امیر محبیان از فعالان سیاسی و رسانه ای اصولگرا در گفت و گویی با فارس به بررسی آرایش سیاسی گروه ها در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده پرداخته که مهمترین بخش آن از نظر گرامیتان می گذرد:
- هاشمی نیز به دنبال یک بازی دو لبه برای مدیریت اصولگرایان و اصلاح طلبان است.
- متأسفانه در هر دوره که رئیس جمهور جدیدی روی کار میآید رفتارها، نگاهها و نیروها تغییر میکند و یک انقلاب کوچک در قوه مجریه رخ میدهد که این امر باید مورد آسیب شناسی قرار گیرد.
- از ابتدای انقلاب اسلامی دو جریان ریشهای و قدرتمند به خصوص از زمانی که انقلاب به ثبات رسید وجود داشته است. یک جریان، جریان موسوم به چپ سیاسی بوده و یک گروه نیز اسلامگرایان راست بودند.
- در بحث مصداقی روز اگر بخواهیم انتخابات آتی را در نظر بگیریم به نظر میرسد که سه گروه را میتوان در انتخابات شناسایی کرده که این گروه رفتارها و نوع عملکردشان کاندیداها را بین خودشان تقسیم میکنند. گروه اول اصولگرایان با همه طیفهای متفاوت که در ذیل آن قرار دارند هستند. گروه دوم جریان موسوم به اصلاح طلب و گروه سوم نیز کاندیداهای عملگرا هستند که تابع این جریانات نیستند و با ورود به صحنه سعی میکنند که کاندیدا شوند.
- خاتمی تلاش خواهد کرد با شعار نه به تندروی در هر دو جناح فضا را در دست بگیرد و اعتماد نظام را جلب کند. لذا تلاش عمده وی این است که چراغ سبز نظام را برای حضور در صحنه بدست آورد.
- بنده خودم با آقای خاتمی درباره این موضوع صحبت کردم؛ خاتمی به صورت قاطع مطرح کرد من نامزد نخواهم شد و به صورت شوخی به من گفت که حاضرم سند محضری بگذارم که نامزد نشوم.
- عبدالله نوری در حال حاضر سعی میکند واسطهای بین سبزها از طریق ارائه شعارهای به ظاهر تند با خاتمی باشد و در واقع خود را به عنوان یک چهره شاخص در سطح رهبری اصلاحات مطرح کند.
- تا آنجا که خبر داریم عارف بسیار جدی وارد انتخابات شده و ستادهای خود را نیز تعیین کرده و فعالیتهای جدی در این زمینه دارد. در بین اصلاح طلبان نجفی و جهانگیری ژست کاندیداتوری میگیرند و حتی از نوع عکس گرفتن آنها میتوان متوجه این موضوع شد.
- مدل حرکتی هاشمی، کلاسیک است اما در عین حال بسیار هوشمندانه در این قضیه پیش میرود.آقای هاشمی میخواهد مدیریت توامان جریان اصلاحات و اصولگرایان را داشته باشد و در هر دو جریان، بازی سازی کند و ضمن این موضوع کاندیدا سازی هم داشته باشد.
- بنابراین هاشمی یک بازی دو لبه را دنبال میکند یعنی تلاش برای مدیریت اصولگرایان و رسیدن به نامزد مطلوبی مثل ولایتی و در عین حال تلاش برای مدیریت اصلاح طلبان برای رسیدن به کاندیدای مطلوبی همچون نجفی یا جهانگیری یعنی همه این افراد مورد تایید هاشمی هستند.
- حجت الاسلام سید حسن خمینی اهل بیت امام است ؛ رد صلاحیت وی ساده نیست . تردید دارم که سید حسن مایل باشد وارد فضای انتخابات شود.
- جبهه پایداری عملاً به دو گروه تقسیم شده است، یک گروه هواداران آیتالله مصباح هستند که اینها را به عنوان چپ پایداری میشناسم و نظرات بسیار ایدئولوژیک وآرمانی داشته و در عین حال بر اعتقادات دینی خود استوار هستند. اما گروه راست پایداری به دولت نزدیکتر است و ما آنها را تحت عنوان گروه قم و تهران تقسیمبندی میکنیم. البته ما نمیگوییم که محصولی مقابل آیتالله مصباح قرار دارد اما میزان مخالفت جبهه هوادار آیتالله مصباح و انتقادات آنها نسبت به دولت بسیار شدیدتر از طیف راست است که غالباً سکوت میکند.
