با حضور قاضی رودگر و عوامل بررسی صحنه جرم اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ و انجام بررسیهای تخصصی مشخص شد که جسد متعلق به فردی حدود ۴۰ ساله است که به علت انسداد مجاری تنفسی به قتل رسیده و جسدش در آن محل رها شده است. با توجه به نبود هرگونه مدارک شناسایی به همراه مقتول، کارآگاهان اداره دهم در اولین مرحله از اقدامات پلیسی خود شناسایی هویت مقتول را در دستور کار خود قرار دادند.
ماموران با انجام تحقیقات و بررسی پروندههای فقدانی موفق به شناسایی هویت مقتول به نام ابراهیم ۴۰ ساله شدند. همسر ابراهیم به نام ریحانه ۳۲ ساله با مراجعه به اداره دهم، در اظهارات اولیه خود به کارآگاهان گفت: همسرم هر روز ساعت 6 صبح خانه را به قصد رفتن به محل کارش ترک میکرد. ساعت ۱۰ صبح ۱۷ تیر از طریق تماس با محل کارش متوجه غیبت وی شدم و در طول این چند روز نیز، در بیمارستانها و کلانتریهای تهران به دنبال او میگشتم. کارآگاهان با انجام تحقیقات از همکاران، دوستان و بستگان مقتول دریافتند که وی با هیچ کس اختلاف مالی یا مشکل شخصی نداشته است به همین خاطر در ادامه، تحقیقات از اعضای خانواده مقتول را در دستور کار خود قرار داده و دریافتند که جوانی ۳۶ ساله به نام فرهاد، با همسر مقتول در ارتباط بوده است.
با توجه به دلایل و مدارک به دست آمده از آشنایی و ارتباط فرهاد با همسر مقتول، کارآگاهان با شناسایی محل کار وی در میدان پروین منطقه تهرانپارس تهران به تحقیق از وی پرداخته اما وی در اظهارات اولیه منکر هرگونه آشنایی با ریحانه شد. با ادامه تحقیقات پلیسی و ارائه دلایل غیر قابل انکار، وی در اظهارات جدید آشنایی خود با ریحانه را قبول کرد اما مدعی شد که تنها در زمینه خرید و فروش تلفن همراه با ریحانه ارتباط داشته است. با توجه به تناقضات موجود در اظهارات فرهاد، وی ۲۲ اسفند سال گذشته بازداشت و تحقیقات تخصصی برای شناسایی هرگونه احتمال ارتباط وی با جنایت در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت.
افشای جنایت
سرانجام پس از چندین روز انکار، فرهاد به ناچار لب به اعتراف گشود و در اعترافات اولیه مدعی شد: ساعت ۱۰ صبح ۱۷ تیر ریحانه با من تماس گرفت و عنوان کرد که همسرش را از سوی شخصی که به او پول پرداخت کرده، به قتل رسانده است. کارآگاهان سپس ریحانه را دستگیر و به اداره دهم انتقال دادند. ریحانه در تحقیقات مقدماتی منکر هرگونه مشارکت یا دخالت خود در قتل همسرش شد اما پس از اطلاع از اعتراف فرهاد، به ناچار لب به اعتراف گشود و به نقش خود در ارتکاب جنایت اعتراف اما در ادامه مدعی شد که هیچ آشنایی وشناختی از عاملان اصلی قتل نداشته و فرهاد یک مجرم سابقه دار به هویت حسن را به وی معرفی کرده است.
حسن ۳۶ ساله به عنوان یکی از مجرمان سابقهدار در زمینه زورگیری، موادمخدر، سرقت و... مورد شناسایی قرار گرفت و کارآگاهان موفق به شناسایی مخفیگاه متهم در مناطق حکیمیه و شهر جدید پردیس شدند اما با انجام تحقیقات مشخص شد که حسن از این دو منطقه متواری شده است.
