اعتدال: از محمود احمدینژاد پس از پایان دوره ریاست جمهوریاش، قطعا بیشتر خواهند نوشت و رفتارها و عملکرد این رییس جمهور بیشتر مورد نقد قرار خواهد گرفت. به خصوص اگر رییس جمهور بعدی، از طیف حامیان دولت نباشد. طبیعی هم هست که رییس جمهور آینده برای اینکه آنچه را که تحویل گرفته به نمایش در آورد، آمارهای قابلتوجهی از دولت نهم و دهم ارائه کند. اما احمدینژاد شخصیتی منحصر به فرد نیز دارد. بهطوریکه در کنار همه ویژگیهای خاصش در منصب ریاست جمهوری، چهرهای خبر ساز است. گاه حرفها و اقداماتی صورت میدهد که بازتابهای زیادی دارد و چه بسا صفت اولین را نیز برای خود به همراه میآورد. حرفها و اقداماتی که گاه حاشیه ساز نیز میشوند و واکنشهای فراوانی به دنبال خود دارند. در این میان، البته ماههای پایانی عمر دولت احمدی نژاد در حالی سپری میشود که به دلیل عبور اصولگرایان از او، انتقادات و اعتراضها از عملکرد او و کابینه اش به اوج خود رسیده است.
اگرچه تصور میشود دولتیها توجهی به خیل اعتراضهای صورت گرفته ندارند و کار و برنامههای خودشان را به پیش میبرند.
یکی از مهمترین اتفاقات صورت گرفته در این دو دولت احمدی نژاد، جنجالها و حاشیههایی است که بازتابهای زیادی در جامعه داشته است. جنجالهایی که گاه آن میزان پرحاشیه بود که کل افکار عمومی و انرژی قوای مختلف را به خود اختصاص میداد. جنجالهایی که هیچ منبع اصلاحطلبی و اصولگرایی نیز نداشت و صادر کننده آن دولت بود. بارها شاهد بودهایم که فضای آرام جامعه با اظهار نظری یا نامهای یا عملکردی، آن میزان متشنج میشد که پای حتی سران قوا نیز به میدان برای آرام کردن شرایط باز میشد.
به هر حال ماههای پایانی این دولت نیز میگذرد و دولتیها پس از خروج از اتاق تصمیم گیری ریاست جمهوری، میبایست پاسخگویی بیشتری نسبت به عملکردشان حداقل در عرصه افکار عمومی داشته باشند. از اظهار نظرهای احمدینژاد درباره حجاب گرفته تا در راس امور ندانستن مجلس، از نامه به جرج بوش و سرای اتحادیه اروپا گرفته تا نامه به روسای قوا، از ماجرای خانه نشنی 11 روزه گرفته تا درخواست بازدید از زندان اوین و خیلی موارد دیگر، مثالهایی هستند که با ایجاد حاشیه و اعتراض و بازتاب در سطوح مختلف، روبرو شد و هر یک بخشی از انرژی جامعه را گرفت.
این در حالی است که طی این سالها، حل مشکلات اقتصادی همواره جز دغدغههای اصلی مردم بوده و این روزها نیز این موضوع به دلیل سیاستهای زیر سوال دولت در بخش اقتصاد، بحران در افزایش قیمت کالاهای مصرفی به اوج رسیده است. در ادامه به خلاصه ای از برخی حاشیه سازیهای دولت پرداخته میشود.
عقب نشینی دولت از ورود زنان به ورزشگاه
دستور احمدینژاد برای ایجاد زمینه جهت حضور زنان در ورزشگاهها موضوعی بود که در بهار سال 85، جزو اولین حاشیههای دولتی بود. موضوعی که پس از مخالفت صریح مراجع از دستور کار دولت خارج شد. حتی حزب مؤتلفه در مورد دستور احمدی نژاد برای ورود زنان به ورزشگاهها و اعتراض مراجع تقلید بیانیه ای صادر کرد. در این بیانیه آمده است: «با توجه به تذکراتی که در روزهای اخیر توسط مراجع عظام و علمای اعلام راجع به حضور بانوان در مسابقات ورزشی داده شده است، حزب مؤتلفه اسلامی با تشکر و امتنان از همه علمای بزرگوار که در طول تاریخ پاسدار حقوق حقه آحاد مردم و منجمله بانوان بودهاند اطمینان دارد که شخص جناب آقای رئیس جمهور محترم نیز از تایید هر اقدامی که با شرع مطهر اسلام مغایرت داشته باشد خودداری خواهند نمود و مانند هر مسلمان دیگر برای نظر و تذکر مراجع تقلید احترام کامل داشته و خواهند داشت.» پس از مخالفت شدید مراجع تقلید با دستور احمدی نژاد مبنی بر آزادی ورود زنان به استادیومهای ورزشی برای تماشای مسابقات فوتبال،سخنگوی دولت، از تجدید نظر رئیس جهمور درباره این دستور خبر داد.
نامههای جنجالی
ارسال نامه به رییس جمهور وقت آمریکا و برخی از سران اتحادیه اروپا نیز از دیگر حواشی دولت بود. نامههایی که هیچ وقت پاسخی به آنها داده نشد.