- طیف چپ پایداری با شعار نه به اصلاحات، نه به احمدینژاد، نه به اصولگرایان سنتی و نه به هاشمی وارد صحنه میشوند و در واقع گفتمان آنها مجموعهای از «نه»های مختلف است.
- طیف راست جبهه پایداری در حال نزدیک شدن به دولت بوده و نفوذ دولت بر آنها زیاد است. آنها کسانی هستند که ممکن است حول محور الهام جمع شوند چرا که اگر مشائی و برخی از افراد مطرح نشوند، او جزء کاندیداهای جدی دولت است و اخیراً تأکیدات آقای احمدینژاد نیز بر وی دیده میشود. این طیف ممکن است اگر از دولت هر فردی غیر از مشائی کاندید شود به او نزدیک شوند.
- آقای احمدینژاد بازی بسیارزیرکانه و پیچیدهای را دنبال میکند و در حال تبدیل کردن خود به یک فاکتور مؤثر در انتخابات آتی است.
- الان احمدی نژاد در حال شکل دهی به تصویری خاص از خود و جریان خود است که سه فاکتور دارد:توان ایستادگی در مقابل... که سه نقطه را هر کس جوری برداشت می کند. امکان افزایش شدید یارانه ها در آخرین لحظات و استفاده از پتانسیل رای آن و در نهایت بهره گیری کامل از اطلاعات گردآوری شده در مورد نقاط ضعف کاندیداهای رقیب.
- یکی از اتفاقات اخیر که اصلا هم اتفاق خوبی نبوده این است که امید مردم به آینده کاهش پیدا کرده است یعنی مردم ثبات نسبت به آینده را از دست دادهاند و ثبات ذهنیشان به هم ریخته است و برنامهریزی فرد از یک سال دو سال به روز کشیده شده است. این آشوب ذهنی خیلی چیز خطرناکی است و مدت طولانی نمیتوان با این وضعیت زندگی کرد.
- هاشمی نیز به دنبال یک بازی دو لبه برای مدیریت اصولگرایان و اصلاح طلبان است.
- متأسفانه در هر دوره که رئیس جمهور جدیدی روی کار میآید رفتارها، نگاهها و نیروها تغییر میکند و یک انقلاب کوچک در قوه مجریه رخ میدهد که این امر باید مورد آسیب شناسی قرار گیرد.
- از ابتدای انقلاب اسلامی دو جریان ریشهای و قدرتمند به خصوص از زمانی که انقلاب به ثبات رسید وجود داشته است. یک جریان، جریان موسوم به چپ سیاسی بوده و یک گروه نیز اسلامگرایان راست بودند.
- در بحث مصداقی روز اگر بخواهیم انتخابات آتی را در نظر بگیریم به نظر میرسد که سه گروه را میتوان در انتخابات شناسایی کرده که این گروه رفتارها و نوع عملکردشان کاندیداها را بین خودشان تقسیم میکنند. گروه اول اصولگرایان با همه طیفهای متفاوت که در ذیل آن قرار دارند هستند. گروه دوم جریان موسوم به اصلاح طلب و گروه سوم نیز کاندیداهای عملگرا هستند که تابع این جریانات نیستند و با ورود به صحنه سعی میکنند که کاندیدا شوند.
- خاتمی تلاش خواهد کرد با شعار نه به تندروی در هر دو جناح فضا را در دست بگیرد و اعتماد نظام را جلب کند. لذا تلاش عمده وی این است که چراغ سبز نظام را برای حضور در صحنه بدست آورد.
- بنده خودم با آقای خاتمی درباره این موضوع صحبت کردم؛ خاتمی به صورت قاطع مطرح کرد من نامزد نخواهم شد و به صورت شوخی به من گفت که حاضرم سند محضری بگذارم که نامزد نشوم.