با توجه به فراری شدن حسن و همچنین سوابق متعدد متهم در ارتکاب جرایم مختلف، کارآگاهان با احتمال ارتکاب جرایم جدید از سوی متهم، مشخصات متهم را در اختیار تمامی مراکز انتظامی به ویژه مراکز انتظامی تهران بزرگ قرار دادند که مشخص شد حسن در فروردین ماه سال ۹۱ در حین ارتکاب سرقت خودرو از سوی مأموران کلانتری ۲۰۷ پردیس دستگیر شده است. بلافاصله هماهنگی لازم با قاضی انجام و متهم در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با آغاز تحقیقات از حسن وی منکر هرگونه ارتکاب جنایت شده اما پس از مواجهه حضوری با دیگر متهمان پرونده، لب به اعتراف گشود و با معرفی همدست خود به نام اکبر۳۲ ساله در اعترافات اولیه خود به کارآگاهان گفت: زمانیکه پیشنهاد قتل از سوی همسر مقتول به من داده شد، آن را قبول نکرده اما با اصرار فراوان ریحانه و پیشنهاد پرداخت پول، سرانجام پس از هشت ماه قبول کردم تا با همدستی یکی از دوستانم به نام اکبراین کار را انجام دهم.
حسن در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: پس از قبول پیشنهاد همسر مقتول، به همراه اکبردر شب قبل از حادثه اقدام به مصرف شیشه و کراک کرده و ساعت 6 صبح بامداد با یک دستگاه پراید مشکی به سر کوچه محل سکونت مقتول رفته تا اینکه همسر مقتول به ما اطلاع داد که همسرش از خانه خارج شده است. با استفاده از تصویر مقتول او را شناسایی کرده و به عنوان مسافر سوار کردیم. در حالی که او در صندلی کنار راننده و اکبرنیز در صندلی عقب نشسته بود شروع به حرکت به سمت خیابان دماوند کردیم. پس از رسیدن به چهارراه سیدالشهداء، از مسیر اصلی خارج شده و در یک خیابان خلوت توقف کردیم.
در همین لحظه اکبرطناب را به دور گردن مقتول انداخت و از آنجاییکه مقتول بسیار قوی هیکل بود و مقاومت زیادی میکرد، با کمک یکدیگر آنقدر طناب را به دور گردن او فشار داده و آن را نگه داشتیم تا خفه شد. پس از اطمینان از کشته شدن مقتول، جنازهاش را به جاده تلو برده و رها کردیم و برای آنکه به ریحانه اطمینان دهیم که کار را انجام دادیم، گوشی تلفن همراه و ساعت مچی مقتول را به وی نشان داده تا او از مرگ همسرش اطمینان پیدا کند. کارآگاهان با بهره گیری از اطلاعات به دست آمده از حسن موفق به شناسایی محلهای تردد اکبردر منطقه خاک سفید و سه راه تهرانپارس شدند که بلافاصله این دو منطقه تحت مراقبتهای نامحسوس پلیسی قرار گرفت و سرانجام ظهر روز دوم اردیبهشت اکبرسوار بر یک دستگاه پراید سفید رنگ در میدان رهبر مورد شناسایی قرار گرفت که قبل از هرگونه اطلاع از حضور کارآگاهان در محل و اقدام به فرار، دستگیر شد. با تکمیل تحقیقات پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
محاکمه جنایتکاران
صبح دیروز جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی عزیزمحمدی برگزار شد. در ابتدای جلسه دادگاه قاضی کاکلی نماینده دادستان تهران به تشریح کیفرخواست پرداخت و گفت: با توجه به اعترافات متهمان و بازسازی صحنه قتل از سوی آنها، ارتکاب جرم از سوی متهمان محرز بوده و برای آنها تقاضای مجازات قانونی دارم. در ادامه جلسه دادگاه پدر و مادر مقتول و دختر او با حضور در جایگاه برای متهمان تقاضای اشد مجازات را کردند.
سپس متهم ردیف اول به نام اکبر ۲۷ ساله در جایگاه حاضر شد و با قبول اتهامش گفت: من زمان قتل معتاد بودم و به پول نیاز داشتم. یکی از دوستانم به نام حسن سراغ من آمد و پیشنهاد داد با کشتن ابراهیم پول خوبی به دست خواهیم آورد. من هم وسوسه شدم و با او همکاری کردم. ریحانه با ما تماس گرفت و گفت در خانه را باز میگذارم تا شما راحت وارد خانه شده و همسرم را بکشید ولی ما قبول نکردیم و قرار شد مقتول را به عنوان مسافر سوار کرده و او را در محل خلوت بکشیم. ساعت پنج صبح روز حادثه ابراهیم را سوار کرده و من طنابی را به دور گردنش انداختم اما او قوی هیکل بود به همین خاطر حسن یک طرف طناب را کشید و باعث خفگی او شد.