وزارت امور خارجه آمریکا در اولین واکنش به نامه محمود احمدینژاد به جرج بوش، آن را «تلاشی ضعیف» برای گفتگو با مردم آمریکا خوانداما نامه «هجده صفحهای» وی با استقبال سرد مقامات آمریکایی همراه بود و آن را نامهای حاوی موعظه بر اساس آموزههای اسلامی دانستند. پس از یک وقفه یکساله در ارسال نامهها، در آبان ماه 1386 ( نوامبر 2007) خبر ارسال نامه به نیکلای سارکوزی رییس جمهور اخیر فرانسه از سوی روزنامه لوموند به نقل از سخنگوی الیزه منتشر شد. این دومین نامه رییس جمهوری ایران به کاخ الیزه بود، نامه قبلی برای ژاک شیراک ارسال شده بود.
لوموند گزارش داد که به گفته منابع دیپلماتیک لحن نامه بسیار زننده بوده است وتهدیدهای علنی در محتوای آن وجودداشته است. لوموند مدعی شد احمدی نژاد در این نامه سارکوزی را « فردی جوان و بی تجربه » خطاب کرده و توصیههایی به وی کرده، از او خواسته است «روابط دو کشور را ازبین نبرد» اما ثمرههاشمی مشاور ارشد رییس جمهور، خبر لوموند درباره محتوای نامه احمدی نژاد به سارکوزی را تحریف شده دانست و تاکید کرد: در این نامه با اشاره به سوابق روابط ایران و فرانسه و تشریح وضعیت موجود، به افق آینده روابط دو کشور نیز اشاره شده است.احمدی نژاد در واکنش به این مطالب گفت که « نامه به سارکوزی شدیداللحن یا مربوط به مساله هستهای نبوده است».
نامههای بعدی محمود احمدینژاد، به انگلا مرکل، صدراعظم آلمان، پاپ بندیکت، رهبر کاتولیکهای جهان نوشته شد.
پس از پیروزی اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، احمدی نژاد پیام تبریکی برای وی فرستاد. پیامی که بدون پاسخ ماند.
عکس یادگاری با ملوانهای انگلیسی
عکس یادگاری با ملوانهای انگلیسی که به عنوان متجاوز دستگیر شده بودند، یکی دیگر از موضوعاتی بود که در دولت اول احمدی نژاد سبب شد تا حواشی زیادی به همراه داشته باشد. موضوعی که نسبت به آن اعتراضهای شدید صورت گرفت. حضور در اجلاس کشورهای حوزه خلیج فارس و ثبت عکسی که در آن احمدی نژاد زیر تابلویی نشسته بود که نام فارس در کنار خلیج نبود نیز سبب شد تا بازتابهای زیادی در عرصه عمومی داشته باشد و به خصوص احمدتوکلی انتقادات شدیدی از این موضوع صورت دهد.
اعتراض به گشت ارشاد
یکی دیگر از اظهارات جنجالی احمدی نژاد، واکنش او به گشت ارشاد بود. در حالی که او در سال 84 نیز در گفت و گوی ویژه خبری نیز از عدم برخورد با موی دختران سخن گفته بود، در اوج فعالیتهای گشت ارشاد نیز در یک برنامه زنده ای که از شبکه اول سیما در حال پخش بود، به طور رسمی به طرح برخورد با مزاحمین نوامیس و برخورد با بدحجابها که توسط وزارت کشور و ناجا به اجرا در آمده بود، اعتراض کرد.وی در گفتوگوی زنده با شبکه اول سیما به انتقاد شدید از طرحهای نیروی انتظامی در جامعه در مورد حجاب پرداخت و تاکید کرد که این طرحها هیچ ربطی به دولت ندارد.احمدینژاد گفت که ظاهرا هرچند ماه طرحی میگذارند و جنجال ایجاد میکنند و کشور را در یک ماجرایی فرو میبرد که ما از بنیان با این مخالفیم. وی بارها تاکید کرد که این مسائل به دولت ربطی ندارد، مخالف آن است و با آن مقابله خواهد کرد.
حاشیهای به نام مشایی
اسفندیار رحیم مشایی یکی از مهمترین حاشیههای دولت بود. چهره ای که در دولت دوم احمدی نژاد به یکباره نقش بسیار پررنگی در دولت گرفت و احمدینژاد ماندن در کنار او را به دیگران ترجیح داد. از ماجرای معاونت اولی مشایی که با نظر مقام رهبری تغییر کرد تا اظهارات مشایی در خصوص مکتب ایرانی و دوستی با مردم اسراییل و خلاصه خیلی از حاشیههای این چند سال، سبب شد تا جامعه درگیر بازتابهای این مسائل باشد. پیروی از تئوری مکتب ایرانی که از اندیشههای اسفندیار رحیم مشایی بود نیز از دیگر موضوعاتی بود که بازتاب و حاشیههای فراوانی به همراه داشت. حاشیههایی که رییس دفتر رییس جمهور پدید میآورد.اسفندیار رحیم مشایی در خصوص تئوری مکتب ایرانی اینگونه اظهار داشت که «برخیها از من خرده میگیرند که چرا نمیگویی مکتب اسلام و میگویی مکتب ایران، متذکر شد از مکتب اسلام دریافتهای متنوعی وجود دارد، اما دریافت ما از حقیقت ایران و حقیقت اسلام، مکتب ایران است و ما باید از این به بعد مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم»!
