اعتدال: در روز 13 آبان 1358 گروهی از دانشجویان چهار دانشگاه تهران که خود را «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» مینامیدند، سفارت ایالات متحده آمریکا در تهران را تسخیر کردند و دیپلماتهای حاضر در ساختمان را به گروگان گرفتند.این اقدام بعدها به تسخیر لانه جاسوسی معروف شد.
این اقدام چند روز پس از آن صورت گرفت که شاه ایران بعد از مدتی سرگردانی در کشورهای مختلف سرانجام به آمریکا رفت. این موضوع باعث خشم دانشجویان مسلمانی شد که از فردای انقلاب در پی محاکمه شاه بودند. اینچنین بود که آنان تصمیم گرفتند در جریان برگزاری راهپیمایی به مناسبت سالروز کشتار دانشآموزان در سال 1357 که به عنوان روز دانشآموز شناخته میشد، سفارت ایالات متحده را تسخیر کنند.
روزنامه کیهان بعدازظهر 13 آبان در گزارشی که به چاپ سوم روزنامه منجر شد، در این باره نوشت: «صبح امروز گروهی که در جمع تظاهرکنندگان مراسم دانشگاه شرکت داشتند و از خیابان طالقانی عازم دانشگاه بودند جلوی سفارت آمریکا شروع به دادن شعارهای ضدامپریالیستی کردند و از بالای در و دیوار سفارت خود را به محوطه سفارت رساندند و آنجا را اشغال کردند. این جریان در ساعت 11 صبح امروز اتفاق افتاد و گروهی که وارد سفارتخانه شدهاند بین 15 تا 30 نفر هستند. جریان اشغال سفارت به کلانتری 7 و کمیته انقلاب منطقه 6 اطلاع داده شد و پاسداران این کمیته اقدامات فوقالعادهای را برای خارج کردن تظاهرکنندگان آغاز کردند. گوهری مسئول ارشاد کمیته انقلاب منطقه 6، ساعت 12:15 ظهر امروز در این مورد به خبرنگار کیهان گفت: نظر به مساله راهپیمایی اقدامات احتیاطی لازم را انجام دادیم و گروهی از پاسداران این منطقه و گروهی دیگر که مربوط به منطقه دیگر بودند پشت دیوارهای سفارت آمریکا گماردیم تا آنان از وارد شدن به داخل سفارت جلوگیری کنند ولی علیرغم تلاش برادران پاسدار ما هجوم مردم برای داخل شدن به سفارت باعث شد تا گروهی وارد سفارت شوند. از طرف کمیته اقدامات لازم برای خارج کردن مهاجمین و تظاهرکنندگان صادر شده است و چون پاسداران ما اجازه ورود به داخل سفارتخانه را ندارند به این خاطر تلاش آنان بر این است که از ورود اشخاص جلوگیری نمایند. از سوی دیگر چون امروز روز یکشنبه است و سفارت آمریکا تعطیل رسمی میباشد، ظاهرا کسی در داخل سفارتخانه نبوده است و ما هنوز نمیدانیم با چه اقدامی کسانی را که در داخل سفارت شدهاند از آنجا بیرون کنیم. و در این باره منتظر اخذ دستور از مقامات بالا هستیم. از سوی دیگر کلانتری 7 تهران موضوع اشغال سفارت آمریکا را از سوی گروهی از تظاهرکنندگان تایید کرد و یکی از افسران کلانتری گفت: جریان اشغال سفارت به کلانتری اطلاع داده شده است و اقدامات لازم از سوی کلانتری انجام شده است. این افسر از تعداد کسانی که وارد سفارت شدهاند اظهار بیاطلاعی کرد.
کمیته منطقه 6 در این مورد گفت: طبق اطلاعات رسیده، در پی اشغال سفارت، افراد سفارت برای جلوگیری از ورود تظاهرکنندگان به داخل سفارت شروع به پرتاب گاز اشکآور کردهاند. یکی از مسئولان کمیته در مورد اینکه چه اقدامی برای خارج کردن مسالمتآمیز افراد اشغالگر انجام داده یا خواهید داد، گفت: در پی این ماجرای تاسفبار ابتدا ما تصمیم گرفتیم چند تن از برادران پاسدارمان را بدون سلاح داخل سفارت بفرستیم تا با مذاکره از راه مسالمتآمیز مهاجمان را وادار به خروج از داخل سفارت کنیم، ولی نظر به اینکه ورود بدون اجازه به داخل سفارت ممکن نیست، این اقدام عملی نشد.»
