اعتدال: علیرضا قزوه در مراسم گرامیداشت یوسفعلی میرشکاک از او به عنوان شهید شعر یاد کرد و گفت: پیام رئیس جمهور و وزیر به درد شاعر نمیخورد باید به داد آنها برسید. من نگران یوسف هستم. او حق شعر را ادا کرده و شهید شعر است.
به گزارش مهر، مراسم بزر گداشت یوسفعلی میرشکاک شب گذشته دوشنبه 25 دی ماه از سوی سازمان هنری رسانهای اوج در محل این سازمان و با حضور جمع کثیری از شاعران انقلاب اسلامی برگزار شد.
در این مراسم سیدناصرهاشم زاده در سخنانی با اشاره به این که زندگی میرشکاک همیشه در این خلاصه شده است که چگونه باید در برابر مذهب ظاهر ایستاد، گفت: میرشکاک میان مذهب ظاهر و ظاهر مذهب تفکیک قائل میشود از نظر او ظاهر مذهب نگاه به باطن آن دارد اما مذهب ظاهر باطن ندارد و باید از آن گذشت.
وی ادامه داد: او در زندگی اش راهی را پیموده که بخشی از آن جنون و بخشی از آن عشق و سرمستی است.
هاشم زاده ادامه داد: این روزها باید به دنبال این باشیم که چرا تفکر او در مطبوعات مورد بررسی قرار نمیگیرد و در ساحت مبارزات اجتماعی کلام و حرکت او برای آینده ما مورد توجه نیست. به نظر من میرشکاک تنها به اسلام و ایران تعلق ندارد. او به تمام افسانههای ما متعلق دارد که صاحبانش نه فقط ما که تمام جهان هستند.
این محقق تاکید کرد: میرشکاک تنها شاعری است که در طول تاریخ توانسته مفهوم ولایت را از شاهنامه فردوسی استنباط و استخراج کند.
در ادامه این مراسم علیرضا قزوه نیز به سخنرانی پرداخت.
قزوه در ابتدای سخنرانی خود گفت: ما جماعت شاعر بزرگداشت برگزار کردن بلد نیستیم اما قدر هم را میدانیم.
وی ادامه داد: من چند سالی در تاجیکستان زندگی میکردم. گاهی که از کنار خیابانهای پایتخت رد میشدم خانههایی را میدیدم که کنارش نام آدمهایی که در آن زندگی کرده و تعداد سالهایی که در آنجا زیست کرده را نوشته بودند. به ایران که برگشتم پیشنهاد دادم که ما هم باید مکانهایی را به نام این همه شاعر که داریم ثبت کنیم. اما این اتفاق نیفتاد.
سراینده مجموعه شعر «چمدانهای قدیمی» افزود: میرشکاک از آن نامها است که اگر بزرگان شعر فارسی زنده بودند به مجلس بزرگداشت او میآمدند. به خدا تفکری در شعر میرشکاک هست که در شعر بسیاری از شاعران این سرزمین نیست، اما ما قدر آن را نمیدانیم.
قزوه ادامه داد: یادم هست سالها پیش مرا واسطه کردند که از مرحوم صفارزاده بخواهم در مراسم تجلیل از چهرههای ماندگار حاضر شود و تقدیر شود، اما او گفت وقتی که مردم کشورم گرسنهاند برای چه باید من تقدیر شوم. یوسف هم امشب با کت و شلوار و پاپیون اینجا نیامده. لباسش لباس قلندری است و این یعنی که او و منشش تغییر نکرده است.
این شاعر ادامه داد: یادم هست که روزی او را در بانک تجارت نزدیک حوزه هنری دیدم که با دفترچه حسابش منتظر است تا حقوق 350 هزار تومانی ماهیانهاش را بگیرد، آن هم در روزگاری که کارگرهای ساختمانی حداقل 400 یا 500 هزار تومان حقوق دارند و تازه باید بگویم خدا پدر حوزه هنری را بیامرزد که با همه حرف و حدیثها این حقوق را برای او مقرر کرد.