محمود احمدی نژاد هم در برخی سخنرانیهایش به این مکتب اشاراتی میکرد. مثلا در اجلاس رؤسای آموزش و پرورش با بیان اینکه یکی از ویژگیهای کسانی که وارد نظام آموزش و پرورش میشوند، عشق به ایران زمین است، گفت: برخی خیال نکنند که این حرف بنده مبنی بر ملیگرایی و ناسیونالیسم است چرا که امروز ایران یک جغرافیا، ملیت و قوم و قبیله نیست بلکه یک راه و مکتب است.
در واکنش به مکتب ایرانی حرفهای زیادی مطرح شد اما به طور نمونه احمد توکلی در اظهاراتی گفت: مواضع انحرافی جدید آقای مشایی مبنی بر اینکه «برداشتهای متفاوتی از اسلام وجود دارد، تبلیغ مکتب اسلام وظیفه ما نیست بلکه باید مکتب ایران را به جهان بشناسانیم»، توهمات ذهن بیماری است که با مبانی اسلام، با قانون اساسی و مصالح ایران عزیز سازگار نیست.
سید احمد خاتمی، خطیب نماز جمعه تهران هم در یکی از نطقهای خود در خطبه نماز جمعه قرار دادن مکتب ایران مقابل مکتب اسلام را همان ملی گرایی شرک آلودی دانست که امت اسلامی ما هرگز آن را نپذیرفته است و نخواهد پذیرفت.
علی مطهری، نماینده مردم تهران هم در یادداشتی با اشاره به اظهارات مشایی نوشت :اینجاست که به حکمت مخالفت رهبر انقلاب با معاونت اولی آقای مشائی پی میبریم و بهتر بود رئیس جمهور محترم اساسا ایشان را در هیچ پست حساسی قرار نمیداد.
استیضاح کردان
اصرار بر ماندن علی کردان در وزارت کشور توسط احمدی نژاد یکی دیگر از موضوعات جنجالی دولت بود که ماهها وقت مجلس و دولت را گرفت. موضوعی که با رو شدن مدرک کردان، سبب شد تا استیضاحی خبرساز در تاریخ مجلس به ثبت برسد. بدین ترتیب در تاریخ 14 آبان 1387 مجلس شورای اسلامی طرح عدم اعتماد به علی کردان را مورد مذاکره قرار داد و پس از سخنان موافقان و مخالفان این طرح و اظهارات علی کردان در دفاع از عملکرد خود، طرح عدم اعتماد با اکثریت قابل توجه نمایندگان حاضر در جلسه به تصویب رسید. موضوع جالب این استیضاح، عدم حضور محمود احمدینژاد در مجلس بود. البته پس از برکناری کردان از وزارت، او مشاور احمدی نژاد شد، اما پس از مدتی به دلیل بیماری در گذشت.
بلاتکلیفی وزارتخانه ورزش و جوانان
عدم معرفی وزیر ورزش توسط احمدی نژاد، بازهم حواشی جدید در کشور رقم زد و سبب شد تا برای بازکردن این گره، تصمیمات مختلفی گرفته شود.
ماجرا به آنجا بر میگشت که طرح تشکیل وزارت ورزش و جوانان در تاریخ دوازدهم دیماه سال 89 با رای نمایندگان مجلس تصویب شد و 20 روز بعد نیز این طرح به تائید شورای نگهبان رسید.
اما احمدی نژاد ماهها از معرفی وزیر امتناع کرد و حتی تذکرات پی در پی مجلس اثرگذار نبود تا حاشیهها ادامه یابد.
به نحوی که رئیس کمیته تربیت بدنی مجلس شورای اسلامی نیز با اشاره به عدم اجرای قانون تشکیل وزارت ورزش و جوانان از سوی دولت از ارسال نامه تذکر آمیز رئیس مجلس به رئیس جمهور در این باره خبر داد.
ادغام شبانه وزارتخانهها
خبر ادغام وزارتخانه برای کوچک سازی دولت در حالی به یکباره منتشر شد که بساری را شوک زده کرد. نحوه این کار سبب شدتا موجی از اعتراضها به این اقدام یک شبه و بدون کار کارشناسی دقیق صورت گیرد.
دولت به یکباره تصمیم خود را مبنی بر ادغام 4 وزارتخانه راه و مسکن و صنایع و بازرگانی اعلام کرد و چنین تصمیمی را در جهت تاکید برنامه پنجم توسعه درخصوص کوچک سازی دولت و رساندن وزارتخانهها به 17 عدد دانست. براساس تصمیم دولت، وزارتخانههای صنایع و معادن با بازرگانی و راه و ترابری با مسکن و شهرسازی یکی خواهد شد. برخی نمایندگان مجلس با انتقاد از این رفتار دولت آن را به معنای نادیده گرفتن نقش قوه مقننه در تصمیمات دولت، ارزیابی و اعلام کرده اند مجلس باید به عنوان نهاد تصمیم گیر، در مورد چگونگی ادغام وزارتخانهها نظر دهد.