به نوشته روزنامه کیهان ساعت 12:15 همان روز یک مقام بلندپایه وزارت خارجه در تماسی با این روزنامه درباره اشغال سفارت آمریکا توسط گروهی ناشناس گفت: «از صبح که به ما موضوع را گزارش دادند، نخستوزیری، سپاه پاسداران و شهربانی اقدامات لازم را از طریق سفارت انجام دادهاند. تاکنون عدهای از این تظاهرکنندگان وارد زیرزمین سفارت شدهاند و از طرف سفارت هم با پرتاب گاز اشکآور اقدام به متفرق کردن آنها شده است. تظاهرکنندگان مشغول قرائت قطعنامه هستند. پاسداران و کمیتهها حفاظت ساختمان را برعهده گرفتهاند.» وی افزود: «50 نفر داخل ساختمان شدهاند، منتها در زیرزمین ساختمان مستقر شدهاند البته درگیری هنوز وجود دارد و پاسداران و افراد شهربانی و کمیتهها مشغول جلوگیری از ورود آنان به ساختمان هستند.»
از ساعت 16 همان روز، آزاد کردن گروهی از ایرانیانی که به عنوان ارباب رجوع یا کارمند در داخل سفارت بودند آغاز شد و آمریکاییها با چشم بسته به محل دیگری منتقل شدند. همزمان یکی از متحصنین که در داخل سفارت بود، پس از خارج شدن از آنجا در گفتوگو با روزنامهها گفت: ما به عنوان اعتراض به سیاست آمریکا اینجا را اشغال کردهایم و گروهی از دانشجویان در محوطه متحصن شدهاند و اعلام کردهاند که تحصن آنها ادامه خواهد داشت.
فردای آن روز روزنامهها پر بود از گزارشهای اختصاصی از اشغال سفارت آمریکا. موضوعی که حالا به بزرگترین بحران در روابط ایران و آمریکا تبدیل شده بود. امام (ره) به مناسبت 13 آبان پیامی داده بود که در آن آمده بود: «بر دانشآموزان، دانشگاهیان، محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام حملات خود را علیه آمریکا و اسراییل گسترش داده تا آمریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتکار نمایند.» پیامی که مطلع نخستین اطلاعیه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام شد. آنان در این اطلاعیه با اعلام اینکه «انقلاب ایران موقعیت آمریکا را در ابعاد سیاسی، اقتصادی و استراتژیکی در منطقه برهم زده است»، افزودند: «ما دانشجویان مسلمان پیرو خط امام خمینی ضمن دفاع از موضع قاطعانه امام در مقابل آمریکای جهانخوار به منظور اعتراض به دسیسههای امپریالیستی و صهیونیستی سفارت جاسوسی آمریکا در تهران را به تصرف درآوردهایم تا اعتراض خویش را به گوش جهانیان برسانیم».
اعتراض نسبت به پذیرش شاه از سوی دولت آمریکا، اعتراض به عملکرد دولت موقت، شناسایی جاسوسان آمریکایی و عوامل داخلی آنها، پایان دادن به توطئهگری و سلطه جوییهای آمریکاییان در ایران، نشان دادن ضربه شستی به ایالات متحده به تلافی طراحی و اجرای کودتای 28 مرداد 32، اعتراض به آمریکا به علت ایجاد فشار تبلیغاتی انحصاری و کمک و حمایت از افراد ضد انقلاب و فراری علیه انقلاب اسلامی از جمله مواردی بود که از سوی دانشجویان به عنوان دلایل تسخیر سفارت عنوان شد.
همزمان با این تحولات رسانههای بینالمللی خواستههای دانشجویان را پوشش خبری میدادند. از آن جمله رادیو مسکو بود که صبح روز 14 آبان در خبری اعلام کرد: گزارش رسیده از تهران حاکیست که دیروز صدها تن از تظاهرکنندگان در برابر سفارت آمریکا در تهران اجتماع کردند و خواستار تسلیم شاه مخلوع که برای معالجه اجازه ورود به آمریکا یافته است شدند. رادیو لندن هم در خبری اعلام کرد: دیروز 300 نفر دانشجو، سفارتخانه آمریکا در تهران را اشغال کردند و میخواهند آمریکا شاه سابق را تحویل ایران بدهد تا محاکمه گردد. آنها بسیاری از کارمندان سفارتخانه را گروگان گرفتند.
