اعتدال: پرسپولیس این روزها بازیهایش را با موفقیت پشت سر میگذارد و کاپیتانش نقش به سزایی در این موفقیتها دارد. مهدی مهدویکیا، آقای اخلاق فوتبال ایران و بازیکنی که همیشه با تمرین توانسته خودش را به مربیان ثابت کند.
مهدی مهدویکیا کم حرف میزند اما «درست» گفتوگو میکند و تجربه حضور در فوتبال ایران به او کمک کرده تا علتها را دقیق ببیند و درباره آن حرف بزند. بعد از پیروزی خوب پرسپولیس مقابل راهآهن، با کاپیتان پرسپولیسیها که دو پاس گل هم داده بود همکلام شدیم.
بازی ایران و کره برای فوتبال ایران بازی خوبی نبود اما نتیجه خوبی داشت. اینکه ایران برد اما مطمئنا اتفاق تازهای برای فوتبال ایران نیفتاد. نظرتان درباره این موضوع چیست؟
این یک بازی حیاتی برای ما بود چون ما کاملا امیدوار شدیم برای رفتن به جام جهانی و رفتن به این جام میتواند تاثیرات زیادی روی فوتبال و سطح جامعه ما داشته باشد. در سالی که ایران در جام جهانی حضور داشت، چندین سال تیمهای خارجی روی فوتبالیستهای ایرانی نظر مثبت داشتند و این هم از نظر مالی و هم از نظر کیفی تاثیرات خاص خود را روی ورزش ما گذاشته بود. اگر بتوانیم با موفقیت به جام جهانی برویم، مطمئنا دوباره پیشرفت قابل لمسی در تمام بدنه ورزش خواهیم داشت و همه باید همسو به فکر کمک به تیم ملی باشند. بازی با کره به عنوان یکی از رقیبان اصلی ما و بردی که مقابل آنها به دست آوردیم میتواند در روز آخر به کمک ما بیاید و ما را برای صعود به جام جهانی و رقابت با حریفان قدرتمند و حرفهای جهان آماده کند. پیشنهاد رقابت تدارکاتی و دوستانه با حریفان قدرتمند در آن زمان فرصت دیگری برای ما به حساب میآید. پیشرفت هر کشوری را در تعداد صعود به جام جهانی و رقابتهای جهانی احتساب میکنند و ایران در صورت صعود به جام جهانی، میتواند به پیشرفت خود سرعت ببخشد.
شما در فوتبال آلمان که از فوتبال باثبات میآید تجربیات فراوانی دارید. به نظر شما چرا فوتبال ایران به ثبات مدیریتی و برنامهریزی نمیرسد؟
میتوان در یک جمله آن را خلاصه کرد. ما در فوتبالمان ساختار نداریم. تمام ضعفهای ما به ساختار ضعیف ما برمیگردد که متاسفانه بهرغم اینکه آن را میدانیم، کمکی برای برطرف کردنش انجام نمیدهیم. در المپیک قبلی هم دیدیم که کشورهای آسیایی تا مراحل پایانی رسیدند و جزو 4 تیم برتر رقابت هم شدند. این نشاندهنده برنامهریزی و پیشرفت آنها است. متاسفانه فوتبال ما خیلی فاصله دارد و باید تلاش بیشتری از خود نشان دهیم وگرنه روز به روز این فاصله زیادتر و عقبماندگی ورزشی و فوتبالیمان بیشتر میشود. یکی دیگر از ضعفهای فوتبال ما این است که باشگاهها خصوصی نیستند و امکانات مورد نیاز فراهم نیست. علاوه بر نگاه ورزشی، باید منابع مالی و انسانی مناسبی هم در کنار یک مدیر حضور داشته باشند و او به تنهایی نمیتواند موفق شود. باید افراد شایستهای در کنارش باشند و همسو و همفکر با او به برنامههای او عمل کنند.