نمایندگان مجلس، ادغام وزارتخانهها و تشکیل وزارت جدید را مشروط به تصویب مجلس دانسته و تاکید کرده اند نظر دولت در صورتی قانونی است که به تصویب مجلس برسد.این نمایندگان با استناده به ماده 53 قانون پنجم توسعه که اعلام می کند، «تصویب وظایف و اختیارات وزارتخانههای جدید به عهده مجلس است» تاکید می کنند که وزارتخانه جدید، با رای مجلس رسمیت پیدا می کند.
اما دولت از ارائه لایحه امتناع میکرد و نیازی برای مصوبه مجلس جهت اقدام خود نمیدید. تا بازهم حاشیه در صدر اخبار باشد. اگرچه در نهایت برای ادغام وزارتخانهها مجبور شد لایحه ای به مجلس بفرستد.
البته محمد رضا باهنر هم در سخنانی که در رسانههای عمومی منتشر شد در این خصوص به جلسه روسای قوه مقننه و مجریه در محضر رهبر انقلاب اشاره کرد و افزود: احمدی نژاد و لاریجانی قبل جلسه ای دو ساعته در محضر رهبر انقلاب برگزار کردند که البته بخشی از این جلسه تلخ و دلگیرکننده بود اما رئیس جمهور در موضوع تفسیر شورای نگهبان در مورد ادغام وزارتخانهها اشکالاتی را وارد کردند و رهبر معظم انقلاب فرموده بودند که تفسیر شورای نگهبان حرف آخر است و همه موظف به اجرای آن هستند.
اظهار نظرهای قابل توجه
یکی دیگر از حواشی دولت، برخی سخنرانیهای احمدی نژاد است. موضوعی که سبب میشود مدتی رسانهها به انتشار آن و گاه تحلیل زوایای آن بپردازند.
نمونهای از سخنرانیهای وی که در بهمن 1385 ایراد شد، ادعایش مبنی بر کشف انرژی هستهای توسط دختر 16 ساله دبیرستانی در زیرزمین خانه اش، با استفاده از وسایلی که با کمک برادرش از بازار تهیه کرده بود، میباشد. او در این سخنرانی همچنین مدعی میشود که با هماهنگی رییس وقت سازمان انرژی اتمی ایران، آن دختر هم اکنون در زمره دانشمندان هستهای ایران قرار گرفته و اسکورت و راننده شخصی در اختیار دارد.
محمود احمدینژاد در جمع نخبگان استان گیلان در اسفند 1385، گفت: «برخلاف دیدگاه بعضی افراد، من معتقدم زنان گیلانی با حفظ عفاف خود در عرصههای مختلف کشاورزی حضور داشتهاند.»
این اظهارات با انتقاد شدید رمضان علی صادقزاده نماینده وقت مردم رشت در مجلس شورای اسلامی مواجه شد. تا آنجا که صادقزاده به گلایه تاکید کرد :«زنان گیلانی در عرصه کار و کوشش در تمام زمینهها دوشادوش مردان فعالیت میکنند و حتی بیش از مردان در زمینههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و کشاورزی مشغول به فعالیت هستند.»
یکی دیگر از موضوعات جنجالی دولت، ماجرای هاله نور پس از سفر نیویورک بود که البته از سوی احمدی نژاد تکذیب شد.
انتشار برخی مطالب در خصوص ماجرای هاله نور سبب شد تا غلامحسین الهام، رییس دفتر آقای احمدی نژاد اعلام کند، که چنین چیزی نشنیده و هاله نور و مسائلی شبیه به این ساختگی و تروکاژ سینمایی است.
محمود احمدی نژاد در سال 1387نیز، در یک سخنرانی که تلویزیون دولتی ایران پخش کرد، در جمع فرماندهان بسیج مدعی شد که:سال گذشته که به عراق رفته بودم، گفتند یکی از فرماندهان اشغالگران، علاقه دارد شما را ببیند. گویا مرخصی او هم رسیده بود. مثل خودمان که پس از 45 روز در جبهه مرخصی میرفتیم، اما او یک ماه مرخصی را عقب انداخته بود تا ما را ببیند و من هم گفتم، بیاید. وقتی آمد پیش ما گفت: افتخار میکنم با شما هستم. شما در دل ما جا دارید. وی سپس از من درخواست کرد با من عکس یادگاری بگیرد و گرفت و سپس معاونش هم همینطور. من زدم پشتش و تشویقش کردم و گفتم هوای مردم عراق را داشته باشید. اظهارات احمدینژاد در 20 تیر 1389 در همایش مسؤولان نمایندگی رهبری در خصوص نظام تک حزبی نیز بازتابهای زیادی داشت. وی گفته بود: «با تشکیل جناحبندیهای سیاسی، فاتحه بعضی از ارزشهای انقلاب خوانده شد، درحالیکه نظام ما تنها یک حزب دارد.»
در یکی از واکنشها محسن رضایی در مصاحبهای اعلام نمود:مسئله تک حزبی در ایران تحقق پیدا نخواهد کرد چون جامعه ما یک جامعه تکثر گرای فرهنگی است.
مجلس در راس امور نیست!
یکی از جنجالیترین اظهارت احمدینژاد، تفسیر جدید از حرفهای امام خمینی(ره) در خصوص جایگاه مجلس بود. موضوعی که احمدی نژاد هم در روزنامه ایران مطرح کرد و هم در صداوسیما در گفت و گوی خبری اش باز بر آن تاکید کرد.
