بدون شک هر چه از ایران و جاذبه هایش بنویسم، بازهم حق مطلب ادا نشده است. در ادامه سلسه گزارش های پایگاه خبری تحلیلی اعتدال،از مناطق زیبای کشور ، اینبار هم چند منطقه بی نظیر را معرفی می کنیم.
ابیانه، زیباترین روستای کشور
ابیانه تاریخی در 40 کیلومتری شمال غربی نطنز، در دامنه کوه «کرکس» در آرامش روستایی خود آرمیده است. از سویی ارزش این روستا در معماری بومی و سازههای تاریخی گونهگون آن است و از سوی دیگر، دلانگیزیای در خوشآب و هوایی و منظرگاهایش وجود دارد.
فریده گلبو، رماننویس که پژوهش ژرفی در مورد ابیانه انجام داده و در این باره کتاب نوشته است، میگوید: ابیانه(از بخشهای نطنز) به لحاظ معماری کهن، نوع مصالح و ویژگی جغرافیایی، از زیباترین روستاهای کشور است.
این نویسنده میافزاید: از کیلومتر 54 جاده کاشان به نطنز، یک کجراهه، گردشگر را از دهکدههای هنجن، یازند، کنجان، برز و تره، گذر میدهد و پس از 24 کیلومتر به «ابیانه» میرساند که در دامنه کوه کرکس، از روزگار دور تاکنون، استوار برپا ایستاده است.
گلبو ادامه میدهد: ورود به ابیانه در آغاز انسان را مبهوت نمیکند. حتی توجه و کنجکاوی چندانی برنمیانگیزد، تا آنجا که نمیتوان فرقی بین این دهکده بنبست با دیگر روستاهای ایران یافت. اما با هر قدمی که به قلب ده بر میداری، مبهوت میشوی که چگونه این مجموعه تاریخی، از زمان ساسانیان، همچنان دستنخورده مانده است.
به گفته فریده گلبو، دیوار گیرای خانهها از خشت مسیرنگیست که هرچه باران میخورد، سفتتر میشود. درست مانند خود ابیانهایها که در برابر یورش رویدادهای تاریخی و رخدادهای طبیعی همچون زلزله، به صبوری کوه ایستادهاند و کوشیدهاند یادگار نیاکان خود را در هر سازه تازه، یا تعمیر بنا رهبان باشند. گلبو سپس در کوچههای ابیانه گام بر میدارد: «بسیاری از سر درهای ابیانه، یادگار دوره صفویه است. در ابیانه بیش از هر چیز، همانندی خانهها و یکسانی پنجرههای مشبک، نظرت را جلب میکند. درها همه چوبی قدیمی و اصیل و بر روی هر یک نقشی هندسی و شعری که نمودی از فرهنگ ایرانی دارد. ابیانه در کل مثل یک شیء عتیقه، نفیس و گرانبهاست.»
کرمان، سرزمین تضادها
کرمان، سرزمین تضادهاست: سرزمین پستههای خندان که زلزله سال 1382 آن را گریان کرد. سرزمین طبیعت و کویر، سرزمین آبشارها و شنزارها؛ گرمای کویری و سرمای سوزدار؛ سرزمین صخرهها، غارها، ییلاقها، کلوتها، چشمهها و بوتههای گل سرخ.
اگر در شمال، در یک نقطه، نزدیکی شگفت کوه، جنگل، باغهای نارنج، کرانه و دریا را میبینید، در کرمان میتوان همنشینی تضادها(جمع ضدین) مانند کلوتهای شهداد(شهر ارواح)، غارهای طبیعی، رودخانه شور، درههای ییلاقی، تپههای برفگیر «سیرچ»، نمکزار، «گندم بریان» و قلمرو سنگهای سیاه آذرین را در نزدیکی هم ببینید.
تاکنون درباره سحر و افسانه و رویای کویر شاید بسیار شنیده باشید که چگونه با آسمان آبی و ستارههای نزدیک و شبهای با شکوهاش، نگاه انسان را خیره خود میکند، ولی رویای کویر کرمان، بیگمان از گونهای دیگر است.
در 40 کیلومتری شهر گلباف، در دل کویر سوزنده و شنزار و تشنهلب لوت(نقطه صفر زمین به لحاظ هرم گرما) -که هیچ موجودی را توان زندهماندن در آن نیست- به یکباره، درهای سبز و دارای آب با نخلستانهایش در پیش روی شما پدیدار میشود که مردم بومی، آن را «دریا» مینامند.
