیطانی یک دختر صبح پشت درهای بسته در دادگاه کیفری استان تهران برگزار خواهد شد.
این در حالی است که مجری جوان در اظهارنظرهای عجیبی نه تنها از جرم خود اظهار بیاطلاعی کرده بلکه آن را یک شایعه دانسته است.
مدتی میشود که ماجرای فریب خوردن یک دختر از سوی یک مجری سرشناس صدا و سیما بر سر زبانها افتاده و خیلیها وقتی اسم واقعی این مجری را میشنوند بهخاطر چهرهای که از وی سراغ دارند، شوکه میشوند.
به هر حال ماجرای این پرونده به ایستگاه محاکمه رسید وقرار است وی در برابر قاضی باقری و 4 قاضی مستشار در شعبه78 دادگاه کیفری استان تهران به دفاع از خود بپردازد.
در این خصوص قاضی باقری رئیس دادگاه گفت: «این مجری یک شاکی بیشتر ندارد و جلسه محاکمه طبق قانون بهخاطر مسائل اخلاقی به صورت غیرعلنی برگزار میشود.»
گفتوگو با دختر فریب خورده
دختر جوان میگوید باور ندارد فریب خورده است چرا که مجری سرشناس به خواستگاری وی نیز رفته بود؛ دختر فریب خورده با شوک مصاحبهای کوتاه داشته است:
نحوه آشناییات با این مجری؟
من نویسنده یکی از شبکههای رادیویی هستم و در خیلی از برنامهها این مجری را میدیدم و با هم آشنا شده بودیم.
منظورم این بود که چگونه با هم صمیمیتر شدید؟
سال88 بود که این مجری میخواست به سفری زیارتی و خارجی برود، همه با وی تماس میگرفتند من نیز به موبایلش زنگ زدم، خیلی رسمی و در حد یک همکار بودن خواستم در آنجا من را نیز دعا کند.
گفته میشد شما خبرنگار روزنامه هستید؟
خیر، این یک شایعه است، گفتم که نویسنده شبکه رادیویی بودم و از همین طریق هم با این مجری آشنا شدم.
پس از تماس تلفنی اتفاق خاصی افتاد؟
فردای روز تماس بود که این مجری به من زنگ زد.
چه بهانهای داشت؟
گفت که صدایم چون خیلی شبیه به صدای دختر موردعلاقهاش است از وقتی تماس گرفتم تحت تأثیر صدایم قرار گرفته و خواست بیشتر با هم آشنا شویم!
به همین راحتی؟
نه؛ وقتی از وی پرسیدم چرا به جای دختر مورد علاقهاش به من زنگ زده است در جواب ادعا کرد که وی تومور مغزی داشت و حالا دیگر زنده نیست.
و شما هم تحت تأثیر قرار گرفتید؟
بله، این یک واقعیت است که فریب خوردم و همین گفتمان بهانهای شد تا با وی تماسهای بیشتری داشته باشم، این مجری به من ابراز علاقه میکرد و وقتی پیشنهاد ازدواج داد فکر کردم واقعاً من را برای زندگی آیندهاش میخواهد.
شما که میدانستید زن و بچه دارد؟
بله، اما میگفت که در حال طلاقدادن همسرش است.
و شما باور کردید؟
ببینید این مجری به همراه مادر و برادرش به خواستگاریام آمدند و رودررو با خانوادهام حرف زدند، هر کسی بود باور میکرد.
پس چرا نخواست با تو ازدواج کند؟
از سال 88 تا به امروز مرتباً بهانهجویی میکند و مدام میگوید مراسم عقد و ازدواجمان را باید عقب بیندازیم تا وی مشکلاتش را حل کند.
ماجرای سفرهایتان چه بود؟
چون این مجری به خواستگاریام آمده بود با این باور که بزودی با هم ازدواج میکنیم سفرهایی به کیش، اصفهان و شیراز داشتیم.
خودت را با همراهی در این سفرها مقصر نمیدانی؟
نخستین سفرمان به کیش بود، وی به بهانه برگزاری همایش در این جزیره خواست همراهیاش کنم تا در آنجا و در کارها وی را کمک کنم، تصورم این بود که قرار است کار کنم وقتی به کیش رفتیم فهمیدم همایشی در کار نیست. وی در همان جزیره توانست من را فریب بدهد و بعد از آن بود که راحتتر به سفر میرفتیم.
به گزارش روزنامه ایران پس از محاکمه 5قاضی عالیرتبه دادگاه کیفری با توجه به مدارک پرونده و اقرارهای مجری سرشناس رأی را صادر خواهند کرد.