اعتدال:مکه حرم امن الهی است. اصطلاح حرم به شهر و محدودهای از اطراف شهر مکه اطلاق میشود و تنها مسجدالحرام، حرم امن الهی نیست. ورود غیر مسلمان به شهر مکه حرام است و مسلمین نباید اجازه ورود آنها به شهر را بدهند. مسلمین نیز هر بار که بخواهند وارد شهر مکه شوند باید محرم شوند. یعنی به یکی از میقاتها بروند، لباس احرام بپوشند و ذکر تلبیه (لبیک، اللهم لبیک...) سر دهند. آنگاه میتوانند وارد محدوده حرم شوند. تا زمانی که محرم هستند انجام بعضی امور حرام است. مانند حمل کردن سلاح، کشتن حشرات، حتی جابهجا کردن یک شپش از روی بدن که منجر به افتادنش شود جایز نیست. دو عمل هم کلاً در محدوده حرم حرام است. چه شخص محرم باشد و چه نباشد. یکی کندن گیاه حرم، حتی یک برگ و دیگری شکار حیوان وحشی. مکه حرم امن الهی است و ریختن خون یک ملخ در آن حرمت و کفاره دارد.
به گزارش فارس، با این توصیفات این سئوال مطرح است که چطور دست خلیفه مسلمین به ریختن خون ائمه معصومین آلوده میشود. گویی که این مباحث در تاریخ به فراموشی سپرده شده و به داستان تبدیل شده است. اما نه! تاریخ تکرار میشود و صفآرایی جبهه باطل در برابر جبهه حق ادامه دارد. هزار و چهارصد سال بعد از رحلت پیامبر، خادم حرمین شریفین دست به اقدامی میزند که یزید هم اینگونه نکرده بود. ریختن خون حجاج بیتالله در حرم امن الهی! آنچه پیش روی شماست تنها بخشی از اظهارات رئیس پزشک قانونی آلمان که در آن روزها به دو بخش آلمان غربی و شرقی تقسیم شده بوده است. این گزارش در کتاب کعبه خون به چاپ رسیده شده است.
نهم مرداد که چهار روز مانده بود به عید قربان، برای راهپیمایی برائت از مشرکین انتخاب شده بود. آن روزها مراسم برائت از مشرکین در شهر مکه انجام میشد (از آن سال، سه سال حج انجام نشد و بعد از آن برائت از مشرکین در چادرهای منا برگزار میشود). سخنرانی، ساعت شش بعدازظهر تمام شد و بعد از آن جمعیت مسیر راهپیمایی را با شعار علیه آمریکا و اسرائیل به سمت پل حجون در کنار قبرستان ابوطالب طی کرد. نزدیک غروب، راهپیمایی تقریبا تمام شده بود و بلندگوها خاموش بود که فاجعه شروع شد. مشکل آلسعود با مراسم برائت از مشرکین بود. قطعا آنها هم در زمره مشرکینند.
نظامیانی که در خیابانهای اطراف مستقر بودند لباس پلیس عربستان را نپوشیده بودند و یونیفرم ارتشی داشتند.
حادثه با چماقهای پلیس عربستان شروع شد. در بین پلیسها عدهای هم با لباس معمولی حاضر بودند و با چماقهای میخدار و میلههای آهنی مردم را میزدند.
بالای پشتبام ساختمانهای اطراف، عدهای با لباس عربی هر چه به دستشان میرسید بر سر حاجیان میانداختند. بلوک، شیشه، سطل شن، کپسول، کولر گازی! عده زیادی بر اثر برخورد جسم سنگین و متلاشی شدن سر شهید شده بودند. همه هتلها درهای ورودی را بسته بودند و فقط ساختمانی که فلسطینیها در آن بودند درها را گشوده بود که عدهای توانستند جان خود را نجات دهند. جمعیت در محاصره سفاکان رژیم آلسعود افتاده بود. ازدحام جمعیت خیلی زیاد بود.
بخشی از حجاج ایرانی را خانواده شهدا و جانبازان دفاع مقدس تشکیل میداد. خیلی از شهدای حج خونین، مادر و همسر شهید بودند. جانبازان بر اثر ضربات چماق از روی صندلی چرخدار بر زمین میافتادند. آنقدر شلوغ بود که هر کس روی زمین میافتاد زیر دست و پا میماند.
زمانی که پلیس مردم را کتک میزد، عدهای از چماقداران لباس شخصی سوت و کف میزدند و هلهله میکردند.
