اعتدال: ملاقات با کسانی که سلامتیشان را آن شب زیر آوارها گم کرده بودند، بسیار دردناک بود، اما وقتی میدیدم همین انسانها، حتی روی ویلچرها، برای حفظ استقلال مادی زندگی و تقویت حالات معنوی خویش، تلاش و کوشش میکنند، در دل شادمان شدم.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در نهمین سالروز زلزله بم با صدورپیامی از عموم مردم و مسئولان خواست مظلومیت زلزله زدگان کشوررا از یاد نبرند .
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی ، متن کامل پیام رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بدین شرح است :
بسم الله الرحمن الرحیم
پنجم دی ماه سال 1382 برای استان کرمان، کشور ایران و قلوب انسانهای نوعدوست و مهربان در سراسر جهان، یادآور حادثهای ناگوار است که در صبحی غمانگیز اعلان شد «بام بم فرو ریخت.»
این پیام کوتاه که همه را در بهت و حیرت فرو برده بود، خبر از مصیبتی بزرگ میداد که قهر طبیعت دامن مردم بم را گرفت و در شبی که در تاریخ ایران به عنوان شبی فاجعهبار جاودان شد، خواب بسیاری از مردان و زنان و کودکان و جوانان را ابدی کرد و اگر عدهای به لطف خداوند زنده ماندند، همچنان به یاد خاطرات آن شب، آشفتهاند.
پس از وقوع این حادثه، دو بار توفیق سفر به مناطق زلزلهزده و بازدید از این مناطق و دیدار با مردم منطقه را داشتم. مخصوصاً در مراسمی که به مناسبت شب هفت قربانیان زلزله، در بم شرکت کرده بودم و پس از آن در جلسهای که با مسئولان استان و شهرستان برای ترمیم خرابیها و شروع سازندگی این مناطق داشتم، تأکید کردم: «فعلاً شدّت بحران فروکش کرده، ولی مثل کوفتگی که وقتی سرد شد، آثارش انسان را رنج میدهد، باید به فکر مرهمی کارساز باشیم. البته انشاءالله حالات بحران روحی از همین هفته کم میشود و محاسبه جای آن را میگیرد و مردم به فکر خانهها، آینده، بازماندگان بیسرپرست، شغل، کشاورزی، تجارت، مغازه و مسائل دیگر میافتند.»
در آن جلسه به مسئولین تأکید کرده بودم: «مهمترین وظیفه ما این است که یک سازماندهی آهنین و فولادین ایجاد کنیم تا بتوانیم با امکانات داخلی و کمکهای فرعی و حاشیهای خارجی، برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت داشته باشیم تا هم نیازهای امروز را فراهم کنیم و هم برای فرداهای بم، با زمانبندی مناسب، به طرف ساخت زیربناها برویم.»
به هر حال آن روزها گذشت و خدای مهربان که اگر به حکمت، دری را میبندد، به رحمت در دیگری را میگشاید، از فردای زلزله، روح زندگی و روحیه نشاط را در مردم دمید و ملت و دولت با توکل بر ذات باریتعالی، آستین عزت و همّت را بالا زدند و چنان با اراده، بناهای فردی و اجتماعی خویش را بر ویرانهها ساختند که حقشان بود و من هم در بازدیدی که فروردین ماه امسال از آن شهر داشتم، متحیرانه خوشحال شدم.
در چند روزی که مهمان صداقت مردم بم بودم، علاوه بر بازدیدهای مکرر از سطح شهر و چند پروژه عمرانی، مخصوصاً در منطقه ارگ جدید، از یک مرکز خیریه توانبخشی هم دیدن کردم که تلفیقی از غم و شادی بود.
ملاقات با کسانی که سلامتیشان را آن شب زیر آوارها گم کرده بودند، بسیار دردناک بود، اما وقتی میدیدم همین انسانها، حتی روی ویلچرها، برای حفظ استقلال مادی زندگی و تقویت حالات معنوی خویش، تلاش و کوشش میکنند، در دل شادمان شدم.