احمدینژاد در 27 شهریور 1389 در مصاحبهای با روزنامه ایران گفت: «بعضیها یک جمله حضرت امام متعلق به زمانی که نظام ما پارلمانی بوده را برجسته میکنند، آن زمان رئیس جمهور مسئول اداره کشور نبوده بلکه نخست وزیر مسئول اداره کشور بوده که از طریق مجلس انتخاب میشدهاست. آن موقع مجلس بالاترین بود. اکنون در قانون اساسی قوه مجریه بار اصلی اداره کشور را بر دوش دارد و قوای دیگر باید کمکش کنند.» علی لاریجانی در واکنش به سخنان احمدینژاد گفت: «این یک حرف واقعی نیست وقتی کشوری پارلمانی باشد رییسجمهور باید از درون پارلمان بیرون بیاید.»
11 روز خانه نشینی
اما 11 روز خانه نشینی احمدی نژاد یکی از مهمترین اتفاقات سیاسی او به حساب میآید. موضوعی که به یکباره همه چیز را تغییر داد و دورانی جدید برای احمدی نژاد و همراهانش رقم زد. عبور از او، اولین نتیجه این خانه نشنی بود.
شاید هیچ کس فکر نمیکرد روزی شاهد چنین اقدامی از سوی احمدی نژاد باشدو به نحوی که یاران و حامیان دیروز ، این روزها رسما دست از حمایت کشیده اند و از «تغییر احمدینژاد» سخن به میان میآوردند.
ماجرای 11 روز خانه نشینی هم بر میگردد به برکناری مصلحی توسط رییس جمهور و ابقای وزیر اطلاعات توسط مقام معظم رهبری.
موضوعی که سبب شد تا بازتابهای زیادی داشته باشد و خیلیها برای مساعد کردن امور، پادرمیانی کنند و به خانه احمدی نژاد بروند. موضوعی که حتی در سوال مجلس از رییس جمهور نیز به آن اشاره شد.
پس از آرام شدن شرایط، اما دیگر اوضاع چون قبل برای احمدی نژاد نبود و اصولگرایان کم کم کوشیدند تا راهشان را از احمدی نژاد جدا کنند. «جریان انحرافی» نیز موضوعی بود که از سوی اصولگرایان در خصوص برخی از نزدیکان دولت مطرح شد تا جداسازی راه از احمدینژاد با سرعت بیشتری به پیش برود.
انتصاب جنجالی مرتضوی
در حالیکه نام سعید مرتضوی با حوادث کهریزک گره خورده بود، به یکباره انتشار انتصاب او به عنوان رییس صندوق تامین اجتماعی با واکنش شدید اصولگرایان مجلسی روبرو شد. انتصاب چهره ای خاص برای این پست مدیریتی نیز بازتابهای زیادی حتی تا طرح استیضاح وزیر کار به همرا داشت.
سروری نماینده تهران، در اظهاراتی این نحوه مدیریت سازمان تامین اجتماعی را مختل کننده امور مربوطه خواند و گفت: انتصاب مرتضوی به این سمت هم مناسب نیست. با توجه به اینکه موارد و موضوعات دیگری درباره آقای مرتضوی مطرح شده است، این موضوع میتواند در نگرانی اعضای صندوق تاثیر گذار باشد و صندوق وسازمان را به یک سازمان و صندوق سیاسی تبدیل کند و حاشیه سازیها را افزایش دهد.
احمد توکلی هم در گفت و گویی تاکید کرد: من هشدار داده بودم که انتصاب سعید مرتضوی در تامین اجتماعی هم برای خود وی و هم برای وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی مشکل درست میکند.
البته استیضاح وزیر کار هم در دستور کار قرار گرفت، اما با وساطت حدادعادل و ماجرای معروف «قول شرف»، استیضاح منتفی شد و با تغییر اساسنامه این صندوق به سازمان، عملا دست نمایندگان برای تغییر مرتضوی خالی شد. موضوعی که ماهها روابط دولت و مجلس را به خود اختصاص داد.
زندان اوین
اما ماجرای نامه نویسی احمدی نژاد به رییس قوه قضاییه در خصوص درخواست بازدید از زندان اوین، یکی دیگر از مهمترین حاشیههای دولت بود. به خصوص آنکه این حاشیه سازی در حالی صورت گرفته که شرایط قیمتی بازار در مرحله بحران است و مشکلات اقتصادی به دلیل نوسانات شدید ارزی اعتراضهای بسیار جدی را به همراه داشته است. البته این حاشیه سازی آن موقع، اعتراضهای بیشتری در پی داشت که هنوز چند روز از توصیه مقام معظم رهبری به مسئولان در خصوص حفظ آرامش آن هم در آستانه انتخابات نگذشته بود.
یکی دیگر از حاشیههای این حاشیه سازی جدید، ارسال پاسخ سرگشاده احمدی نژاد به نامه خیلی محرمانه رییس قوه قضاییه بود که سبب شد تا اعتراضهای بیشتری به همراه داشته باشد. یکی از حاشیه سازترین قسمتهای نامه احمدی نژاد هم این جمله بود که بازتابهای زیادی داشت، «مگر بناست قوه قضائیه و یا زندان اوین در انتخابات آتی نقشی ایفا نمایند.»