در زمانهای گذشته، در شهر کرمان(گواشیر=کوه اردشیر)، زرتشتیان بسیاری ماندگار بودند و فلسفه وجودی مشهورترین آتشکده و موزه زرتشتیان نیز همین است. در کرمان میتوان به دیدار شگفتی معماری بازار و گرمابه گنجعلیخان و وکیل نیز رفت. در گرمابه گنجعلیخان، تختهسنگی «سنگ زمان» وجود دارد که از مرمر یکپارچه سرخ ساخته شده و با تابش خورشید از پشت آن و پژواکاش بر دیوار روبرو، مردم درون گرمابه میتوانستند زمان را -با دیدن نمای سرزدن خورشید و غروبگاه- دریابند.
باغ شاهزاده ماهان(دوره قاجار) نیز در نزدیکی تپههای «جوپار» در محاصره کویر و به مدد باد بهاری، زمین نمور، خورشید رخشنده و آب جوشنده و با پدیدههای طبیعی در کنار سازههای انسانی پرورش یافته است. به هر رو شنیدهها درباره کرمان را به بایگانی بسپارید و برای دیدار نزدیک از این شهر باستانی، سال نوی امسال، به قلب آن یعنی «بم» سفر کنید.
بم، بزرگترین سازه خشتی جهان
در 5 دی 1382، زلزلهای شهر بم و دور و بر را لرزاند و ارگ بم را ویران کرد. ارگ بم ـ مسیر جاده ابریشم- بزرگترین سازه خشتی در جهان بود و در شمار میراث جهانی یونسکو قرار داشت که در سده 5 پیش از زاد روز مسیح، ساخته شده بود.
این سازه، یک دژ بزرگ بود که در میانه آن، ارگ قرار داشت، اما به سبب نمود شکوهمند ارگ -که همچون درختی سترگ و تنومند سر برآورده و دژ را به زیر سایه خود گرفته بود- کل مجموعه به نام ارگ بم مشهور شده بود.
پس از زلزله سال 1382، مرمت بم و ارگ آن به دست مهندسانی از کشورهای ایتالیا و فرانسه و معماران ایرانی آغاز شد. سازمان جهانی یونسکو نیز با بازرسان خود، روند بازسازی را پی میگیرد. مرمت به گونهای است که گردشگران، نشانگان زلزله را نیز ببینند. اینک بخشهایی مانند آغل یا اصطبل، یهودینشین، حاکمنشین، پژوهشگاه، موزه، مسجد و گوشههایی که در گذشتههای دور در آنها آیینهای مذهبی انجام میشد، به کمک یک گروه 160 نفره مهندس، معمار، باستانشناس، آوار بردار و خشتزن، مرمت شده است.
اگر دیدار از ارگ بم میسر نیست، ارگ «راین» کرمان با عناصرش یعنی بازار، اصطبل، زورخانه و محل عامهنشین خود میتواند جایگزین خوبی باشد. این ارگ در جنوب غربی شهر کنونی «راین» و بر بالای دژی باشکوه خودنمایی میکند. این بنای خشتی، شباهت زیادی به ارگ تاریخی بم دارد. دور و بر دژ را نیز دیواری در برگرفته و تنها ورودی دژ از شرق است.
زیگورات، نیایشگاه عیلامیان
اما دیدنیهای کشور ما محدود به همین دوسه نقطه نیست. حتی گردشگران حرفهای نیز موفق نمیشوند همه گوشههای گیرای میهنمان را ببینند.
گاهی به مکانهایی به نام «غار نیاسر» بر میخوریم که با وجود فرزند این خاکبودن، نامشان به گوشمان ناآشناست.
نزدیک به 2000 سال پیش در دل کوه «کرکس» و بر فراز تپههای «نیاسر» کاشان، یک تونل سنگی پرپیچ و خم کنده شده با راهروهای تنگ و طولانی و اتاقها و چاههای گوناگون که هنوز انگیزه کندن آن مشخص نیست. شگفت آن که بدون کارگذاری تهویههایی با موتور جت و یا سیستمهای پیچیده امروزی، حتی در ژرفترین نقطه آن نیز هوا و اکسیژن کافی و به گونهای طبیعی در جریان است. و جای دیگر یعنی در خوزستان، «سیگوراتی» هست که از سال 1979 میلادی از سوی یونسکو در شمار میراث جهانی قرار گرفته است. ارزش این قلمرو به این سبب است که مهمترین اثر به جامانده از تمدن عیلامی، به شمار میرود.
از هر ایرانی باید پرسید: آیا تاکنون «چغازنبیل»، یادگار تمدن ایلامی(عیلامی) را در خوزستان دیدهاید؟ در ساحل رودخانه دز(شاخه کارون) «سیگورات» یا «نیایشگاه ایلامیان» ساخته شده از خشت خام بر روی تپههای خاکی خودنمایی میکند که به دستور «اونتاشگال» پادشاه ایلامی در 125 سال پیش از زادروز مسیح، ساخته شده است.