یک روز پس از حمله به سفارت، مهندس مهدی بازرگان نخستوزیر دولت موقت استعفانامه خود را تقدیم امام کرد. موضوعی که با استقبال دانشجویان مواجه شد. آنان با انتقاد از شیوه مدیریت کشور در دوران بازرگان، معتقد بودند دولت به جای اینکه به استقلال سیاسی و فرهنگی و اقتصادی برسد در جهت عکس میرود.
طی روزهای بعد از تسخیر سفارت آمریکا دانشجویان در گفتوگو با رسانهها بارها تاکید کردند که سفارت آمریکا لانه جاسوسی و مرکز توطئهها و طرحهای ضدانقلاب است. اما در عین حال تاکید کردند این حرکت یعنی اشغال سفارت محدود خواهد بود. دو روز بعد بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز با استقبال از حرکت دانشجویان گفت: «مرکزی که جوانهای ما گرفتهاند مرکز جاسوسی و توطئه بوده است.» امام خمینی افزود: «آمریکا توقع دارد که شاه را ببرد به آنجا مشغول توطئه، پایگاهی هم اینجا برای توطئه درست کنند، و جوانهای ما بنشینند و تماشا کنند. باز ریشههای فاسد به فعالیت افتاده بودند که ما هم دخالتی بکنیم و جوانها را بگوییم که شما بیرون بیایید از آنجایی که رفتند. جوانها یک کاری کردند برای اینکه دیدند، آخر ناراحت کردند این جوانها را.»
ساعت پانزده و چهل دقیقه روز چهاردهم آبان ماه 1358، حجتالاسلام حاج سیداحمد خمینی، فرزند امام خمینی وارد محوطه اشغالی سفارت آمریکا شد و مورد استقبال دانشجویان قرار گرفت. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام که از روز گذشته سفارت آمریکا را تصرف کرده بودند در اعلامیه شماره 9 خود از سیداحمد خمینی دعوت کردند تا برای آگاهی از چگونگی اوضاع داخل سفارت به دانشجویان بپیوندند. سیداحمد خمینی هم این دعوت را پذیرفت و عصر همان روز وارد سفارت آمریکا شد. سیداحمد خمینی سپس در یک مصاحبه مطبوعاتی که در همان جا برگزار شد، شرکت کرد. او در آن مصاحبه گفت: «من به دعوت برادران پیرو خط امام به اینجا آمدهام اما هنوز با آنها گفتوگویی انجام ندادهام.» وقتی درباره پیام امام برای دانشجویان سؤال شد. فرزند امام گفت: «تمام مردم ایران از این عمل پشتیبانی میکنند.» او افزود: «به نظر من اقدام دانشجویان، اشغال سفارت آمریکا محسوب نمیشود بلکه جوانان دلیر ما لانه جاسوسی را تصرف کردهاند تا اشغالگران را بیرون رانند».
بعد از سخنرانی امام در حمایت از اقدام دانشجویان مردم به پشتیبانی گسترده از این حرکت پرداختند و با راهپیماییهای گسترده و شبانهروزی در اطراف سفارت حمایت خود را از آنان اعلام کردند. پس از چندی امام خمینی در سخنانی اعلام کرد زنان و سیاهپوستانی که در میان گروگانها بودند آزاد و بقیه که ارکان لانه جاسوسی آمریکا در تهران بودند به عنوان گروگان باقی میمانند. یک روز بعد دانشجویان پیرو خط امام که در داخل سفارت مستقر بودند، پس از آماده کردن لیست 13 گروگان زن و سیاهپوست طی نامهای از سیداحمد خمینی خواستند که برای مراقبت و نظارت در امر نقل و انتقال گروگانها به سفارت بیاید تا هنگام آزادی آنان را تا محل وزارت خارجه و از آنجا به فرودگاه مهرآباد همراهی نماید.
هرچند حرکت دانشجویان در روز 13 آبان 1358 مورد استقبال اکثریت قاطع نیروهای سیاسی و مردم قرار گرفت اما با افشاگریهایی که طی روزهای بعد با استناد به اسناد به دست آمده از سفارت علیه برخی گروههای سیاسی صورت گرفت حرکت دانشجویان تا حدودی به درگیریها و جناح بندیهای سیاسی کشیده شد. از سوی دیگر دولت آمریکا که حاضر نشده بود شاه را تحویل دهد، طی ماههای بعد با واسطه کردن بسیاری از چهرههای جهانی از جمله پاپ خواستار آزادی گروگانها شد اما وقتی با مخالفت ایران روبرو شد، ناامید از راه حل سیاسی، تصمیم به اجرای طرحی نظامی برای نجات گروگانها گرفت و با یک برنامه از پیش تنظیم شده، در تاریخ 5 اردیبهشت 59 با هشت فروند هلیکوپتر و یک هواپیما به خاک ایران حمله کرد اما با وقوع طوفان شن در صحرای طبس این عملیات به شکست انجامید و نیروهای آمریکایی با 9 نفر کشته و بیآنکه موفقیتی به دست بیاورند به کشورشان بازگشتند.
