اعتدال: مسعوده دهنمکی کارگردان سینما، ۱۲ سال پیش، از جشنواره فیلم فجر به عنوان جشنواره زجر نام برده بود.
به گزارش خبرآنلاین، مسعوده دهنمکی کارگردان سه گانه «اخراجیها» یادداشتی با نام «جشنواره زجر» مورخ ۱۸ بهمن ماه سال ۷۹ در مجله مهر منتشر کرد که در آن پاسخ یادداشت سیدعلی میرفتاح را داده بود. متن این یادداشت به شرح زیر است:
«بسمه تعالی؛ جناب آقای میرفتاح/ این اراجیف را در رابطه با جشنواره زجر نوشتم گفتم شاید به کارتان بیاید، اگر هم به کارتان نیامد به محمدحسین جعفریان بگویید که من بیشتر و بهتر از این بلد نیستم بنویسم. البته جوابکی هم برای آقای افخمی حاضر کردهام که انشاءالله هفته آینده میفرستم و طبق قانون مطبوعات!
باید آنها را بچاپید وگرنه...تقدیر بر این است که سالی یکبار اصحاب سینماتوگراف و آرتیستها فیلمهای ایرونی اصیل گرد هم بیایند و صد البت به خرج دارالحکومه! و برترین و «ترین»های این هنر به جامعه معرفی کردند!گو اینکه کسی در این مملکت جریدههای یومیه و هفتگی و ماهیانه و فصلیانه و سالیانه را نمیخواند و نمیبیند و «ترین»ها را نمیشناسد!
امروز روز در هر گذری از هر غربی بپرسید که «ترین»های سینمای ایران کدامند، بدون فوت وقت خوشگلترین (!)، خوش چشمترین، خوش عکسترین و خوش بر و رو... ترینهای این هنر را معرفی خواهد کرد.
حال با این اوصاف من افراطی تندرو از خود خودم میپرسم که دیگر این چه رنج بیهودهای است که نخبگان هنر به خود میدهند و دهه فجر را از به زجر خود تبدیل میکنند و ساعتها سر کار میمانندکه کدام اثر مذاق هیات داوران خوش میآید تا «ترین»ها را به ما بنماید.
اگر در جامعه مدنی این مردم هستند که تعیین کنندهاند، پس ارشاد مهاجرانی و مسجدجامعی! و سینمای «داد» چکارهاند که برای مردم قیممآبانه، «ترین»ها را معرفی کنند! لذتی را که امروز مردم ما در سینماها به ویژه ردیفهای آخر (!) از فیلمهای آزاد آزاد میبرند، کدام روشنفکر سینماشناس میفهمد!
اگر رای اکثریت هم ملاک باشد، گیشه تنها ملاک معرفی «ترین»هاست و لاغیر.البته راه حلی هم برای حل دعوای «حیدری-نعمتی» اصحاب سینمتوگراف دارم و آن هم این که در همان افتتاحیه مراسم چراغها را خاموش کنند و سیمرغ بلورین را شخص «آقای داد» به بالا بیندازد و هر کس بتواند در هوا آن را بگیرد، به عنوان «ترین»ها معرفی گردد.
البته باز هم در این صورت در عمل به شعارهای سیاسی جامعه نزدیکتر میشویم و این جوانها هستند که حرف اول را میزنند! البته باز هم در این صورت در عمل به شعارهای سیاسی جامعه نزدیکترمیشویم و این جوانها هستند که حرف اول را میزنند! در آخر هم نباید از انصاف گذشت که امروز سینمای ما هم مثل ورزش ما رشد چشمگیری داشته است و تقریبا میتوانیم ادعا کنیم که داریم به «اونطرف آب» نزدیک میشویم و این سینما و فوتبال ماست که سیاستمداران را تعیین میکند.البته منهای بعضیها که رشد معکوس داشتند، در عالم سینما کارگردان بودند و در عالم سیاست بازیگر.»
به گزارش خبرآنلاین، مسعوده دهنمکی کارگردان سه گانه «اخراجیها» یادداشتی با نام «جشنواره زجر» مورخ ۱۸ بهمن ماه سال ۷۹ در مجله مهر منتشر کرد که در آن پاسخ یادداشت سیدعلی میرفتاح را داده بود. متن این یادداشت به شرح زیر است:
«بسمه تعالی؛ جناب آقای میرفتاح/ این اراجیف را در رابطه با جشنواره زجر نوشتم گفتم شاید به کارتان بیاید، اگر هم به کارتان نیامد به محمدحسین جعفریان بگویید که من بیشتر و بهتر از این بلد نیستم بنویسم. البته جوابکی هم برای آقای افخمی حاضر کردهام که انشاءالله هفته آینده میفرستم و طبق قانون مطبوعات!
باید آنها را بچاپید وگرنه...تقدیر بر این است که سالی یکبار اصحاب سینماتوگراف و آرتیستها فیلمهای ایرونی اصیل گرد هم بیایند و صد البت به خرج دارالحکومه! و برترین و «ترین»های این هنر به جامعه معرفی کردند!گو اینکه کسی در این مملکت جریدههای یومیه و هفتگی و ماهیانه و فصلیانه و سالیانه را نمیخواند و نمیبیند و «ترین»ها را نمیشناسد!
امروز روز در هر گذری از هر غربی بپرسید که «ترین»های سینمای ایران کدامند، بدون فوت وقت خوشگلترین (!)، خوش چشمترین، خوش عکسترین و خوش بر و رو... ترینهای این هنر را معرفی خواهد کرد.
حال با این اوصاف من افراطی تندرو از خود خودم میپرسم که دیگر این چه رنج بیهودهای است که نخبگان هنر به خود میدهند و دهه فجر را از به زجر خود تبدیل میکنند و ساعتها سر کار میمانندکه کدام اثر مذاق هیات داوران خوش میآید تا «ترین»ها را به ما بنماید.
اگر در جامعه مدنی این مردم هستند که تعیین کنندهاند، پس ارشاد مهاجرانی و مسجدجامعی! و سینمای «داد» چکارهاند که برای مردم قیممآبانه، «ترین»ها را معرفی کنند! لذتی را که امروز مردم ما در سینماها به ویژه ردیفهای آخر (!) از فیلمهای آزاد آزاد میبرند، کدام روشنفکر سینماشناس میفهمد!
اگر رای اکثریت هم ملاک باشد، گیشه تنها ملاک معرفی «ترین»هاست و لاغیر.البته راه حلی هم برای حل دعوای «حیدری-نعمتی» اصحاب سینمتوگراف دارم و آن هم این که در همان افتتاحیه مراسم چراغها را خاموش کنند و سیمرغ بلورین را شخص «آقای داد» به بالا بیندازد و هر کس بتواند در هوا آن را بگیرد، به عنوان «ترین»ها معرفی گردد.
البته باز هم در این صورت در عمل به شعارهای سیاسی جامعه نزدیکتر میشویم و این جوانها هستند که حرف اول را میزنند! البته باز هم در این صورت در عمل به شعارهای سیاسی جامعه نزدیکترمیشویم و این جوانها هستند که حرف اول را میزنند! در آخر هم نباید از انصاف گذشت که امروز سینمای ما هم مثل ورزش ما رشد چشمگیری داشته است و تقریبا میتوانیم ادعا کنیم که داریم به «اونطرف آب» نزدیک میشویم و این سینما و فوتبال ماست که سیاستمداران را تعیین میکند.البته منهای بعضیها که رشد معکوس داشتند، در عالم سینما کارگردان بودند و در عالم سیاست بازیگر.»