Quantcast
Channel: اعتدال
Viewing all articles
Browse latest Browse all 22413

آقای احمدی نژاد در دوراهی سال 1374

$
0
0
ناخشنودی‌ها و فغان‌های اقتصادی که این روزها در محافل عامه شنیده می‌شود، بیش از همه یادآور فضای اجتماعی سالهای دوران دبیرستان ماست، سالهای 73 و 74. سالهایی که پیامدهای سیاست تعدیل و بحران بدهی‌ها، تاب را از مردمان ستانده بود. از یکی دو سال پیش، نرخ ارز جهش شدیدی کرده بود و پیامدهای تورمی آن با گذشت یکی دو سال بیشتر خودنمایی می‌کرد. در پایان سال 1373 نرخ تورم رسمی عددی حوالی 35 درصد را نشان می‌داد اما فشاری که بر توده مردم وارد می‌شد فراتر از اینها بود. چشم‌انداز سال آتی نیز وخیم‌تر بود. از همه اینها بدتر، اضطراب روانی در بازار و تولیدکنندگان بود. البته واردکنندگان و توزیع‌کنندگان داخلی کمتر از همه ناراضی بودند. برخی جریان های دانشجویی که پیش از این تنها با دو محور «اشرافیت دولت و تهاجم فرهنگی» در صف منتقدان دولت هاشمی رفسنجانی بودند، زین پس حتی در نقطه قوت دولت تکنوکرات سازندگی یعنی اقتصاد نیز مناقشه می‌کردند، هشداری که سالها قبل از زبان منتقدان برنامه اول شنیده می شد، منتقدین اقتصادی جناح چپ مانند حسین عظیمی و فرشاد مومنی در مجلاتی چون «اطلاعات اقتصادی- سیاسی، بیان، عصر ما و روزنامه سلام»، اردوگاه زده بودند و البته اقلیتی از اقتصادی‌های جناح‌راست نیز در زمره منتقدان فعال بودند مانند احمد توکلی.

به گزارش الف، همین مناقشات و بحران بدهی‌های خارجی موجب شده بود دولت نتواند برنامه دوم توسعه را به موقع تحویل مجلس دهد. سال 1373 هنوز هم سالی بدون برنامه در تقویم اقتصاد کشور است. کلیدواژه دیگری نیز در آن دوران بسیار شنیده می‌شد و آن «حصر اقتصادی» یا «محاصره اقتصادی» بود. واقعیتی که نتوانست ضربه کاری بر پیکره اقتصاد ایران وارد سازد.

البته شعارها و اظهارهای مردان دولت آدرس دیگری را می‌داد. با وجود خطبه‌های چندین ساله رئیس‌جمهور وقت در موضوع عدالت اجتماعی در نماز جمعه تهران، عملکرد واقعی و خروجی تصمیمات تیم اقتصادی دولت، موجب برافراشتن علم عدالتخواهی از سوی منتقدان شد. از جناح راست نیز، نشریه پیام دانشجو و مجله صبح مهدی نصیری در همین دوره تیغ قیام از نیام برکشیدند. رهبری در بیانات خود بسیاری از نگرانی‌ها را با لحن پدرانه بازتاب می‌داد و حتی در پیام نوروزی ابتدای سال 1374 رسما همه را توصیه به «انضباط اقتصادی و مالی» نمود. ایشان در هفته دولت سال بعد به جد از دولت خواست: «مسأله تورّم، باید به شکلى حل شود. قدرت پول ملى، بایستى به تدبیرِ هر چه تمامتر، با دنبال گیرى و تلاش هر چه بیشتر، تأمین شود. البته امیدوار هستیم که ان‌شاءاللَّه آن روزى که نتایج کارهاى شما بیشتر ظاهر شود و این کارهاى زیربنایى به نتایج برسد، همین طور هم شود، در دراز مدت، این طور خواهد شد؛ لیکن نمى‌شود منتظر ماند و از راههاى علاجى که در کوتاه‌مدت و میان مدّت مى‌تواند دنبال شود، نباید غافل شد. همین ارزش پول ملى، کلید حلّ بسیارى از مشکلات کشور است و این ضعف قدرت خرید در طبقات پایین مردم و عدم توانایى آنها بر تأمین نیازهاى زندگیشان، ناشى از این قضیه است». 