اشغال سفارت که در ابتدا قرار بود «محدود به زمان» باشد حدود 444 روز به طول انجامید. یکسال پس از آغاز گروگانگیری تصمیمگیری درباره این موضوع به مجلس کشیده شد. سرانجام در 11 آبان 59 چهار شرط پیشنهادی کمیسیون ویژه درباره گروگانهای آمریکایی به تصویب رسید: آزاد گذاشتن تمامی سرمایههای ایران، لغو تمام ادعاهای آمریکا علیه ایران، تضمین عدم دخالت سیاسی و نظامی آمریکا در ایران و باز پس دادن اموال شاه.
هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات خود در این باره مینویسد: «سرانجام این چهار شرط به تصویب و به دولت برای اجرا ابلاغ شد. کیفیت اجرا هم برعهده دولت گذاشته شد. آنچه مجلس میخواست این بود که چهار شرط تصویبی به نتیجه برسد. قرار شد اگر آمریکا شرایط را پذیرفت، اقدامات اجرایی صورت بگیرد و اگر نپذیرفت، پیشبینی شده بود که قوه قضائیه خود را برای محاکمه جاسوسهای آمریکایی آماده کند».پس از مصوبه مجلس، دانشجویان پیرو خط امام با بنیانگذار انقلاب ملاقات کردند. امام ضمن تایید مصوبه مجلس، مسئولیت نگهداری گروگانها را به دولت واگذار کرد. دولت هم با تعیین بهزاد نبوی، مشاور امور اجرایی نخست وزیر در غیاب وزیر خارجه پیگیری مساله را آغاز کرد. در این میان با توجه به ممنوعیت مذاکره مستقیم با آمریکا که در مصوبه مجلس بر آن تاکید شده بود، حضور یک میانجی بین ایران و آمریکا ضروری بود که این کار به دولت الجزایر که حافظ منافع ایران در آمریکا بود، سپرده شد. پس از گذشت چند روز از مصوبه مجلس، مذاکرات آغاز شد.
پس از ماهها مذاکره و مشورتهای گسترده، مذاکرات به مراحل حساسی رسید. هاشمی رفسنجانی میگوید: «در مراحل اولیه این مذاکرات مشخص شد که آمریکاییها حاضر به پذیرش تمام و کمال مصوبه مجلس نیستند و تلاش میکنند به بهانههای مختلف و با تفسیرهای گوناگون از اجرای آن شانه خالی کنند. گاهی دولت ایران را از رونالد ریگان، رئیسجمهور آینده آمریکا میترساندند و گاهی هم از حمله نظامی، تحریم اقتصادی و ایجاد بحرانهای سیاسی. اما سرانجام پس از ماهها مذاکره و مشورتهای گسترده، با درایت و دقت نمایندگان ایران و الجزایر، مذاکرات به نقطه قابل قبولی رسید و با دو لایحهای که دولت توسط آقای بهزاد نبوی [در تاریخ 22 دی 1359] در ارتباط با حل و فصل اختلافات مالی و حقوقی ایران و آمریکا و بازپس گرفتن اموال شاه و بستگانش، به مجلس ارائه کرد و به تصویب رسید، مذاکرات سرعت بیشتری گرفت و به امضای سه سند [در تاریخ 29 دی 1359] که به بیانیه الجزایر معروف گردید، منجر شد.» در این بیانیه بر عدم مداخله آمریکا در امور ایران، استرداد داراییهای ایران که در اختیار بانکهای آمریکایی بود، لغو تحریمهای تجاری و ادعاهای بیاساس آمریکاییها و نیز برگشت داراییهای خانواده شاه سابق تاکید شده بود.سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان و بعد از آنکه دولتهای ایران و آمریکا، بیانیه حل و فصل اختلافات را که توسط دولت الجزایر و با توافق طرفین تنظیم شده بود، امضا کردند و آمریکا عملا شرایط آن بیانیه را پذیرفت، بیشاز 50 گروگان آمریکایی پس از 444 روز، اجازه خروج از ایران را در تاریخ 30 دی 1359 به دست آوردند.