اما علاوه بر قوه قضاییه، سخنگوی این قوه هم در پاسخ به در خواست بازدید احمدی نژاد از اوین تصریح کرد: بیش از هفت سال از دوره ریاست ایشان گذشته اما تاکنون چنین تقاضایی مطرح نشده است و با توجه به اینکه یکی از منتسبان وی دستگیر و زندانی شده است ممکن است این عمل شائبه سیاسی به وجود آورد اگر مصلحت اندیشی داشته باشیم بازدید در این شرایط مناسب نیست. نباید ذهن مردم به این سمت برود که مسائل اصلی کشور از جمله بازار و گرانی و تحریم است اما نباید شائبه سیاسی ایجاد کنیم.
اگرچه تصور میشود دولتیها توجهی به خیل اعتراضهای صورت گرفته ندارند و کار و برنامههای خودشان را به پیش میبرند.
یکی از مهمترین اتفاقات صورت گرفته در این دو دولت احمدی نژاد، جنجالها و حاشیههایی است که بازتابهای زیادی در جامعه داشته است. جنجالهایی که گاه آن میزان پرحاشیه بود که کل افکار عمومی و انرژی قوای مختلف را به خود اختصاص میداد. جنجالهایی که هیچ منبع اصلاحطلبی و اصولگرایی نیز نداشت و صادر کننده آن دولت بود. بارها شاهد بودهایم که فضای آرام جامعه با اظهار نظری یا نامهای یا عملکردی، آن میزان متشنج میشد که پای حتی سران قوا نیز به میدان برای آرام کردن شرایط باز میشد.
به هر حال ماههای پایانی این دولت نیز میگذرد و دولتیها پس از خروج از اتاق تصمیم گیری ریاست جمهوری، میبایست پاسخگویی بیشتری نسبت به عملکردشان حداقل در عرصه افکار عمومی داشته باشند. از اظهار نظرهای احمدینژاد درباره حجاب گرفته تا در راس امور ندانستن مجلس، از نامه به جرج بوش و سرای اتحادیه اروپا گرفته تا نامه به روسای قوا، از ماجرای خانه نشنی 11 روزه گرفته تا درخواست بازدید از زندان اوین و خیلی موارد دیگر، مثالهایی هستند که با ایجاد حاشیه و اعتراض و بازتاب در سطوح مختلف، روبرو شد و هر یک بخشی از انرژی جامعه را گرفت.
این در حالی است که طی این سالها، حل مشکلات اقتصادی همواره جز دغدغههای اصلی مردم بوده و این روزها نیز این موضوع به دلیل سیاستهای زیر سوال دولت در بخش اقتصاد، بحران در افزایش قیمت کالاهای مصرفی به اوج رسیده است. در ادامه به خلاصه ای از برخی حاشیه سازیهای دولت پرداخته میشود.
عقب نشینی دولت از ورود زنان به ورزشگاه
دستور احمدینژاد برای ایجاد زمینه جهت حضور زنان در ورزشگاهها موضوعی بود که در بهار سال 85، جزو اولین حاشیههای دولتی بود. موضوعی که پس از مخالفت صریح مراجع از دستور کار دولت خارج شد. حتی حزب مؤتلفه در مورد دستور احمدی نژاد برای ورود زنان به ورزشگاهها و اعتراض مراجع تقلید بیانیه ای صادر کرد. در این بیانیه آمده است: «با توجه به تذکراتی که در روزهای اخیر توسط مراجع عظام و علمای اعلام راجع به حضور بانوان در مسابقات ورزشی داده شده است، حزب مؤتلفه اسلامی با تشکر و امتنان از همه علمای بزرگوار که در طول تاریخ پاسدار حقوق حقه آحاد مردم و منجمله بانوان بودهاند اطمینان دارد که شخص جناب آقای رئیس جمهور محترم نیز از تایید هر اقدامی که با شرع مطهر اسلام مغایرت داشته باشد خودداری خواهند نمود و مانند هر مسلمان دیگر برای نظر و تذکر مراجع تقلید احترام کامل داشته و خواهند داشت.» پس از مخالفت شدید مراجع تقلید با دستور احمدی نژاد مبنی بر آزادی ورود زنان به استادیومهای ورزشی برای تماشای مسابقات فوتبال،سخنگوی دولت، از تجدید نظر رئیس جهمور درباره این دستور خبر داد.
نامههای جنجالی
ارسال نامه به رییس جمهور وقت آمریکا و برخی از سران اتحادیه اروپا نیز از دیگر حواشی دولت بود. نامههایی که هیچ وقت پاسخی به آنها داده نشد.
وزارت امور خارجه آمریکا در اولین واکنش به نامه محمود احمدینژاد به جرج بوش، آن را «تلاشی ضعیف» برای گفتگو با مردم آمریکا خوانداما نامه «هجده صفحهای» وی با استقبال سرد مقامات آمریکایی همراه بود و آن را نامهای حاوی موعظه بر اساس آموزههای اسلامی دانستند. پس از یک وقفه یکساله در ارسال نامهها، در آبان ماه 1386 ( نوامبر 2007) خبر ارسال نامه به نیکلای سارکوزی رییس جمهور اخیر فرانسه از سوی روزنامه لوموند به نقل از سخنگوی الیزه منتشر شد. این دومین نامه رییس جمهوری ایران به کاخ الیزه بود، نامه قبلی برای ژاک شیراک ارسال شده بود.