در ادامه جلسه دادگاه حسن نیز با قبول اتهاماتش گفت: هشت ماه قبل از قتل با ریحانه آشنا شده و او از من خواست که همسرش را به قتل برسانم. قرار بود ریحانه پس از این جنایت به ما یک خودروی پرشیا و پول بدهد اما وقتی شوهرش را کشتیم تنها نفری ۵۰ هزار تومان دستمزد گرفتیم.
اعترافات زن خیانتکار
قاضی سپس با تفهیم اتهام به ریحانه از او خواست به دفاع از خود بپردازد که زن جوان اظهار داشت: من با فرهاد فقط درد و دل میکردم و تحت تاثیر اصرارهای او دست به این قتل زدم. من نمیخواستم همسرم را بکشم اما اصرارهای او مرا مجبور کرد دست به این کار بزنم. حدود هشت سال پیش با فرهاد آشنا شدم. در طی این چند سال، وی علاقه زیادی به من نشان میداد و من نیز به وی علاقه پیدا کردم. من میخواستم از شوهرم جدا شده و با فرهاد ازدواج کنم اما او میگفت که اگر طلاق بگیری با تو ازدواج نخواهم کرد. یک سال در گوش من خواند که همسرم را از میان برداریم تا اینکه پیشنهاد کرد که به حسن که خلافکار هم بود پول بدهیم تا کار شوهرم را تمام کند. به او گفتم که من پول ندارم که او قبول کرد این پول را بدهد. حدود هشت ماه من به حسن میگفتم که این کار را انجام دهد تا اینکه قبول کرد. با او هماهنگ کردم که ساعت 6 صبح زمانیکه همسرم از خانه خارج میشود او در سر کوچه با ماشین منتظر بماند و همسرم را به عنوان مسافر سوار کند... پس از اطلاع از فوت همسرم، به خانه پدرم رفته و بعد از یک ساعت موضوع را به فرهاد خبر دادم و پس از آن به خانه بازگشتم و حدود ساعت ۱۰صبح به محل کار شوهرم و یکی از همکارانش زنگ زده و عنوان کردم که از همسرم هیچ اطلاعی ندارم. فرهاد نیز با رد ادعاهای ریحانه گفت: من هیچ اطلاعی از قتل نداشتم چندبار خواستم ارتباطم را با ریحانه قطع کنم اما او دست از سرم بر نمیداشت. پس از آخرین دفاعیات متهمان و وکلای مدافع آنها، قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.
ماموران با انجام تحقیقات و بررسی پروندههای فقدانی موفق به شناسایی هویت مقتول به نام ابراهیم ۴۰ ساله شدند. همسر ابراهیم به نام ریحانه ۳۲ ساله با مراجعه به اداره دهم، در اظهارات اولیه خود به کارآگاهان گفت: همسرم هر روز ساعت 6 صبح خانه را به قصد رفتن به محل کارش ترک میکرد. ساعت ۱۰ صبح ۱۷ تیر از طریق تماس با محل کارش متوجه غیبت وی شدم و در طول این چند روز نیز، در بیمارستانها و کلانتریهای تهران به دنبال او میگشتم. کارآگاهان با انجام تحقیقات از همکاران، دوستان و بستگان مقتول دریافتند که وی با هیچ کس اختلاف مالی یا مشکل شخصی نداشته است به همین خاطر در ادامه، تحقیقات از اعضای خانواده مقتول را در دستور کار خود قرار داده و دریافتند که جوانی ۳۶ ساله به نام فرهاد، با همسر مقتول در ارتباط بوده است.
با توجه به دلایل و مدارک به دست آمده از آشنایی و ارتباط فرهاد با همسر مقتول، کارآگاهان با شناسایی محل کار وی در میدان پروین منطقه تهرانپارس تهران به تحقیق از وی پرداخته اما وی در اظهارات اولیه منکر هرگونه آشنایی با ریحانه شد. با ادامه تحقیقات پلیسی و ارائه دلایل غیر قابل انکار، وی در اظهارات جدید آشنایی خود با ریحانه را قبول کرد اما مدعی شد که تنها در زمینه خرید و فروش تلفن همراه با ریحانه ارتباط داشته است. با توجه به تناقضات موجود در اظهارات فرهاد، وی ۲۲ اسفند سال گذشته بازداشت و تحقیقات تخصصی برای شناسایی هرگونه احتمال ارتباط وی با جنایت در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت.