این اقدام چند روز پس از آن صورت گرفت که شاه ایران بعد از مدتی سرگردانی در کشورهای مختلف سرانجام به آمریکا رفت. این موضوع باعث خشم دانشجویان مسلمانی شد که از فردای انقلاب در پی محاکمه شاه بودند. اینچنین بود که آنان تصمیم گرفتند در جریان برگزاری راهپیمایی به مناسبت سالروز کشتار دانشآموزان در سال 1357 که به عنوان روز دانشآموز شناخته میشد، سفارت ایالات متحده را تسخیر کنند.
روزنامه کیهان بعدازظهر 13 آبان در گزارشی که به چاپ سوم روزنامه منجر شد، در این باره نوشت: «صبح امروز گروهی که در جمع تظاهرکنندگان مراسم دانشگاه شرکت داشتند و از خیابان طالقانی عازم دانشگاه بودند جلوی سفارت آمریکا شروع به دادن شعارهای ضدامپریالیستی کردند و از بالای در و دیوار سفارت خود را به محوطه سفارت رساندند و آنجا را اشغال کردند. این جریان در ساعت 11 صبح امروز اتفاق افتاد و گروهی که وارد سفارتخانه شدهاند بین 15 تا 30 نفر هستند. جریان اشغال سفارت به کلانتری 7 و کمیته انقلاب منطقه 6 اطلاع داده شد و پاسداران این کمیته اقدامات فوقالعادهای را برای خارج کردن تظاهرکنندگان آغاز کردند. گوهری مسئول ارشاد کمیته انقلاب منطقه 6، ساعت 12:15 ظهر امروز در این مورد به خبرنگار کیهان گفت: نظر به مساله راهپیمایی اقدامات احتیاطی لازم را انجام دادیم و گروهی از پاسداران این منطقه و گروهی دیگر که مربوط به منطقه دیگر بودند پشت دیوارهای سفارت آمریکا گماردیم تا آنان از وارد شدن به داخل سفارت جلوگیری کنند ولی علیرغم تلاش برادران پاسدار ما هجوم مردم برای داخل شدن به سفارت باعث شد تا گروهی وارد سفارت شوند. از طرف کمیته اقدامات لازم برای خارج کردن مهاجمین و تظاهرکنندگان صادر شده است و چون پاسداران ما اجازه ورود به داخل سفارتخانه را ندارند به این خاطر تلاش آنان بر این است که از ورود اشخاص جلوگیری نمایند. از سوی دیگر چون امروز روز یکشنبه است و سفارت آمریکا تعطیل رسمی میباشد، ظاهرا کسی در داخل سفارتخانه نبوده است و ما هنوز نمیدانیم با چه اقدامی کسانی را که در داخل سفارت شدهاند از آنجا بیرون کنیم. و در این باره منتظر اخذ دستور از مقامات بالا هستیم. از سوی دیگر کلانتری 7 تهران موضوع اشغال سفارت آمریکا را از سوی گروهی از تظاهرکنندگان تایید کرد و یکی از افسران کلانتری گفت: جریان اشغال سفارت به کلانتری اطلاع داده شده است و اقدامات لازم از سوی کلانتری انجام شده است. این افسر از تعداد کسانی که وارد سفارت شدهاند اظهار بیاطلاعی کرد.
کمیته منطقه 6 در این مورد گفت: طبق اطلاعات رسیده، در پی اشغال سفارت، افراد سفارت برای جلوگیری از ورود تظاهرکنندگان به داخل سفارت شروع به پرتاب گاز اشکآور کردهاند. یکی از مسئولان کمیته در مورد اینکه چه اقدامی برای خارج کردن مسالمتآمیز افراد اشغالگر انجام داده یا خواهید داد، گفت: در پی این ماجرای تاسفبار ابتدا ما تصمیم گرفتیم چند تن از برادران پاسدارمان را بدون سلاح داخل سفارت بفرستیم تا با مذاکره از راه مسالمتآمیز مهاجمان را وادار به خروج از داخل سفارت کنیم، ولی نظر به اینکه ورود بدون اجازه به داخل سفارت ممکن نیست، این اقدام عملی نشد.»