لوموند گزارش داد که به گفته منابع دیپلماتیک لحن نامه بسیار زننده بوده است وتهدیدهای علنی در محتوای آن وجودداشته است. لوموند مدعی شد احمدی نژاد در این نامه سارکوزی را « فردی جوان و بی تجربه » خطاب کرده و توصیههایی به وی کرده، از او خواسته است «روابط دو کشور را ازبین نبرد» اما ثمرههاشمی مشاور ارشد رییس جمهور، خبر لوموند درباره محتوای نامه احمدی نژاد به سارکوزی را تحریف شده دانست و تاکید کرد: در این نامه با اشاره به سوابق روابط ایران و فرانسه و تشریح وضعیت موجود، به افق آینده روابط دو کشور نیز اشاره شده است.احمدی نژاد در واکنش به این مطالب گفت که « نامه به سارکوزی شدیداللحن یا مربوط به مساله هستهای نبوده است».
نامههای بعدی محمود احمدینژاد، به انگلا مرکل، صدراعظم آلمان، پاپ بندیکت، رهبر کاتولیکهای جهان نوشته شد.
پس از پیروزی اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، احمدی نژاد پیام تبریکی برای وی فرستاد. پیامی که بدون پاسخ ماند.
عکس یادگاری با ملوانهای انگلیسی
عکس یادگاری با ملوانهای انگلیسی که به عنوان متجاوز دستگیر شده بودند، یکی دیگر از موضوعاتی بود که در دولت اول احمدی نژاد سبب شد تا حواشی زیادی به همراه داشته باشد. موضوعی که نسبت به آن اعتراضهای شدید صورت گرفت. حضور در اجلاس کشورهای حوزه خلیج فارس و ثبت عکسی که در آن احمدی نژاد زیر تابلویی نشسته بود که نام فارس در کنار خلیج نبود نیز سبب شد تا بازتابهای زیادی در عرصه عمومی داشته باشد و به خصوص احمدتوکلی انتقادات شدیدی از این موضوع صورت دهد.
اعتراض به گشت ارشاد
یکی دیگر از اظهارات جنجالی احمدی نژاد، واکنش او به گشت ارشاد بود. در حالی که او در سال 84 نیز در گفت و گوی ویژه خبری نیز از عدم برخورد با موی دختران سخن گفته بود، در اوج فعالیتهای گشت ارشاد نیز در یک برنامه زنده ای که از شبکه اول سیما در حال پخش بود، به طور رسمی به طرح برخورد با مزاحمین نوامیس و برخورد با بدحجابها که توسط وزارت کشور و ناجا به اجرا در آمده بود، اعتراض کرد.وی در گفتوگوی زنده با شبکه اول سیما به انتقاد شدید از طرحهای نیروی انتظامی در جامعه در مورد حجاب پرداخت و تاکید کرد که این طرحها هیچ ربطی به دولت ندارد.احمدینژاد گفت که ظاهرا هرچند ماه طرحی میگذارند و جنجال ایجاد میکنند و کشور را در یک ماجرایی فرو میبرد که ما از بنیان با این مخالفیم. وی بارها تاکید کرد که این مسائل به دولت ربطی ندارد، مخالف آن است و با آن مقابله خواهد کرد.
حاشیهای به نام مشایی
اسفندیار رحیم مشایی یکی از مهمترین حاشیههای دولت بود. چهره ای که در دولت دوم احمدی نژاد به یکباره نقش بسیار پررنگی در دولت گرفت و احمدینژاد ماندن در کنار او را به دیگران ترجیح داد. از ماجرای معاونت اولی مشایی که با نظر مقام رهبری تغییر کرد تا اظهارات مشایی در خصوص مکتب ایرانی و دوستی با مردم اسراییل و خلاصه خیلی از حاشیههای این چند سال، سبب شد تا جامعه درگیر بازتابهای این مسائل باشد. پیروی از تئوری مکتب ایرانی که از اندیشههای اسفندیار رحیم مشایی بود نیز از دیگر موضوعاتی بود که بازتاب و حاشیههای فراوانی به همراه داشت. حاشیههایی که رییس دفتر رییس جمهور پدید میآورد.اسفندیار رحیم مشایی در خصوص تئوری مکتب ایرانی اینگونه اظهار داشت که «برخیها از من خرده میگیرند که چرا نمیگویی مکتب اسلام و میگویی مکتب ایران، متذکر شد از مکتب اسلام دریافتهای متنوعی وجود دارد، اما دریافت ما از حقیقت ایران و حقیقت اسلام، مکتب ایران است و ما باید از این به بعد مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم»!
محمود احمدی نژاد هم در برخی سخنرانیهایش به این مکتب اشاراتی میکرد. مثلا در اجلاس رؤسای آموزش و پرورش با بیان اینکه یکی از ویژگیهای کسانی که وارد نظام آموزش و پرورش میشوند، عشق به ایران زمین است، گفت: برخی خیال نکنند که این حرف بنده مبنی بر ملیگرایی و ناسیونالیسم است چرا که امروز ایران یک جغرافیا، ملیت و قوم و قبیله نیست بلکه یک راه و مکتب است.