قزوه همچنین گفت: اخیراً که با میرشکاک از مشهد به تهران میآمدیم به من گفت که دیگر مریض و پیر شدهام و نمیدانم اگر فردا سرم را بر زمین بگذارم سقف بالای سر زن و فرزند من کجاست. این حال و روز شاعر انقلاب است و روزگاری که پولهای بسیار کلانی به نام شعر انقلاب گرفته میشود و خرج میشود و ریالی از آن به چشم شاعران انقلاب نمیرسد.
وی ادامه داد: من طرحی نوشتم و به وزارت ارشاد دادم که از میان این همه کتاب شعر که منتشر میشود و مورد استفاده اهالی مخلتف هنر قرارمیگیرد، چرا سهم سراینده شعر به او پرداخت نمیشود که شاعر دستش دراز نباشد؛ که مثل خلیل عمرانی در بیمارستان معطل سه میلیون تومان پول نباشد. به من گفتند این قانون است و باید از مراجع قانونی تغییر کند، این همه قانون تغییر کرد آیا نمیشد این هم تغییر کند؟
شاعر مجموعه «صبح بنارس» در ادامه گفت: پیام رئیس جمهور و وزیر به درد شاعر نمیخورد باید به داد آنها برسید. من نگران یوسف هستم او حق شعر را ادا کرده و شهید شعر است. او و شاعرانی مثل او در زندگی هیچگاه بازی نکردهاند، زود بزرگ شدهاند و دغدغه اشان همیشه مردم بودند باید فکری به حال آنها کرد. آنجایی که یک ناشر از انتشار کتابهای امثال ایشان میلیاردر میشود و صاحب همه چیز چرا کسی پیدا نمیشود تا حق شعر و شاعر را بدهد.
وی در پایان گفت: ترکیه اگر امثال میرشکاک را داشت او را روی سر میگذاشت، اروپا اگر او را داشت از او بتی چون تولستوی میساخت، اما ما حق این شاعر را ادا نمیکنیم.
به گزارش مهر، مراسم بزر گداشت یوسفعلی میرشکاک شب گذشته دوشنبه 25 دی ماه از سوی سازمان هنری رسانهای اوج در محل این سازمان و با حضور جمع کثیری از شاعران انقلاب اسلامی برگزار شد.
در این مراسم سیدناصرهاشم زاده در سخنانی با اشاره به این که زندگی میرشکاک همیشه در این خلاصه شده است که چگونه باید در برابر مذهب ظاهر ایستاد، گفت: میرشکاک میان مذهب ظاهر و ظاهر مذهب تفکیک قائل میشود از نظر او ظاهر مذهب نگاه به باطن آن دارد اما مذهب ظاهر باطن ندارد و باید از آن گذشت.
وی ادامه داد: او در زندگی اش راهی را پیموده که بخشی از آن جنون و بخشی از آن عشق و سرمستی است.
هاشم زاده ادامه داد: این روزها باید به دنبال این باشیم که چرا تفکر او در مطبوعات مورد بررسی قرار نمیگیرد و در ساحت مبارزات اجتماعی کلام و حرکت او برای آینده ما مورد توجه نیست. به نظر من میرشکاک تنها به اسلام و ایران تعلق ندارد. او به تمام افسانههای ما متعلق دارد که صاحبانش نه فقط ما که تمام جهان هستند.
این محقق تاکید کرد: میرشکاک تنها شاعری است که در طول تاریخ توانسته مفهوم ولایت را از شاهنامه فردوسی استنباط و استخراج کند.
در ادامه این مراسم علیرضا قزوه نیز به سخنرانی پرداخت.
قزوه در ابتدای سخنرانی خود گفت: ما جماعت شاعر بزرگداشت برگزار کردن بلد نیستیم اما قدر هم را میدانیم.