به نوشته روزنامه کیهان ساعت 12:15 همان روز یک مقام بلندپایه وزارت خارجه در تماسی با این روزنامه درباره اشغال سفارت آمریکا توسط گروهی ناشناس گفت: «از صبح که به ما موضوع را گزارش دادند، نخستوزیری، سپاه پاسداران و شهربانی اقدامات لازم را از طریق سفارت انجام دادهاند. تاکنون عدهای از این تظاهرکنندگان وارد زیرزمین سفارت شدهاند و از طرف سفارت هم با پرتاب گاز اشکآور اقدام به متفرق کردن آنها شده است. تظاهرکنندگان مشغول قرائت قطعنامه هستند. پاسداران و کمیتهها حفاظت ساختمان را برعهده گرفتهاند.» وی افزود: «50 نفر داخل ساختمان شدهاند، منتها در زیرزمین ساختمان مستقر شدهاند البته درگیری هنوز وجود دارد و پاسداران و افراد شهربانی و کمیتهها مشغول جلوگیری از ورود آنان به ساختمان هستند.»
از ساعت 16 همان روز، آزاد کردن گروهی از ایرانیانی که به عنوان ارباب رجوع یا کارمند در داخل سفارت بودند آغاز شد و آمریکاییها با چشم بسته به محل دیگری منتقل شدند. همزمان یکی از متحصنین که در داخل سفارت بود، پس از خارج شدن از آنجا در گفتوگو با روزنامهها گفت: ما به عنوان اعتراض به سیاست آمریکا اینجا را اشغال کردهایم و گروهی از دانشجویان در محوطه متحصن شدهاند و اعلام کردهاند که تحصن آنها ادامه خواهد داشت.
فردای آن روز روزنامهها پر بود از گزارشهای اختصاصی از اشغال سفارت آمریکا. موضوعی که حالا به بزرگترین بحران در روابط ایران و آمریکا تبدیل شده بود. امام (ره) به مناسبت 13 آبان پیامی داده بود که در آن آمده بود: «بر دانشآموزان، دانشگاهیان، محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام حملات خود را علیه آمریکا و اسراییل گسترش داده تا آمریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتکار نمایند.» پیامی که مطلع نخستین اطلاعیه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام شد. آنان در این اطلاعیه با اعلام اینکه «انقلاب ایران موقعیت آمریکا را در ابعاد سیاسی، اقتصادی و استراتژیکی در منطقه برهم زده است»، افزودند: «ما دانشجویان مسلمان پیرو خط امام خمینی ضمن دفاع از موضع قاطعانه امام در مقابل آمریکای جهانخوار به منظور اعتراض به دسیسههای امپریالیستی و صهیونیستی سفارت جاسوسی آمریکا در تهران را به تصرف درآوردهایم تا اعتراض خویش را به گوش جهانیان برسانیم».
اعتراض نسبت به پذیرش شاه از سوی دولت آمریکا، اعتراض به عملکرد دولت موقت، شناسایی جاسوسان آمریکایی و عوامل داخلی آنها، پایان دادن به توطئهگری و سلطه جوییهای آمریکاییان در ایران، نشان دادن ضربه شستی به ایالات متحده به تلافی طراحی و اجرای کودتای 28 مرداد 32، اعتراض به آمریکا به علت ایجاد فشار تبلیغاتی انحصاری و کمک و حمایت از افراد ضد انقلاب و فراری علیه انقلاب اسلامی از جمله مواردی بود که از سوی دانشجویان به عنوان دلایل تسخیر سفارت عنوان شد.
همزمان با این تحولات رسانههای بینالمللی خواستههای دانشجویان را پوشش خبری میدادند. از آن جمله رادیو مسکو بود که صبح روز 14 آبان در خبری اعلام کرد: گزارش رسیده از تهران حاکیست که دیروز صدها تن از تظاهرکنندگان در برابر سفارت آمریکا در تهران اجتماع کردند و خواستار تسلیم شاه مخلوع که برای معالجه اجازه ورود به آمریکا یافته است شدند. رادیو لندن هم در خبری اعلام کرد: دیروز 300 نفر دانشجو، سفارتخانه آمریکا در تهران را اشغال کردند و میخواهند آمریکا شاه سابق را تحویل ایران بدهد تا محاکمه گردد. آنها بسیاری از کارمندان سفارتخانه را گروگان گرفتند.
یک روز پس از حمله به سفارت، مهندس مهدی بازرگان نخستوزیر دولت موقت استعفانامه خود را تقدیم امام کرد. موضوعی که با استقبال دانشجویان مواجه شد. آنان با انتقاد از شیوه مدیریت کشور در دوران بازرگان، معتقد بودند دولت به جای اینکه به استقلال سیاسی و فرهنگی و اقتصادی برسد در جهت عکس میرود.
