هفته نامه آسمان نوشت:
«خواستگار اسیدپاش آمنه از زندان آزاد شد» این خبری بود که هفتههای گذشته درصدر مهمترین خبرهای حوادث روزنامهها قرار گرفت و حادثهنویسان را به تکاپو انداخت تا علت آزادی جوانی را که 8 سال قبل، زیبایی و بینایی را از دختری بیگناه گرفته بود جویا شوند جوان اسیدپاش پس از محاکمه در دادگاه کیفری استان تهران به حبس، تبعید و پرداخت دیه محکوم شده بود اما در حالی از زندان ازاد شد که آمنه میگویند «هنوز دیهاش را دریافت نکرده است و به این حکم اعتراض دارد»
علی جمشیدی مسئول واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران درباره میگوید: «طبق رأی شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران، مجید به لحاظ جنبه عمومی جرم به تحمل 10 سال حبس محکوم شده بود اما در عید فطر، مشمول عفو قرار گرفت و یکسوم از محکومیتش کاسته شد. به این ترتیب مجازات حبسش به پایان رسید و او چند روز قبل از زندان آزاد شد.
چند هفته قبل درخصوص آزادی جوان اسیدپاش از زندان منتشر شد. توجه واکنشی نسبت به این خبر نشان دادی؟
هنوز دیهای به من پرداخت نشده است و من به آزادی مجید اعتراض دارم. نباید پسر اسیدپاس آزاد میشد. طبق رای دادگاه دیه دست و صورتم حدود 107 میلیون تومان است. این مبلغ به جز دیه چشمانم است که به من پرداخت نشد. مجید در حق من جنایت کرده است و نباید به این سادگی آزاد شود آزادی او خطرناک است و ممکن است دوباره دست به کار خطرناکی بزند. من به این حکم اعتراض دارم. چند روز قبل از آزادی مجید از طرف واحد اجرای احکام دادسرای جنایی با من تماس گرفتند و گفتند به دادسرا بروم تا دیده را بگیرم. من هم همراه مادرم به دادسرا رفتم. مسئول اجرای احکام گفت: «دیه تو 50 میلیون تومان است. دیهات را بگیرد و تمامش کن. این خیلی کمتر از حقم بود. طبق قانون، دیه اعضای بدن جز به جز محاسبه میشود مثلاً دیه چشم برابر دیه کامل یک انسان است. مسئول اجرای احکام گفت دیهات را بگیر اما من گفتم با 50 میلیون تومان فقط یک هشتم حق من است.
اما من گفتم آدم جانی که نباید عفو شود. نمیدانم چرا با من اینطور برخورد میشود. مجید با اسیدپاشی امنیت من را سلب و به آرامش و زندگیام تجاوز کرده است. چنین فردی نباید عفو شود. گفتم این کار شما عادلانه نیست. مسئول دادسرا قبل از اجرای حکم چند مرتبه از من خواسته بودند که رضایت بدهم. دلیلی ندارد چون من زندگی شرافتمندانهای دارم از حقم اجتماعی ام بگذرم. من دیه را برای معالجه چشمانم احتیاج دارم. من به قانون احترام میگذارم و این حق را هم قانون به من داده است و حالا هم باید قانون اجرا شود افرادی هم که در دادسرا بودند گفتند «آمنه حقت را بگیر.