وی ادامه داد: من چند سالی در تاجیکستان زندگی میکردم. گاهی که از کنار خیابانهای پایتخت رد میشدم خانههایی را میدیدم که کنارش نام آدمهایی که در آن زندگی کرده و تعداد سالهایی که در آنجا زیست کرده را نوشته بودند. به ایران که برگشتم پیشنهاد دادم که ما هم باید مکانهایی را به نام این همه شاعر که داریم ثبت کنیم. اما این اتفاق نیفتاد.
سراینده مجموعه شعر «چمدانهای قدیمی» افزود: میرشکاک از آن نامها است که اگر بزرگان شعر فارسی زنده بودند به مجلس بزرگداشت او میآمدند. به خدا تفکری در شعر میرشکاک هست که در شعر بسیاری از شاعران این سرزمین نیست، اما ما قدر آن را نمیدانیم.
قزوه ادامه داد: یادم هست سالها پیش مرا واسطه کردند که از مرحوم صفارزاده بخواهم در مراسم تجلیل از چهرههای ماندگار حاضر شود و تقدیر شود، اما او گفت وقتی که مردم کشورم گرسنهاند برای چه باید من تقدیر شوم. یوسف هم امشب با کت و شلوار و پاپیون اینجا نیامده. لباسش لباس قلندری است و این یعنی که او و منشش تغییر نکرده است.
این شاعر ادامه داد: یادم هست که روزی او را در بانک تجارت نزدیک حوزه هنری دیدم که با دفترچه حسابش منتظر است تا حقوق 350 هزار تومانی ماهیانهاش را بگیرد، آن هم در روزگاری که کارگرهای ساختمانی حداقل 400 یا 500 هزار تومان حقوق دارند و تازه باید بگویم خدا پدر حوزه هنری را بیامرزد که با همه حرف و حدیثها این حقوق را برای او مقرر کرد.
قزوه همچنین گفت: اخیراً که با میرشکاک از مشهد به تهران میآمدیم به من گفت که دیگر مریض و پیر شدهام و نمیدانم اگر فردا سرم را بر زمین بگذارم سقف بالای سر زن و فرزند من کجاست. این حال و روز شاعر انقلاب است و روزگاری که پولهای بسیار کلانی به نام شعر انقلاب گرفته میشود و خرج میشود و ریالی از آن به چشم شاعران انقلاب نمیرسد.
وی ادامه داد: من طرحی نوشتم و به وزارت ارشاد دادم که از میان این همه کتاب شعر که منتشر میشود و مورد استفاده اهالی مخلتف هنر قرارمیگیرد، چرا سهم سراینده شعر به او پرداخت نمیشود که شاعر دستش دراز نباشد؛ که مثل خلیل عمرانی در بیمارستان معطل سه میلیون تومان پول نباشد. به من گفتند این قانون است و باید از مراجع قانونی تغییر کند، این همه قانون تغییر کرد آیا نمیشد این هم تغییر کند؟
شاعر مجموعه «صبح بنارس» در ادامه گفت: پیام رئیس جمهور و وزیر به درد شاعر نمیخورد باید به داد آنها برسید. من نگران یوسف هستم او حق شعر را ادا کرده و شهید شعر است. او و شاعرانی مثل او در زندگی هیچگاه بازی نکردهاند، زود بزرگ شدهاند و دغدغه اشان همیشه مردم بودند باید فکری به حال آنها کرد. آنجایی که یک ناشر از انتشار کتابهای امثال ایشان میلیاردر میشود و صاحب همه چیز چرا کسی پیدا نمیشود تا حق شعر و شاعر را بدهد.
وی در پایان گفت: ترکیه اگر امثال میرشکاک را داشت او را روی سر میگذاشت، اروپا اگر او را داشت از او بتی چون تولستوی میساخت، اما ما حق این شاعر را ادا نمیکنیم.