طی روزهای بعد از تسخیر سفارت آمریکا دانشجویان در گفتوگو با رسانهها بارها تاکید کردند که سفارت آمریکا لانه جاسوسی و مرکز توطئهها و طرحهای ضدانقلاب است. اما در عین حال تاکید کردند این حرکت یعنی اشغال سفارت محدود خواهد بود. دو روز بعد بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز با استقبال از حرکت دانشجویان گفت: «مرکزی که جوانهای ما گرفتهاند مرکز جاسوسی و توطئه بوده است.» امام خمینی افزود: «آمریکا توقع دارد که شاه را ببرد به آنجا مشغول توطئه، پایگاهی هم اینجا برای توطئه درست کنند، و جوانهای ما بنشینند و تماشا کنند. باز ریشههای فاسد به فعالیت افتاده بودند که ما هم دخالتی بکنیم و جوانها را بگوییم که شما بیرون بیایید از آنجایی که رفتند. جوانها یک کاری کردند برای اینکه دیدند، آخر ناراحت کردند این جوانها را.»
ساعت پانزده و چهل دقیقه روز چهاردهم آبان ماه 1358، حجتالاسلام حاج سیداحمد خمینی، فرزند امام خمینی وارد محوطه اشغالی سفارت آمریکا شد و مورد استقبال دانشجویان قرار گرفت. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام که از روز گذشته سفارت آمریکا را تصرف کرده بودند در اعلامیه شماره 9 خود از سیداحمد خمینی دعوت کردند تا برای آگاهی از چگونگی اوضاع داخل سفارت به دانشجویان بپیوندند. سیداحمد خمینی هم این دعوت را پذیرفت و عصر همان روز وارد سفارت آمریکا شد. سیداحمد خمینی سپس در یک مصاحبه مطبوعاتی که در همان جا برگزار شد، شرکت کرد. او در آن مصاحبه گفت: «من به دعوت برادران پیرو خط امام به اینجا آمدهام اما هنوز با آنها گفتوگویی انجام ندادهام.» وقتی درباره پیام امام برای دانشجویان سؤال شد. فرزند امام گفت: «تمام مردم ایران از این عمل پشتیبانی میکنند.» او افزود: «به نظر من اقدام دانشجویان، اشغال سفارت آمریکا محسوب نمیشود بلکه جوانان دلیر ما لانه جاسوسی را تصرف کردهاند تا اشغالگران را بیرون رانند».
بعد از سخنرانی امام در حمایت از اقدام دانشجویان مردم به پشتیبانی گسترده از این حرکت پرداختند و با راهپیماییهای گسترده و شبانهروزی در اطراف سفارت حمایت خود را از آنان اعلام کردند. پس از چندی امام خمینی در سخنانی اعلام کرد زنان و سیاهپوستانی که در میان گروگانها بودند آزاد و بقیه که ارکان لانه جاسوسی آمریکا در تهران بودند به عنوان گروگان باقی میمانند. یک روز بعد دانشجویان پیرو خط امام که در داخل سفارت مستقر بودند، پس از آماده کردن لیست 13 گروگان زن و سیاهپوست طی نامهای از سیداحمد خمینی خواستند که برای مراقبت و نظارت در امر نقل و انتقال گروگانها به سفارت بیاید تا هنگام آزادی آنان را تا محل وزارت خارجه و از آنجا به فرودگاه مهرآباد همراهی نماید.
هرچند حرکت دانشجویان در روز 13 آبان 1358 مورد استقبال اکثریت قاطع نیروهای سیاسی و مردم قرار گرفت اما با افشاگریهایی که طی روزهای بعد با استناد به اسناد به دست آمده از سفارت علیه برخی گروههای سیاسی صورت گرفت حرکت دانشجویان تا حدودی به درگیریها و جناح بندیهای سیاسی کشیده شد. از سوی دیگر دولت آمریکا که حاضر نشده بود شاه را تحویل دهد، طی ماههای بعد با واسطه کردن بسیاری از چهرههای جهانی از جمله پاپ خواستار آزادی گروگانها شد اما وقتی با مخالفت ایران روبرو شد، ناامید از راه حل سیاسی، تصمیم به اجرای طرحی نظامی برای نجات گروگانها گرفت و با یک برنامه از پیش تنظیم شده، در تاریخ 5 اردیبهشت 59 با هشت فروند هلیکوپتر و یک هواپیما به خاک ایران حمله کرد اما با وقوع طوفان شن در صحرای طبس این عملیات به شکست انجامید و نیروهای آمریکایی با 9 نفر کشته و بیآنکه موفقیتی به دست بیاورند به کشورشان بازگشتند.
