اعتدال: هوا باز دارد خفه مان می کند ؛ می گویند وارونگی هواست! اما من می گویم وارونگی تدبیر است و الا هوا که خود به خود وارونه نمی شود!
مگر در همه شهرهای پرجمعیت دنیا ، هوا وارونه می شود و مردم را از نفس کشیدن می اندازد؟
20 سال است که با تشدید آلودگی هوا ، کمیته تشکیل می دهند ، جلسه می گذارند ، سخنرانی می کنند ، بودجه می گیرند و کلی برو و بیا و دنگ و فنگ که "می خواهیم با آلودگی خوا مبارزه کنیم!" و یکی هم نیست که به آنها بگوید اگر هوا آلوده است ، به خاطر تصمیمات و عملکردهای آلوده دستگاه های مرتبط است ؛ اول با این آلودگی مبارزه کنید.
باور کنید به کودکم که می نگرم ، وحشت برم می دارد که نکند فردا روز که بردمش دکتر ، آزمایش بنویسد و بعد بگوید: متاسفم ! بچه تان سرطان گرفته است.
بارها خواسته ام از تهران بروم؛ اما کجا بروم؟ زندگی ام ، کارم ، خانواده ام و ریشه هایم اینجاست. اصلاً گیریم که ما رفتیم ، بقیه این 10 میلیون نفری که خیلی هایشان واقعاً چاره ای جز ماندن ، ساختن و سوختن ندارند چه کنند؟
رفتن ، چیزی جز پاک کردن صورت مساله ، آن هم فقط برای کسانی که رفته اند نیست.
اگر خودروهایمان استاندارد بود ، اگر سوخت خودروهایمان نرمال بود ، اگر به جای آن که دم هر خانه ای یک لوله گاز بگذارند ، چند نیروگاه برق گازی در اطراف تهران می ساختند و مردم ، برای گرمایش خانه هایشان از انرژی سالم برق استفاده می کردند ، اگر کارخانه ها را به دورتر از شهر و به جایی که آزارش به دیگران هم نرسد می بردند ، اگر سیستم حمل و نقل عمومی را سر و سامان می دادند ، امروز در خبرها نمی خواندیم که هر ساله 3000 نفر در تهران ، به دلیل آلودگی هوا می میرند. یعنی هر سال ، یک 11 سپتامبر در تهران رخ می دهد و کک کسی هم نمی گزد.
باز هوا وارونه شده است و این روزها ، دستگاه های مسوول هوای شهر ، انگار که فتح الفتوح کرده باشند ، گرد و خاکی به پا می کنند و درباب" علل و راهکارهای سالم سازی هوا " سخن می گویند و می روند تا وارونگی بعدی!
مگر در همه شهرهای پرجمعیت دنیا ، هوا وارونه می شود و مردم را از نفس کشیدن می اندازد؟
20 سال است که با تشدید آلودگی هوا ، کمیته تشکیل می دهند ، جلسه می گذارند ، سخنرانی می کنند ، بودجه می گیرند و کلی برو و بیا و دنگ و فنگ که "می خواهیم با آلودگی خوا مبارزه کنیم!" و یکی هم نیست که به آنها بگوید اگر هوا آلوده است ، به خاطر تصمیمات و عملکردهای آلوده دستگاه های مرتبط است ؛ اول با این آلودگی مبارزه کنید.
باور کنید به کودکم که می نگرم ، وحشت برم می دارد که نکند فردا روز که بردمش دکتر ، آزمایش بنویسد و بعد بگوید: متاسفم ! بچه تان سرطان گرفته است.
بارها خواسته ام از تهران بروم؛ اما کجا بروم؟ زندگی ام ، کارم ، خانواده ام و ریشه هایم اینجاست. اصلاً گیریم که ما رفتیم ، بقیه این 10 میلیون نفری که خیلی هایشان واقعاً چاره ای جز ماندن ، ساختن و سوختن ندارند چه کنند؟
رفتن ، چیزی جز پاک کردن صورت مساله ، آن هم فقط برای کسانی که رفته اند نیست.
اگر خودروهایمان استاندارد بود ، اگر سوخت خودروهایمان نرمال بود ، اگر به جای آن که دم هر خانه ای یک لوله گاز بگذارند ، چند نیروگاه برق گازی در اطراف تهران می ساختند و مردم ، برای گرمایش خانه هایشان از انرژی سالم برق استفاده می کردند ، اگر کارخانه ها را به دورتر از شهر و به جایی که آزارش به دیگران هم نرسد می بردند ، اگر سیستم حمل و نقل عمومی را سر و سامان می دادند ، امروز در خبرها نمی خواندیم که هر ساله 3000 نفر در تهران ، به دلیل آلودگی هوا می میرند. یعنی هر سال ، یک 11 سپتامبر در تهران رخ می دهد و کک کسی هم نمی گزد.
باز هوا وارونه شده است و این روزها ، دستگاه های مسوول هوای شهر ، انگار که فتح الفتوح کرده باشند ، گرد و خاکی به پا می کنند و درباب" علل و راهکارهای سالم سازی هوا " سخن می گویند و می روند تا وارونگی بعدی!