افشای جنایت
سرانجام پس از چندین روز انکار، فرهاد به ناچار لب به اعتراف گشود و در اعترافات اولیه مدعی شد: ساعت ۱۰ صبح ۱۷ تیر ریحانه با من تماس گرفت و عنوان کرد که همسرش را از سوی شخصی که به او پول پرداخت کرده، به قتل رسانده است. کارآگاهان سپس ریحانه را دستگیر و به اداره دهم انتقال دادند. ریحانه در تحقیقات مقدماتی منکر هرگونه مشارکت یا دخالت خود در قتل همسرش شد اما پس از اطلاع از اعتراف فرهاد، به ناچار لب به اعتراف گشود و به نقش خود در ارتکاب جنایت اعتراف اما در ادامه مدعی شد که هیچ آشنایی وشناختی از عاملان اصلی قتل نداشته و فرهاد یک مجرم سابقه دار به هویت حسن را به وی معرفی کرده است.
حسن ۳۶ ساله به عنوان یکی از مجرمان سابقهدار در زمینه زورگیری، موادمخدر، سرقت و... مورد شناسایی قرار گرفت و کارآگاهان موفق به شناسایی مخفیگاه متهم در مناطق حکیمیه و شهر جدید پردیس شدند اما با انجام تحقیقات مشخص شد که حسن از این دو منطقه متواری شده است.
با توجه به فراری شدن حسن و همچنین سوابق متعدد متهم در ارتکاب جرایم مختلف، کارآگاهان با احتمال ارتکاب جرایم جدید از سوی متهم، مشخصات متهم را در اختیار تمامی مراکز انتظامی به ویژه مراکز انتظامی تهران بزرگ قرار دادند که مشخص شد حسن در فروردین ماه سال ۹۱ در حین ارتکاب سرقت خودرو از سوی مأموران کلانتری ۲۰۷ پردیس دستگیر شده است. بلافاصله هماهنگی لازم با قاضی انجام و متهم در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با آغاز تحقیقات از حسن وی منکر هرگونه ارتکاب جنایت شده اما پس از مواجهه حضوری با دیگر متهمان پرونده، لب به اعتراف گشود و با معرفی همدست خود به نام اکبر۳۲ ساله در اعترافات اولیه خود به کارآگاهان گفت: زمانیکه پیشنهاد قتل از سوی همسر مقتول به من داده شد، آن را قبول نکرده اما با اصرار فراوان ریحانه و پیشنهاد پرداخت پول، سرانجام پس از هشت ماه قبول کردم تا با همدستی یکی از دوستانم به نام اکبراین کار را انجام دهم.
حسن در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: پس از قبول پیشنهاد همسر مقتول، به همراه اکبردر شب قبل از حادثه اقدام به مصرف شیشه و کراک کرده و ساعت 6 صبح بامداد با یک دستگاه پراید مشکی به سر کوچه محل سکونت مقتول رفته تا اینکه همسر مقتول به ما اطلاع داد که همسرش از خانه خارج شده است. با استفاده از تصویر مقتول او را شناسایی کرده و به عنوان مسافر سوار کردیم. در حالی که او در صندلی کنار راننده و اکبرنیز در صندلی عقب نشسته بود شروع به حرکت به سمت خیابان دماوند کردیم. پس از رسیدن به چهارراه سیدالشهداء، از مسیر اصلی خارج شده و در یک خیابان خلوت توقف کردیم.