صداوسیما که هماره مشی محافظه‌کارانه‌ای داشت بالاخره سریالی خانوادگی با موضوع تاثیر شوک دلار بر ابعاد روانی و مالی خانواده‌ها ساخت. با وجود همراستا بودن تمام صاحبان منابر و تریبونها، وقتی برخی اعتراضات خیابانی در اطراف تهران و چند شهر دیگر پدید آمد، اندک اندک نقدها بالا گرفت و مساله از صورت صرفا اقتصادی به اقتصادی – امنیتی – سیاسی تغییر چهره داد. زمانی که مشخص شد سال 1374 با نرخ تورم 50 درصدی به پایان می‌رسد و اجرای نسخه صندوق بین‌المللی پول چه دستاوردی داشته است، رئیس جمهوری که خود را سردار آبادانی و عدالت اجتماعی می‌شمرد و بی‌باکانه اقتصاد را به دست نئوکلاسیکها سپرده بود، جسارت به خرج داد و خود ترمز حرکت قطار به سوی پرتگاه را کشید. تیم اقتصادی دولت متحول شد، هاشمی رفسنجانی، محمدناصر شرافت جهرمی و تیم او را از دانشگاه شهید بهشتی فراخواند تا ابتدا سامانی به افساردریدگی ارز و تورم دهد و سپس تثبیت اقتصادی را جایگزین تعدیل نماید. همگان می‌دانستند که تا ثبات اقتصاد کلان نباشد، شوک دیگری برای اصلاحات ساختاری، نقش تیر خلاص را بازی خواهد کرد. این توبه اقتصادی جواب داد و دو سال بعد که سید محمد خاتمی دولت را تحویل گرفت، نرخ تورم 50 درصدی به 17 درصد رسیده بود.

این شکست پرهزینه و توبه متعاقب آن، در دوران رئیس جمهوری رخ داد که در ابتدای دوره‌اش در شهریور 1372 در مقابل رهبری چنین گفته بود: « بر خلاف‌ پیش‌‌بینی‌ ناظران‌ غربی‌ که‌ به‌ غلط تصور می‌کردند ما تحت‌ تأثیر فشارهای‌ آنان‌ از اصول‌ اسلامی‌ و انقلابی‌ خود دست‌ برمی‌داریم‌ و یا تسلیم‌ خواهیم‌ شد، خوشبختانه‌ تحلیل‌ آنان‌ غلط از آب‌ در آمد و به‌ شهادت‌ آگاهان‌، دولت‌ و مردم‌ از این‌ مرحله‌ موفق‌ بیرون‌ آمدند. با اجرای‌ سیاستهای‌ تعدیل‌ اقتصادی‌، قدرت‌ خرید مردم‌ افزایش‌ یافته‌ است‌ و در حال‌ حاضر دولت‌ جدید باروحیه‌ای‌ کاری‌ و جدی‌ مصمم‌ است‌ با کسب‌ رهنمودهای‌ حضرتعالی‌ برنامه‌ پنج‌ساله‌ آینده‌ را که‌ حرکتی‌ در جهت‌ تحکیم‌ سیاستهای‌ موفق‌ گذشته‌ است‌ دنبال‌ کند».  سیاستهایی که نه موفق بود و نه دنبال شد.

اکنون 20 سال از آن تجربه تلخ اما درس‌آموز می‌گذرد، دو سال از شوک درمانی قیمتهای داخلی و یک سال از جهش شدید نرخ ارز نیز. به جای عبارت حصر اقتصادی نیز تحریمها نشسته‌اند، با شدتی بیشتر. البته اقتصاد ایران بسیار توانمندتر از دهه 1370 است، زیرساختها و سرمایه‌های انسانی قابل مقایسه نیستند، اما وابستگی تولید به واردات و وابستگی بودجه به صادرات نفتی نیز فزونتر شده، مصرف و ذائقه و خلقیات مردم ما نیز بسیار دیگرگون است. از آن سو همگان معترفند دشمن ما نیز دیگر اقتدار اقتصادی و سیاسی گذشته را از دست داده و در سراشیبی است... به هر حال نرخ تورم امسال ایران، قطعا رکورد سالهای 1375 تا حال را خواهد زد، در شرایطی که تحریمهای خارجی به قدر کافی، هزینه‌ساز شده‌اند، آیا آقای رئیس‌جمهور این درایت، سلامت نفس و شجاعت را دارد که توبه کند و ترمز شوک درمانی  و توصیه‌های IMF را بکشد؟ او فرصت تغییر تیم اقتصادی نئوکلاسیک خود را از دست داده است اما می‌تواند از همان سوراخ برای فاز دوم گزیده نشود. هنوز فرصت برای شنیدن نصیحت مشفقان و رنج تولیدگران و درددل مردمان باقی است. آیا او نیز خواهد توانست اقتصاد را پس از تثبیت و برقراری آرامش، به جانشین‌اش تحویل دهد؟

Viewing all articles
Browse latest Browse all 22413

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>