ارتش شروع به تیراندازی کرد. اول اشکآور و گاز سمی خفهکننده. عده زیادی از زنان و کسانی که روی زمین افتاده بودند به علت استنشاق گاز خفهکننده شهید شدند.
رگبار گلوله مسلسلهای دستی به سمت حاجیان گرفته شد. ازدحام آنقدر زیاد بود که کسی که گلوله میخورد شاید روی زمین هم نمیافتاد.
در بدن بعضی شهدا چندین تیر بود. یوزی، کلت، ام-16، حتی بعضی از شهدا با گلولهای که در پیشانیشان خورده بود شهید شده بودند. تکتیراندازها با قناسه از بالای پل مردم را میزدند.
چهره تکتیراندازها اروپایی بود. چند ماه قبل، ژنرال اولریخ وِگِنِر، آلمانیتبار، مسئول هماهنگی امنیتی شهر مکه شده بود. در روز حادثه سوار بر هلیکوپتر بالای سر جمعیت دیده شده بود. او قبل از این در عملیات گروه دلتا، در آزادی اسرای لانه جاسوسی آمریکا در تهران شرکت داشت و در تهران مسئول تیم بود که تحت پوشش خبرنگار شبکه ZDF آلمان فعالیت میکرد.
ژنرال اولریخ وگنر، فرمانده میدانی کشتار حجاج ایرانی در سال 66
از روزهای قبل هماهنگ شده بود که هیچ بیمارستانی در روز نهم مرداد مجروح نپذیرد.
آمبولانسهایی که نزدیک میشدند مورد هجوم واقع میشدند و سربازان با چماق شیشههای آنها را خورد میکردند و دکترها و پرستارها را بیرون میکشیدند و میزدند.
چند آمبولانس توانستند از بین مأمورین عبور کنند و با سرعت مجروحین را سوار کنند. ولی سربازان راه برگشت را بستند و مجروحین را از پشت آمبولانس بیرون ریختند و کتک زدند. عدهای همان جا شهید شدند.
خیلی از شهدا اول مجروح بودند و به علت عدم رسیدگی شهید شدند.
تیراندازی که تمام شد تا ساعت یازده شب محاصره ادامه داشت. مردم روی زمین نشسته بودند. هر کس بلند میشد با چماق بر سرش میزدند.
شب جستجوی خانهبهخانه شروع شد تا کسانی که فرار کرده بودند را دستگیر کنند.
ساعت یازده که محاصره تمام شد، کسی حق نداشت به پیکر شهدا و مجروحین دست بزند.
برق خیابان قطع شده بود. آمبولانسهای درب و داغان وسط خیابان رها شده بود. تقریبا هیچ جسدی سالم نبود؛ همه له شده بود و با چادرهای مشکی و سفید زنان که خونآلود و پاره بود پوشیده شده بود. زمین پر از لنگه کفش و دمپایی، تکههای پاره لباس، خرده شیشه و قلوه سنگ بود. بوی گاز و باروت فضا را پر کرده بود. کف خیابان پر از خون بود.
مجروحین و شهدا را روی هم سوار ماشینهایی که شبیه ماشینهای حمل حیوانات بود میکردند و میبردند.
رسیدگی به حال مجروحین عجیب بود. شاهدی دیده بود که دست یک زائر ایرانی از ناحیه مچ تیر خورده بود و او در برابر تصمیم پزشکان برای قطع دستش مقاومت میکرد. اما پزشکان با کمک مأموران امنیتی دست او را قطع کردند.