در همین لحظه اکبرطناب را به دور گردن مقتول انداخت و از آنجاییکه مقتول بسیار قوی هیکل بود و مقاومت زیادی میکرد، با کمک یکدیگر آنقدر طناب را به دور گردن او فشار داده و آن را نگه داشتیم تا خفه شد. پس از اطمینان از کشته شدن مقتول، جنازهاش را به جاده تلو برده و رها کردیم و برای آنکه به ریحانه اطمینان دهیم که کار را انجام دادیم، گوشی تلفن همراه و ساعت مچی مقتول را به وی نشان داده تا او از مرگ همسرش اطمینان پیدا کند. کارآگاهان با بهره گیری از اطلاعات به دست آمده از حسن موفق به شناسایی محلهای تردد اکبردر منطقه خاک سفید و سه راه تهرانپارس شدند که بلافاصله این دو منطقه تحت مراقبتهای نامحسوس پلیسی قرار گرفت و سرانجام ظهر روز دوم اردیبهشت اکبرسوار بر یک دستگاه پراید سفید رنگ در میدان رهبر مورد شناسایی قرار گرفت که قبل از هرگونه اطلاع از حضور کارآگاهان در محل و اقدام به فرار، دستگیر شد. با تکمیل تحقیقات پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
محاکمه جنایتکاران
صبح دیروز جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی عزیزمحمدی برگزار شد. در ابتدای جلسه دادگاه قاضی کاکلی نماینده دادستان تهران به تشریح کیفرخواست پرداخت و گفت: با توجه به اعترافات متهمان و بازسازی صحنه قتل از سوی آنها، ارتکاب جرم از سوی متهمان محرز بوده و برای آنها تقاضای مجازات قانونی دارم. در ادامه جلسه دادگاه پدر و مادر مقتول و دختر او با حضور در جایگاه برای متهمان تقاضای اشد مجازات را کردند.
سپس متهم ردیف اول به نام اکبر ۲۷ ساله در جایگاه حاضر شد و با قبول اتهامش گفت: من زمان قتل معتاد بودم و به پول نیاز داشتم. یکی از دوستانم به نام حسن سراغ من آمد و پیشنهاد داد با کشتن ابراهیم پول خوبی به دست خواهیم آورد. من هم وسوسه شدم و با او همکاری کردم. ریحانه با ما تماس گرفت و گفت در خانه را باز میگذارم تا شما راحت وارد خانه شده و همسرم را بکشید ولی ما قبول نکردیم و قرار شد مقتول را به عنوان مسافر سوار کرده و او را در محل خلوت بکشیم. ساعت پنج صبح روز حادثه ابراهیم را سوار کرده و من طنابی را به دور گردنش انداختم اما او قوی هیکل بود به همین خاطر حسن یک طرف طناب را کشید و باعث خفگی او شد.
در ادامه جلسه دادگاه حسن نیز با قبول اتهاماتش گفت: هشت ماه قبل از قتل با ریحانه آشنا شده و او از من خواست که همسرش را به قتل برسانم. قرار بود ریحانه پس از این جنایت به ما یک خودروی پرشیا و پول بدهد اما وقتی شوهرش را کشتیم تنها نفری ۵۰ هزار تومان دستمزد گرفتیم.
اعترافات زن خیانتکار
قاضی سپس با تفهیم اتهام به ریحانه از او خواست به دفاع از خود بپردازد که زن جوان اظهار داشت: من با فرهاد فقط درد و دل میکردم و تحت تاثیر اصرارهای او دست به این قتل زدم. من نمیخواستم همسرم را بکشم اما اصرارهای او مرا مجبور کرد دست به این کار بزنم. حدود هشت سال پیش با فرهاد آشنا شدم. در طی این چند سال، وی علاقه زیادی به من نشان میداد و من نیز به وی علاقه پیدا کردم. من میخواستم از شوهرم جدا شده و با فرهاد ازدواج کنم اما او میگفت که اگر طلاق بگیری با تو ازدواج نخواهم کرد. یک سال در گوش من خواند که همسرم را از میان برداریم تا اینکه پیشنهاد کرد که به حسن که خلافکار هم بود پول بدهیم تا کار شوهرم را تمام کند. به او گفتم که من پول ندارم که او قبول کرد این پول را بدهد. حدود هشت ماه من به حسن میگفتم که این کار را انجام دهد تا اینکه قبول کرد. با او هماهنگ کردم که ساعت 6 صبح زمانیکه همسرم از خانه خارج میشود او در سر کوچه با ماشین منتظر بماند و همسرم را به عنوان مسافر سوار کند... پس از اطلاع از فوت همسرم، به خانه پدرم رفته و بعد از یک ساعت موضوع را به فرهاد خبر دادم و پس از آن به خانه بازگشتم و حدود ساعت ۱۰صبح به محل کار شوهرم و یکی از همکارانش زنگ زده و عنوان کردم که از همسرم هیچ اطلاعی ندارم. فرهاد نیز با رد ادعاهای ریحانه گفت: من هیچ اطلاعی از قتل نداشتم چندبار خواستم ارتباطم را با ریحانه قطع کنم اما او دست از سرم بر نمیداشت. پس از آخرین دفاعیات متهمان و وکلای مدافع آنها، قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.