اشغال سفارت که در ابتدا قرار بود «محدود به زمان» باشد حدود 444 روز به طول انجامید. یکسال پس از آغاز گروگانگیری تصمیمگیری درباره این موضوع به مجلس کشیده شد. سرانجام در 11 آبان 59 چهار شرط پیشنهادی کمیسیون ویژه درباره گروگانهای آمریکایی به تصویب رسید: آزاد گذاشتن تمامی سرمایههای ایران، لغو تمام ادعاهای آمریکا علیه ایران، تضمین عدم دخالت سیاسی و نظامی آمریکا در ایران و باز پس دادن اموال شاه.
هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات خود در این باره مینویسد: «سرانجام این چهار شرط به تصویب و به دولت برای اجرا ابلاغ شد. کیفیت اجرا هم برعهده دولت گذاشته شد. آنچه مجلس میخواست این بود که چهار شرط تصویبی به نتیجه برسد. قرار شد اگر آمریکا شرایط را پذیرفت، اقدامات اجرایی صورت بگیرد و اگر نپذیرفت، پیشبینی شده بود که قوه قضائیه خود را برای محاکمه جاسوسهای آمریکایی آماده کند».پس از مصوبه مجلس، دانشجویان پیرو خط امام با بنیانگذار انقلاب ملاقات کردند. امام ضمن تایید مصوبه مجلس، مسئولیت نگهداری گروگانها را به دولت واگذار کرد. دولت هم با تعیین بهزاد نبوی، مشاور امور اجرایی نخست وزیر در غیاب وزیر خارجه پیگیری مساله را آغاز کرد. در این میان با توجه به ممنوعیت مذاکره مستقیم با آمریکا که در مصوبه مجلس بر آن تاکید شده بود، حضور یک میانجی بین ایران و آمریکا ضروری بود که این کار به دولت الجزایر که حافظ منافع ایران در آمریکا بود، سپرده شد. پس از گذشت چند روز از مصوبه مجلس، مذاکرات آغاز شد.
پس از ماهها مذاکره و مشورتهای گسترده، مذاکرات به مراحل حساسی رسید. هاشمی رفسنجانی میگوید: «در مراحل اولیه این مذاکرات مشخص شد که آمریکاییها حاضر به پذیرش تمام و کمال مصوبه مجلس نیستند و تلاش میکنند به بهانههای مختلف و با تفسیرهای گوناگون از اجرای آن شانه خالی کنند. گاهی دولت ایران را از رونالد ریگان، رئیسجمهور آینده آمریکا میترساندند و گاهی هم از حمله نظامی، تحریم اقتصادی و ایجاد بحرانهای سیاسی. اما سرانجام پس از ماهها مذاکره و مشورتهای گسترده، با درایت و دقت نمایندگان ایران و الجزایر، مذاکرات به نقطه قابل قبولی رسید و با دو لایحهای که دولت توسط آقای بهزاد نبوی [در تاریخ 22 دی 1359] در ارتباط با حل و فصل اختلافات مالی و حقوقی ایران و آمریکا و بازپس گرفتن اموال شاه و بستگانش، به مجلس ارائه کرد و به تصویب رسید، مذاکرات سرعت بیشتری گرفت و به امضای سه سند [در تاریخ 29 دی 1359] که به بیانیه الجزایر معروف گردید، منجر شد.» در این بیانیه بر عدم مداخله آمریکا در امور ایران، استرداد داراییهای ایران که در اختیار بانکهای آمریکایی بود، لغو تحریمهای تجاری و ادعاهای بیاساس آمریکاییها و نیز برگشت داراییهای خانواده شاه سابق تاکید شده بود.سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان و بعد از آنکه دولتهای ایران و آمریکا، بیانیه حل و فصل اختلافات را که توسط دولت الجزایر و با توافق طرفین تنظیم شده بود، امضا کردند و آمریکا عملا شرایط آن بیانیه را پذیرفت، بیشاز 50 گروگان آمریکایی پس از 444 روز، اجازه خروج از ایران را در تاریخ 30 دی 1359 به دست آوردند.