عربستان تاکید داشت که در این اتفاق هیچ گلولهای از سوی سربازان شلیک نشده است و سعی در از بین بردن آثار آن داشت. به همین دلیل، اجازه بازدید هیئتهای دیپلماتیک از شهدا تا چندین روز داده نمیشد
*حجاج ایرانی را با چه وسایلی به شهادت رساندند
مزدوران آل سعود برای قتل عام و ضرب و جرح زائران خانه خدا از هر وسیله ممکن استفاده کردهاند، وسائل به کار رفته نشان دهنده دو حقیقت است:
اولا: انسجام و هماهنگی قبلی برای مقابله با حجاج ایرانی و غیر ایرانی
ثانیا: بیانگر عمق کینه و عدوات نسبت به منادیان توحید
انواع وسائلی که از آنها استفاده شده است بشرح زیر میباشد:
1 - سنگ
2 - قطعات بزرگ و کوچک شیشه و آئینه
3 - لوازم مستعمل مانند کولر و اجاق گاز
4 - سطلهای پر شن و ماسه
5 - آب جوش
6 - قطعات بزرگ یخ
7 - شلاق
8 - چوبهای میخدار
9 - شیشههای نوشابه
10 - قطعات سنگ بتون
11 - چماق
12 - باطوم چوبی و الکتریکی
13 - میلههای آهنی
14 - کپسولهای آتش نشانی
15 - گاز آشکآور
16 - گازهای سمی
17 - گاز خفه کننده
18 - گاز اعصاب
19 - گلولههای ساچمهای و انفجاری
20 - تفنگهای دوربیندار
21 - مسلسل و انواع سلاحهای سبک دستی
22 - نارنجک دستی
23 - بمبهای آتشزا
سرپرست هیئت پزشکی حج با اشاره به نحوه سرکوب راهپیمایان برائت از مشرکین توسط حکام ال سعود میگوید:
«... من به محض مشاهده یکی از زائران مجروح ایرانی که از ناحیه صورت بشدت زخمی شده بود و توسط سایر برادران بطرف یک آمبولانس حمل میشد، بطرف آمبولانس هلال احمر سعودی که کنار خیابان پارک شده بود رفتم، ولی متأسفانه با درهای بسته آمبولانس مواجه شدم، کمی دورتر از آن آمبولانس دیگری وجود داشت، بسوی آن رفتم و باز مشاهده کردم که سرنشینی ندارد. در آن لحظه که راه نجاتی وجود نداشت به برادران امدادگر توصیه کردیم که مجروحین را به درمانگاه هیئت پزشکی حج که در نزدیکی محل حادثه قرار داشت انتقال دهند. در همین لحظه گروههای بسیار زیادی از پلیس مسلح و نیروهای گارد ملی سعودی از هر سو به راهپیمایان حملهور شدند و ضمن محاصره کامل زائرین، آنان را مورد ضرب و شتم شدید قرار دادند و ... پلیس سعودی سعی میکرد همه راهها را ببندد لذا فشار جمعیت لحظه به لحظه بیشتر میشد، ... در این فاصله آمبولانسهای هیئت پزشکی حج برای حمل مجروحین و شهدا داخل محل درگیری شده بودند که آنان نیز مورد حمله پلیس قرار گرفته و حتی پلیس شیشههای آمبولانسها را با باطووم شکسته و بطرف یکی از آمبولانسها تیراندازی کرد...
بار دوم نیروهای پلیس و گارد ملی به آمبولانسها چنان حملهور شدند که ضمن بیرون آوردن مجروحین داخل آمبولانسها به آنان نیز رحم نکردند و آنان را به زمین انداخته و زیر ضربات چکمههای خود میگرفتند و هنگامی که تیراندازی و پرتاب گازهای اشک آور و خفهکننده به اوج خود رسیده بود، هیچ گونه کمکی از سوی آمبولانسهای عربستان مشاهده نشد، ولی در پایان تیراندازی پلیس عربستان و هلال احمر سعودی وارد صحنه شدند که در ابتدا فقط آژیرکشان در اطراف محل حادثه میگشتند و ظاهرا منتظر دستور بودند و پس از اخذ دستور مشغول حمل مجروحین و شهدا شدند، آنان با مجروحینی که بدلیل شدت خونریزی در حالت شوک بودند، مانند یک جسد رفتار میکردند و با انباشته کردن اجساد شهدا بر روی آنها باعث شهادت آنان شدند.
... یکی از بیمارستانهای سعودی بنام زاهر از یکی دو روز قبل از این حادثه از بیماران تخلیه شده و در اختیار گارد ملی و پلیس سعودی قرار گرفته بود، همچنین دو بیمارستان دیگر نیز به همین صورت تحت کنترل کامل نیروهای نظامی قرار گرفته بودند و علاوه بر جلوگیری از ورود فرستادگان ما به بیمارستانهای سعودی آنان را مورد ضرب و شتم نیز قرار دادند که تعدادی ازکادر هیئت پزشکی حج که قصد کمک رسانی به مجروحین را داشتند بشدت مجروح شدند.
در این زمینه همچنین اظهارات رئیس بخش پزشک قانونی دانشگاه دوسلدولف آلمان غربی خواندنی تر است:
پرفسور دکتر ولفگانک بونته تبلیغات سعودیها را مبنی بر اینکه به زائرین تیراندازی نشده و ثانیا مدعی هستند که مسئولان ایرانی بسوی اجساد تیراندازی نمودهاند به کلی باطل کرده است.