البته از مردم بم که برای تأیید سابقه باستانی آنها در تاریخ ایران، بنای خیرهکننده ارگ بم، حکایت «آفتاب آمد دلیل آفتاب» است، همین انتظار میرود و امیدوارم مسئولان بخشهای مختلف در سطح شهرستان، استان و کشور نیز پابه پای مردم به وظایف خویش عمل کنند، چون جغرافیای بم امتیاز منحصر به فردی برای تقویت صنعت، کشاورزی و مخصوصاً گردشگری دارد و بازدهی سرمایهگذاری در آنجا بسیار کوتاهمدت خواهد بود.
خدا را شکر که در دوران سازندگی و علیرغم انتقادات فراوان، فرودگاه بم ساخته و وارد برنامههای ترابری کشور شده بود که علاوه بر نجات مجروحان فراوان و تسریع کمکرسانیها در زمان زلزله، در روزگار ساختن و پس از آن، آن منطقه و مردمان مظلومش را حداقل از بنبست هوایی و مشکلات بُعد مسافتهای جادهای نجات داد و انشاءالله در کنار طرحها و پروژههای دیگر، باز هم برای شکوفایی توسعه همهجانبه بم مفید خواهد بود و امروز خط آهن سراسری شرق و غرب در ایستگاه بم، نعمتی برای تسهیل رسیدن به این شهرستان گرانبها و سپر تاریخی جنوب شرق ایران است.
از مسئولان فرهنگی در سطح شهرستان بم و استان کرمان هم انتظار داریم که هر ساله در سالگرد آن فاجعه، این نکته را به عنوان یک نکته ظریف فرهنگی در بین مردم یادآوری کنند که اگرچه خاطرات زلزله و مرگ دستهجمعی عزیزان تلخ است، اما برای پیروان مکتبی که کتاب مبینش دعوت به صبر و شکیبایی در مصائب میکند و میگوید: «جعل لکم الارض ذلولا» و سپس دستور میدهد که «فامشوا فی مناکبها و کلوا من رزقه»، جوشیدن چشمههای امید از دل ویرانههای آوار، شیرین است و باید با بازگفت و بازنشر روحیه همدردی و همکاری مردم ایران و بسیاری از کشورهای جهان در آن واقعه، سمفونی زندگی را همصدا با مردم اجرا کنند و بخوانند:
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در نهمین سالروز زلزله بم با صدورپیامی از عموم مردم و مسئولان خواست مظلومیت زلزله زدگان کشوررا از یاد نبرند .
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی ، متن کامل پیام رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بدین شرح است :
بسم الله الرحمن الرحیم
پنجم دی ماه سال 1382 برای استان کرمان، کشور ایران و قلوب انسانهای نوعدوست و مهربان در سراسر جهان، یادآور حادثهای ناگوار است که در صبحی غمانگیز اعلان شد «بام بم فرو ریخت.»
این پیام کوتاه که همه را در بهت و حیرت فرو برده بود، خبر از مصیبتی بزرگ میداد که قهر طبیعت دامن مردم بم را گرفت و در شبی که در تاریخ ایران به عنوان شبی فاجعهبار جاودان شد، خواب بسیاری از مردان و زنان و کودکان و جوانان را ابدی کرد و اگر عدهای به لطف خداوند زنده ماندند، همچنان به یاد خاطرات آن شب، آشفتهاند.
پس از وقوع این حادثه، دو بار توفیق سفر به مناطق زلزلهزده و بازدید از این مناطق و دیدار با مردم منطقه را داشتم. مخصوصاً در مراسمی که به مناسبت شب هفت قربانیان زلزله، در بم شرکت کرده بودم و پس از آن در جلسهای که با مسئولان استان و شهرستان برای ترمیم خرابیها و شروع سازندگی این مناطق داشتم، تأکید کردم: «فعلاً شدّت بحران فروکش کرده، ولی مثل کوفتگی که وقتی سرد شد، آثارش انسان را رنج میدهد، باید به فکر مرهمی کارساز باشیم. البته انشاءالله حالات بحران روحی از همین هفته کم میشود و محاسبه جای آن را میگیرد و مردم به فکر خانهها، آینده، بازماندگان بیسرپرست، شغل، کشاورزی، تجارت، مغازه و مسائل دیگر میافتند.»