یکی از مشکلات فوتبال ایران بحثهای فرهنگی است. یادم میآید به فرهنگ سازی در فوتبال ایران اعتراض داشتید. دلیلش چه بود؟
تمام مشکلات به صورت زنجیرهای است و این اتفاقات ریز و درشت باید کارشناسانه بررسی شود. این اختلافات و معضلات زنجیروار ایراد دارد که تمام آن هم به ساختار ضعیف ورزش ما برمیگردد. اروپاییها و حتی تیمهای شرق آسیا خیلی وقت است این معضل را برطرف کردهاند ولی ما خیلی از دنیا عقب هستیم و فاصله داریم. از منظر دیگر هم میتوان این مسئله را بررسی کرد که تماشاگری که با هزار مشکل خود را به استادیوم رسانده بالاخره مشکلات جامعه را با خود به استادیوم میآورد. فشارهای اقتصادی و مشکلات فرهنگی باعث میشود فضای چندان خوبی را شاهد نباشیم و هیچ کس از این اتفاق راضی نباشد. متاسفانه ورزشگاههای ما هم امکانات اولیه مورد نیاز تماشاگر را برطرف نمیکند و باید در پارهای از اوقات به آنها حق داد که با کوچکترین مشکل اختیار خود را از دست بدهند و این اتفاقات را به وجود بیاورند. این ضعفها همیشه همراه فوتبال بوده است و نمیتوان برای ریشه کن کردن آن یک هفتهای اقدام کرد. اگر از شعار فاصله بگیریم و با دیدی کارشناسی وارد این بحث شویم، میتوانیم بهتر عمل کنیم و این مساله را ضمن ریشهیابی تا حدود زیادی ریشه کن هم کنیم.
به نظر شما چرا هیچکس از فوتبال ایران لذت نمیبرد؟ نه هوادار، نه بازیکن و حتی مدیران و داوران؛ چه اتفاقی برای فوتبال ایران افتاده است؟
تمام ساختارهایمان با مشکل مواجه است. نداشتن امکانات سختافزاری، نداشتن یک چمن استاندارد و ندادن امکانات به تماشاچی از دلایل این مساله است. در ضمن سرعت در فوتبال ما کم است و بازیکنان در زمانبندی ارسال پاس و حرکات ترکیبی با مشکل مواجه هستند. اگر بتوانیم سرعت را افزایش دهیم، میتوانیم یک فوتبال رو به جلو و جذاب را شاهد باشیم. دوندگی دیگر عنصر مفقود فوتبال ما به حساب میآید. بسیاری از بازیکنان تا قبل از رسیدن توپ، حرکت خاصی انجام نمیدهند. به هر حال کار زیادی در پیش داریم اما این زیاد مشکل نیست و میتوان با برنامهریزی و تمرین کردن به چیزی که میخواهیم برسیم.
چرا مدیران ایرانی همیشه پشت این پیروزیها پنهان میشوند؟ آیا این روند به فوتبال ایران کمک میکند؟
یکی از معضلات فوتبال ما این مساله است که تغییر و تحولات زیادی را شاهد هستیم. مدیران میآیند که در کوتاهمدت نتیجهگیری داشته باشند و بتوانند در پست خود باقی بمانند. در صورتی که در کنار نتیجهگیری، باید آینده را هم ساخت. به طور مثال من چندی پیش مقالهای را مطالعه میکردم که در آن نوشته شده بود فدراسیون فوتبال آلمان با قدمتی بالای 120 سال، کمتر از 10 مدیر داشته است و به همین تعداد هم تقریبا مربی تیم ملی و کادر فنیشان را تغییر دادند؟
آیا وابستگی به نتایج میتواند کمکی به توسعه فوتبال کند؟
ما هیچ وقت برنامهریزی نداشتهایم و همیشه چوب این بیبرنامگیمان را خوردهایم. نتیجه گیری در کوتاه مدت خوب و مناسب است اما یک نتیجهگیری با ثبات و دراز مدت نیازمند برنامهریزی و کمک به زیرساختها و ساخت امکانات است. ورود افراد حرفهای و بهکارگیری ذهن خلاق و حرفهای میتواند به فوتبال کمک کند. زمانی ما جزو قدرتهای برتر آسیا بودیم و حداقل در جدال با حریفان درجه 3 مشکلی نداشتیم، اما اکنون حریفی درجهبندی شده وجود ندارد. تمام تیمها خود را بالا کشیدهاند. به طور مثال ژاپنیها زمانی خیلی از ما عقب بود، اما الان نهتنها در آسیا پیشرفت چشمگیر داشتهاند بلکه در خیلی از لیگهای کشورهای صاحب سبک هم بازیکن تاثیرگذار دارند. ما زمانی این مساله را داشتیم اما نتوانستیم به رشد خودمان پیشرفت ببخشیم و حتی متوقف هم شدهایم.