- عبدالله نوری در حال حاضر سعی میکند واسطهای بین سبزها از طریق ارائه شعارهای به ظاهر تند با خاتمی باشد و در واقع خود را به عنوان یک چهره شاخص در سطح رهبری اصلاحات مطرح کند.
- تا آنجا که خبر داریم عارف بسیار جدی وارد انتخابات شده و ستادهای خود را نیز تعیین کرده و فعالیتهای جدی در این زمینه دارد. در بین اصلاح طلبان نجفی و جهانگیری ژست کاندیداتوری میگیرند و حتی از نوع عکس گرفتن آنها میتوان متوجه این موضوع شد.
- مدل حرکتی هاشمی، کلاسیک است اما در عین حال بسیار هوشمندانه در این قضیه پیش میرود.آقای هاشمی میخواهد مدیریت توامان جریان اصلاحات و اصولگرایان را داشته باشد و در هر دو جریان، بازی سازی کند و ضمن این موضوع کاندیدا سازی هم داشته باشد.
- بنابراین هاشمی یک بازی دو لبه را دنبال میکند یعنی تلاش برای مدیریت اصولگرایان و رسیدن به نامزد مطلوبی مثل ولایتی و در عین حال تلاش برای مدیریت اصلاح طلبان برای رسیدن به کاندیدای مطلوبی همچون نجفی یا جهانگیری یعنی همه این افراد مورد تایید هاشمی هستند.
- حجت الاسلام سید حسن خمینی اهل بیت امام است ؛ رد صلاحیت وی ساده نیست . تردید دارم که سید حسن مایل باشد وارد فضای انتخابات شود.
- جبهه پایداری عملاً به دو گروه تقسیم شده است، یک گروه هواداران آیتالله مصباح هستند که اینها را به عنوان چپ پایداری میشناسم و نظرات بسیار ایدئولوژیک وآرمانی داشته و در عین حال بر اعتقادات دینی خود استوار هستند. اما گروه راست پایداری به دولت نزدیکتر است و ما آنها را تحت عنوان گروه قم و تهران تقسیمبندی میکنیم. البته ما نمیگوییم که محصولی مقابل آیتالله مصباح قرار دارد اما میزان مخالفت جبهه هوادار آیتالله مصباح و انتقادات آنها نسبت به دولت بسیار شدیدتر از طیف راست است که غالباً سکوت میکند.
- طیف چپ پایداری با شعار نه به اصلاحات، نه به احمدینژاد، نه به اصولگرایان سنتی و نه به هاشمی وارد صحنه میشوند و در واقع گفتمان آنها مجموعهای از «نه»های مختلف است.
- طیف راست جبهه پایداری در حال نزدیک شدن به دولت بوده و نفوذ دولت بر آنها زیاد است. آنها کسانی هستند که ممکن است حول محور الهام جمع شوند چرا که اگر مشائی و برخی از افراد مطرح نشوند، او جزء کاندیداهای جدی دولت است و اخیراً تأکیدات آقای احمدینژاد نیز بر وی دیده میشود. این طیف ممکن است اگر از دولت هر فردی غیر از مشائی کاندید شود به او نزدیک شوند.
- آقای احمدینژاد بازی بسیارزیرکانه و پیچیدهای را دنبال میکند و در حال تبدیل کردن خود به یک فاکتور مؤثر در انتخابات آتی است.
- الان احمدی نژاد در حال شکل دهی به تصویری خاص از خود و جریان خود است که سه فاکتور دارد:توان ایستادگی در مقابل... که سه نقطه را هر کس جوری برداشت می کند. امکان افزایش شدید یارانه ها در آخرین لحظات و استفاده از پتانسیل رای آن و در نهایت بهره گیری کامل از اطلاعات گردآوری شده در مورد نقاط ضعف کاندیداهای رقیب.
- یکی از اتفاقات اخیر که اصلا هم اتفاق خوبی نبوده این است که امید مردم به آینده کاهش پیدا کرده است یعنی مردم ثبات نسبت به آینده را از دست دادهاند و ثبات ذهنیشان به هم ریخته است و برنامهریزی فرد از یک سال دو سال به روز کشیده شده است. این آشوب ذهنی خیلی چیز خطرناکی است و مدت طولانی نمیتوان با این وضعیت زندگی کرد.