در آن جلسه به مسئولین تأکید کرده بودم: «مهمترین وظیفه ما این است که یک سازماندهی آهنین و فولادین ایجاد کنیم تا بتوانیم با امکانات داخلی و کمکهای فرعی و حاشیهای خارجی، برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت داشته باشیم تا هم نیازهای امروز را فراهم کنیم و هم برای فرداهای بم، با زمانبندی مناسب، به طرف ساخت زیربناها برویم.»
به هر حال آن روزها گذشت و خدای مهربان که اگر به حکمت، دری را میبندد، به رحمت در دیگری را میگشاید، از فردای زلزله، روح زندگی و روحیه نشاط را در مردم دمید و ملت و دولت با توکل بر ذات باریتعالی، آستین عزت و همّت را بالا زدند و چنان با اراده، بناهای فردی و اجتماعی خویش را بر ویرانهها ساختند که حقشان بود و من هم در بازدیدی که فروردین ماه امسال از آن شهر داشتم، متحیرانه خوشحال شدم.
در چند روزی که مهمان صداقت مردم بم بودم، علاوه بر بازدیدهای مکرر از سطح شهر و چند پروژه عمرانی، مخصوصاً در منطقه ارگ جدید، از یک مرکز خیریه توانبخشی هم دیدن کردم که تلفیقی از غم و شادی بود.
ملاقات با کسانی که سلامتیشان را آن شب زیر آوارها گم کرده بودند، بسیار دردناک بود، اما وقتی میدیدم همین انسانها، حتی روی ویلچرها، برای حفظ استقلال مادی زندگی و تقویت حالات معنوی خویش، تلاش و کوشش میکنند، در دل شادمان شدم.
البته از مردم بم که برای تأیید سابقه باستانی آنها در تاریخ ایران، بنای خیرهکننده ارگ بم، حکایت «آفتاب آمد دلیل آفتاب» است، همین انتظار میرود و امیدوارم مسئولان بخشهای مختلف در سطح شهرستان، استان و کشور نیز پابه پای مردم به وظایف خویش عمل کنند، چون جغرافیای بم امتیاز منحصر به فردی برای تقویت صنعت، کشاورزی و مخصوصاً گردشگری دارد و بازدهی سرمایهگذاری در آنجا بسیار کوتاهمدت خواهد بود.
خدا را شکر که در دوران سازندگی و علیرغم انتقادات فراوان، فرودگاه بم ساخته و وارد برنامههای ترابری کشور شده بود که علاوه بر نجات مجروحان فراوان و تسریع کمکرسانیها در زمان زلزله، در روزگار ساختن و پس از آن، آن منطقه و مردمان مظلومش را حداقل از بنبست هوایی و مشکلات بُعد مسافتهای جادهای نجات داد و انشاءالله در کنار طرحها و پروژههای دیگر، باز هم برای شکوفایی توسعه همهجانبه بم مفید خواهد بود و امروز خط آهن سراسری شرق و غرب در ایستگاه بم، نعمتی برای تسهیل رسیدن به این شهرستان گرانبها و سپر تاریخی جنوب شرق ایران است.
از مسئولان فرهنگی در سطح شهرستان بم و استان کرمان هم انتظار داریم که هر ساله در سالگرد آن فاجعه، این نکته را به عنوان یک نکته ظریف فرهنگی در بین مردم یادآوری کنند که اگرچه خاطرات زلزله و مرگ دستهجمعی عزیزان تلخ است، اما برای پیروان مکتبی که کتاب مبینش دعوت به صبر و شکیبایی در مصائب میکند و میگوید: «جعل لکم الارض ذلولا» و سپس دستور میدهد که «فامشوا فی مناکبها و کلوا من رزقه»، جوشیدن چشمههای امید از دل ویرانههای آوار، شیرین است و باید با بازگفت و بازنشر روحیه همدردی و همکاری مردم ایران و بسیاری از کشورهای جهان در آن واقعه، سمفونی زندگی را همصدا با مردم اجرا کنند و بخوانند:
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار