Quantcast
Channel: اعتدال
Viewing all articles
Browse latest Browse all 22413

زیر پوست تیم ملی فوتبال ایران چه می‌گذرد؟!

$
0
0

اعتدال: «کاش زبان انگلیسی، اسپانیایی یا پرتغالی بلد بودم تا می‌توانستم بی واسطه با کی روش حرف بزنم.» این جمله مهدی رحمتی اگرچه انتقادهایی که به تصمیم دروازه‌بان تیم ملی وارد می‌شود را رد نمی‌کند اما وقتی از زبان این بازیکن بیرون می‌آید، یعنی اینکه باید جدی گرفته شود.


به گزارش رجانیوز، این جمله کوتاه رحمتی نگرانی بزرگی را به وجود می‌آورد و این پرسش را پیش روی مسوولان فدراسیون فوتبال و دست‌اندرکاران تیم ملی قرار می‌دهد که مگر فضای داخلی تیم ملی امن نیست که بازیکنی مثل مهدی رحمتی بتواند حرفش را بی پرده به سرمربی تیم بزند؟ و بزرگتر از این مساله، این نگرانی را به وجود می‌آورد که چه اتفاقی درتیم ملی در جریان است که رحمتی برای بازگو کردنش حتی حاضر نیست به مترجم مورد اعتماد کی روش هم اعتماد کند؟

البته بعضی حرف‌ها هنگام خداحافظی و جدایی، طبیعی است مثل حرف‌هایی که زمان خداحافظی مدیر رسانه‌ای تیم ملی مطرح شد و کاملا مشخص بود که بیشتر از اینکه ریشه در واقعیت داشته باشد، نتیجه دلخوری ناشی از برکناری است اما به راحتی می‌توان فهمید که حرف‌های مهدی رحمتی، از این جنس نیست. او کی روش را عامل جدایی‌اش نمی‌داند که اگر اینطور بود، طور دیگری واکنش نشان می‌داد اما وقتی می‌گوید قصد داشته با کی روش حرف بزند اما فضای مناسب برای بیان حرف‌هایش را پیدا نکرده، یعنی اینکه باید نگران باشیم؛ نگران حال و روز تیمی که بیشتر از هر چیزی به آرامش نیاز دارد.

این حرف‌های مهدی رحمتی، توجیه مناسبی نیست برای به یکباره رفتنش اما همین حرف کوتاه می‌تواند این پرسش را پیش بیاورد که یعنی تیم ملی جای امنی نیست که اعضایش بتوانند به هم اعتماد کنند؟ که اگر اینطور است، باید از همین الان قید خیلی چیزها را بزنیم.

اتفاقی که از روز نخست حضور کی روش در تیم ملی شاهد بودیم، این بود که سرمربی تیم ملی قصد دارد هر طور شده بین اعضای تیمش اتحاد و یکدلی ایجاد کند که تا حدودی هم در این کار موفق بود. هنوز صحنه گلی که شاگردان کی روش به تیم ملی بحرین زدند را فراموش نکرده‌ایم. همان موقع بود که خیلی از تصورات به‌جا مانده از تیم‌های ملی سه چهار سال قبل به یکباره شکسته شد و تصور تازه‌ای از تیم ملی شکل گرفت. اینکه بعد از مدتها، دوباره تیمی داریم که یکدل شده‌اند، تیمی که اگر بازیکن بزرگی از آن روی نیمکت بنشیند، دلخور نمی‌شود از نیمکت نشینی و حتی بازوی مربی می‌شود تا به او در انگیزه دادن به جوان‌تر‌ها کمک کند.

دیدن این صحنه‌ها اگر چه جای خالی بعضی از امتیازات در مسیر ورود به جام جهانی را پر نمی‌کرد اما حداقل این دلخوشی را برای تک تک ما ایجاد کرده بود که در این تیم، کسی برای دیگری زیرآبی نمی‌رود یا به اصطلاح لایی نمی‌کشد.

دیدن این صحنه‌ها حتی باعث شده بود حرف‌هایی که درباره بعضی بازیکنان و قدرتنمایی شان در تیم شنیده می‌شد را جدی نگیریم و بگذاریم به حساب حسادت‌ها و غرض ورزی‌هایی که از بیرون با تیم می‌شود اما وقتی یکی از بازیکنان با تجربه تیم، به هر دلیل، بحث بی اعتمادی در تیم را پیش می‌کشد، یعنی اینکه زنگ خطر برای این تیم به صدا در آمده است.

تیم ملی فوتبال ایران روزهای حساسی را دارد و اگر قرار بر این باشد که در این روزها و لحظه‌های حساس؛ بخشی از توان و انرژی تیم هم صرف یکسری اتفاق‌های خود ساخته و خود خواسته شود، یعنی اینکه از همین حالا باید خیلی از آرزوها در این تیم را بر باد رفته بدانیم.

بی اعتمادی، نشانه‌ای است برای اینکه باور کنیم، این تیم آنقدرها هم که تصور می‌کردیم، یکدست و یکدل نبوده و همین حال و هوا می‌تواند نقطه شروعی باشد برای پایان دادن به آرزوها. پس بهتر است قبل از اینکه به این بی اعتمادی دامن زده شود و خیلی‌ها را در این تیم درگیر کند، خیلی زود به این موضوع رسیدگی شود. شاید یکی از مهم‌ترین وظایف رییس فدراسیون فوتبال در این مقطع این باشد که هر چه زودتر به این مساله رسیدگی کند و ببیند آیا این بی اعتمادی نتیجه ناامنی است یا اینکه ساخته ذهن تعدادی بازیکن است؟

شاید عده‌ای به اشتباه به درون تیم ملی رسیده‌اند و لازم است در این مقطع روی نامشان خط کشیده شود؛ فرقی هم نمی‌کند که با چه عنوانی در تیم هستند.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 22413

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>