ضعفهای فوتبال ایران را چگونه دستهبندی میکنید؟ فکر میکنید امیدی به آینده فوتبال باشد؟
در فوتبال ایران نقطه قوتی نمیتوانیم مشاهده کنیم. تمام مسائل لحظهای است و ما برنامهریزی طولانیمدت نداریم. هر کس که میآید به فصل پیش رو فکر میکند، چون اصلا فرصتی برای آینده ندارد. نگاه به فوتبال پایهها کمرنگ شده و پدیدهسازی مشاهده نمیشود. ما از نظر فوتبال پایه شرایط خوبی نداریم و این میتواند در آینده ما را با مشکل جدیتری روبهرو کند. ضعف در باشگاهداری و اداره حرفهای آن از دیگر ضعفهای فوتبال ما است. ظهور پدیده دلالیسم که در سالهای اخیر درباره آن بحثهای زیادی شده اما نتیجه خاصی گرفته نشده یکی دیگر از ضعفهای پنهان ولی خطرناک فوتبال و حتی ورزش ما به حساب میآید.
چرا فوتبال از مدیران برنامهریزی تهی شده است؟
ثبات ندارند و مدیران خوب هم نمیخواهند کارنامهشان به مشکل بخورد و به همین دلیل قبول نمیکنند وارد کنند. در کل مشکلات زیادی است و نمیتوانیم در چند جمله آن را خلاصه کنیم. نیاز به بحث کارشناسی و کمک به تمام ارکان فوتبال است. از افراد کارشناس و آشنا استفاده نمیکنیم. ضعف در تمام بدنهها دیده میشود: در بازیکن، در باشگاه و حتی در رسانههای ما هم ضعف دیده میشود. مدیران برای اینکه به نتیجه برسند، از تمام ابزارها استفاده میکنند و نتیجه برای آنها از کیفیت مهمتر است. میتوان با یک برنامهریزی طولانیمدت، فوتبال را از این حالت سکون نجات داد، اگر نگاه ورزشی و حرفهایتری به مقوله فوتبال داشته باشیم.
به هرحال این پیروزی مزیتهایی برای فوتبال ایران دارد. مزیتهایش چه میتواند باشد؟
فوتبال با توجه به جذابیتهای خاص آن میتواند در تمام بدنههای کشور تاثیرگذار باشد. این پیروزی روی روحیه مردم تاثیر خوبی گذاشته است و به خوبی میتوان آن را مشاهده کرد. حال فرض را بر این بگذاریم که تیم به جام جهانی برود، در این صورت علاوه بر سود مالی زیادی که به ایران میرسد، توجه رسانههای کشورهای دیگر هم به ایران جلب میشود و این میتواند به فوتبال ما کمک کند. چه از نظر اقتصادی، ورزشی و فرهنگی تاثیرات خاص خود را نشان میدهد. باید بدانیم که فوتبال امروز فقط یک ورزش نیست و میتواند در تمام زمینهها به جامعه کمک کند یا برعکس، پس باید به فوتبال به طور خیلی خاص نگاه کنیم.
اگر فوتبال ایران را با فوتبال کشورهای توسعه یافته در آسیا مقایسه کنید، چه تفاوتهایی بین این دو هست؟
تفاوت زیاد است و ما اگر به همین روند ادامه بدهیم، روز به روز از آنها بیشتر عقب میمانیم. پایین بودن سرعت و ریتم بازی است که باید برای آن چارهای بیندیشم. نداشتن زمینهای مناسب برای تمرین و بازی است که کیفیت بازیها را پایین میآورد و در سطح ملی هم همین مساله را شاهد هستیم. در شرق، باشگاهها خصوصی هستند، تماشاگر تعریف شده است و استادیوم خصوصی دارند و این امکانات کمک زیادی به بالا رفتن کیفیت میکند؛ بیشتر باشگاههای فاقد این خصوصیات هستند.