از خوزستان، سری به شیراز میزنیمکه «نقش رستم» در آنجا می درخشد؛ اگر «سنگ زمان» در گرمابه گنجعلیخان، ساعت طبیعی زمان خودش بود؛ نقش رستم، به ما مسیر تاریخ را نشان میدهد. این کتیبه از سازههای مشهور در شهر شیراز و برجا مانده بر دامنه کوه «حاجیآباد» در فاصله 3 کیلومتری تختجمشید است.
کمی آن طرف تربه یزد سفر میکنیمو از قلعه نارنج در یزد، یکی از مهمترین سازههای تاریخی شهرستان میبد و برجا مانده از دوره اشکانیان میگوییمکه نزدیکترین روستا به این دژ، کوشک(کوچک) است که با آسیاب و باغها و قناتها و بادگیرها و کوچههای کهن، گردشگران را به سوی خود میخواند.
پل آجیچای در تبریز نیز، یگانه گذرگاه کهن ایران و بخشی از دنیای مشرق زمین به دنیای غرب بود و در شمال غرب تبریز و بر روی تلخهرود ساخته شده است.
این پل با 16 دهنه به طول 100 متر و عرض 5 متر، همواره با طغیانهای تلخهرود، ویران و دوباره بازسازی شده است. نام این پل را میتوان برای نخستین بار در کتابهای دوره صفویه و در زمان شاهاسماعیل اول، در سفرنامه ونیزیان دید. نجفیزاده در ادامه برشمردن قلمروهای گردشگری از «قلعه جونقان» در شهرکرد را نام میبرد که به گفته او، از گستره زندگی خانها حکایت دارد. به باور او، این دژ که در جونقون(شهر کوچکی در 38 کیلومتری شهرکرد) قرار دارد، قرارگاه خانهای بختیاری بود. علیقلیخان سردار اسعد در سال 1318 خورشیدی، کوشکی در این محل برای سکونت خود ساخت که 14هزار مترمربع مساحت و نماهای بیرونی گوناگون داشت.
کسانی هم که مسافر کردستان هستند، حتما به دیدن دریــاچه «زریوار» در مریوان بروند که به زیبایی دریاچه برن سوئیس، پهلو میزند و آرامشی را که سوئیسیها در کنار دریاچه خود میجویند، دوچندان در کنار طبیعت دریاچه مریوان بیابید.
خانههای پلکانی ماسوله
کاوشهای انجامشده نشان میدهد که پایههای سنگی برخی دیوارها در «ماسوله» مربوط به کارگاههای قدیمی ذوبآهن و فلزات در قدیم است.
در این کارگاهها ظرفهای سفالی و دستافزارهای فلزی از سده پنجم و ششم خورشیدی به دست آمده است. اسماعیل پورزاد گیلانی، کارشناس گردشگری درباره ماسوله میگوید: ویژگی خانههای مسـکونی این قلمرو، پیوستگی و همجواری آنهاست که زنجیروار و در راستای خطوط توپوگرافی زمین قرار دارد و یک اصول مهندسی بومی در آفتابگیری، هدایت آب باران بامها، جفتشدگی با ساختمانهای کناری خود و چگونگی مشارکت فضا با همسایگان، دیده میشود.
به کنار از پیشینه تاریخی، ماسوله را خانههای پلکانی و طبیعت دلپذیرش نیز ماسوله کرده است و مه غلیظی که 100 روز در سال، آدمها و خانهها و جانوران و اشیا را در خود گم میکند. از دامنه کوههای تالش(ط) و جنگلهای انبوه، رودهای پرآبی به سوی دریای خزر روان است که شهر تاریخی ماسوله در کنار یکی از همین رودخانهها(ماسوله رودخان) قرار دارد.
جنگلهای قلمرو ماسوله، پوشیده از درختان راش، آزاد، بلوط، توسکا و زبانگنجشک است. به باور پورزادگیلانی، گردشگر ماسولهدیده، بیگمان مشتاق دیدن «قلعهرودخان» نیز هست که با گسترهای نزدیک به 6/2 هکتار در ارتفاع 680متری سطح دریا بر روی کوهی پوشیده از درختان تنومند جنگلی استقرار یافته است. در درون این دژ میتوان فضاهایی مانند شاهنشین، قراولخانه و آبانبار را جست و یافت. تاریخچه آن نیز به سدههای پنجم و ششم خورشیدی بر میگردد.