وی پس از بازدید از پیکر چند تن از شهدا و نیز کالبد شکافی گفت بررسی عکسهای رادیوگرافی نشان میدهد که گلولهها پس از عبور از عضله، استخوانها را خرد کرده و از جهت دیگرخارج شدهاند و به نظر میرسد تمامی جراحت ناشی از برخورد یک نوع گلوله با بدن بیماران بوده است. گلولهها سربی و بدون روکش بودهاند.
پروفسور بونته که در کالبد شکافی متخصص است در مورد بازدید که از جنازه یک شهید داشت گفت: گلولهای از سمت چپ بینی وارد و از پشت گوش وی پس از متلاش ساختن قسمتی از بالای جمجمه با ایجاد یک حفره عمیق خارج شده است مغز کلا آسیب دیده و از خونریزی درون حفره دهان کاملا مشخص بود که مقتول پس از اصابت گلوله زنده بوده است.
وی صریحا نظر داد که مرگ این زائر بر اثر اصابت گلوله واقع شده است و اضافه کرد: بر روی جسد آثاری از ضربه بوسیله یک شیئی سخت مشاهده میشد، این آثار بر روی جمجمه، بالای ابرو و روی دست راست جسد قابل تشخیص بود، این نشانهةا ثابت میکند که شخص پیش از اصابت گلوله منجر به مرگ شدیدا مضروب شده است و ادعای عربستان در مورد اینکه حجاج بر اثر هجوم و زیر دست و پا ماندن کشته شدند را رد کرد.
آنگاه در مورد زمان اصابت گلوله به بدن مجروحان گفت بر اساس بررسیهای انجام شده اشخاص مذکور در زمان حضور در مکه با توجه به گذرنامهها و مهرهای ورود و خروج دولت سعودی بر روی گذرنامهها، مورد اصابت تیر قرار گرفتهاند.
اظهارات یکی از حجاج بنگلادشی به نقل از چند تن از پزشکان که در یکی از بیمارستانهای مکه کار میکردند:
وی به نقل از چند تن از پزشکان که در یکی از بیمارستانهای مکه کار میکردند گفت: این پزشکان به من گفتند ادعای رژیم سعودی در مورد تیراندازی نکردن بسوی زائران ایرانی کاملا دروغ است زیرا ما به دست خودمان چند گلوله را از بدن زائران در آوردیم و تعداد زیادی که بر اثر شلیک گلوله جراحت برداشته بودند پانسمان کردیم.
برای دقت بیشتر در موضوع و ثبت تاریخ نیز سندی مبنی بر انجام این جنایت نیز برای مخاطبین خود منتشر مینماییم:
وزارت کشور
شهربانی کشور
اداره تشخیص هویت و پلیس بینالملل (آزمایشگاه تحقیقات جنایی)
مسئول محترم روابط عمومی و بینالملل بنیاد شهید انقلاب اسلامی
معاینه
سلام علیکم
بازگشت بنامه شماره 29009 / 15 = 1 / 6 / 66 باطلاع میرساند تاکنون مرکز پزشکی قانون در مورد معاینه پیکر 15 نفر از شهدای واقعه مکه از این اداره درخواست کارشناسی نموده که در بررسیهای انجام شده موارد کلی زیر مشهود گردیده است.
1 - تیراندازی از فواصل مختلف و اکثرا بیش از 20 متر صورت گرفته است.
2 - مسیر عبور گلوله اکثرا از بالا به پایین و یا در خط مستقیم بوده است.
3 - با توجه به معاینات ایجاد شده بر روی پیکر شهدا سلاح مورد استفاده از انواع مختلف( کمری- مسلسل و تفنگ جنگی یا شکاری از نوع گلولهزنی) بنظر رسیده.
4 - اکثر گلوله های شلیک شده پس از اصابت از بدن شهدا خارج شده است.
5 - در بررسیهای انجام شده بر روی اولین جسدی که مورد بررسی قرار گرفته یک گلوله (نظیر گلوله تفنگهای جنگی) در ناحیه پشت شهید متوقف گردیده بود که از این ناحیه استخراج و تحت بررسی جهت تعیین نوع سلاح قرار دارد.
اینک به همراه تعداد 48 قطعه عکس رنگی تهیه شده در مرکز پزشکی قانونی به طور امانی در اختیار آن بنیاد قرار داده میشود خواهشمند است پس از رفع نیاز عکسهای یاد شده را عینا به این اداره اعاده نمایید.
رئیس اداره تشخیص هویت و پلیس بین الملل