در واکنش به مکتب ایرانی حرفهای زیادی مطرح شد اما به طور نمونه احمد توکلی در اظهاراتی گفت: مواضع انحرافی جدید آقای مشایی مبنی بر اینکه «برداشتهای متفاوتی از اسلام وجود دارد، تبلیغ مکتب اسلام وظیفه ما نیست بلکه باید مکتب ایران را به جهان بشناسانیم»، توهمات ذهن بیماری است که با مبانی اسلام، با قانون اساسی و مصالح ایران عزیز سازگار نیست.
سید احمد خاتمی، خطیب نماز جمعه تهران هم در یکی از نطقهای خود در خطبه نماز جمعه قرار دادن مکتب ایران مقابل مکتب اسلام را همان ملی گرایی شرک آلودی دانست که امت اسلامی ما هرگز آن را نپذیرفته است و نخواهد پذیرفت.
علی مطهری، نماینده مردم تهران هم در یادداشتی با اشاره به اظهارات مشایی نوشت :اینجاست که به حکمت مخالفت رهبر انقلاب با معاونت اولی آقای مشائی پی میبریم و بهتر بود رئیس جمهور محترم اساسا ایشان را در هیچ پست حساسی قرار نمیداد.
استیضاح کردان
اصرار بر ماندن علی کردان در وزارت کشور توسط احمدی نژاد یکی دیگر از موضوعات جنجالی دولت بود که ماهها وقت مجلس و دولت را گرفت. موضوعی که با رو شدن مدرک کردان، سبب شد تا استیضاحی خبرساز در تاریخ مجلس به ثبت برسد. بدین ترتیب در تاریخ 14 آبان 1387 مجلس شورای اسلامی طرح عدم اعتماد به علی کردان را مورد مذاکره قرار داد و پس از سخنان موافقان و مخالفان این طرح و اظهارات علی کردان در دفاع از عملکرد خود، طرح عدم اعتماد با اکثریت قابل توجه نمایندگان حاضر در جلسه به تصویب رسید. موضوع جالب این استیضاح، عدم حضور محمود احمدینژاد در مجلس بود. البته پس از برکناری کردان از وزارت، او مشاور احمدی نژاد شد، اما پس از مدتی به دلیل بیماری در گذشت.
بلاتکلیفی وزارتخانه ورزش و جوانان
عدم معرفی وزیر ورزش توسط احمدی نژاد، بازهم حواشی جدید در کشور رقم زد و سبب شد تا برای بازکردن این گره، تصمیمات مختلفی گرفته شود.
ماجرا به آنجا بر میگشت که طرح تشکیل وزارت ورزش و جوانان در تاریخ دوازدهم دیماه سال 89 با رای نمایندگان مجلس تصویب شد و 20 روز بعد نیز این طرح به تائید شورای نگهبان رسید.
اما احمدی نژاد ماهها از معرفی وزیر امتناع کرد و حتی تذکرات پی در پی مجلس اثرگذار نبود تا حاشیهها ادامه یابد.
به نحوی که رئیس کمیته تربیت بدنی مجلس شورای اسلامی نیز با اشاره به عدم اجرای قانون تشکیل وزارت ورزش و جوانان از سوی دولت از ارسال نامه تذکر آمیز رئیس مجلس به رئیس جمهور در این باره خبر داد.
ادغام شبانه وزارتخانهها
خبر ادغام وزارتخانه برای کوچک سازی دولت در حالی به یکباره منتشر شد که بساری را شوک زده کرد. نحوه این کار سبب شدتا موجی از اعتراضها به این اقدام یک شبه و بدون کار کارشناسی دقیق صورت گیرد.
دولت به یکباره تصمیم خود را مبنی بر ادغام 4 وزارتخانه راه و مسکن و صنایع و بازرگانی اعلام کرد و چنین تصمیمی را در جهت تاکید برنامه پنجم توسعه درخصوص کوچک سازی دولت و رساندن وزارتخانهها به 17 عدد دانست. براساس تصمیم دولت، وزارتخانههای صنایع و معادن با بازرگانی و راه و ترابری با مسکن و شهرسازی یکی خواهد شد. برخی نمایندگان مجلس با انتقاد از این رفتار دولت آن را به معنای نادیده گرفتن نقش قوه مقننه در تصمیمات دولت، ارزیابی و اعلام کرده اند مجلس باید به عنوان نهاد تصمیم گیر، در مورد چگونگی ادغام وزارتخانهها نظر دهد.
نمایندگان مجلس، ادغام وزارتخانهها و تشکیل وزارت جدید را مشروط به تصویب مجلس دانسته و تاکید کرده اند نظر دولت در صورتی قانونی است که به تصویب مجلس برسد.این نمایندگان با استناده به ماده 53 قانون پنجم توسعه که اعلام می کند، «تصویب وظایف و اختیارات وزارتخانههای جدید به عهده مجلس است» تاکید می کنند که وزارتخانه جدید، با رای مجلس رسمیت پیدا می کند.
اما دولت از ارائه لایحه امتناع میکرد و نیازی برای مصوبه مجلس جهت اقدام خود نمیدید. تا بازهم حاشیه در صدر اخبار باشد. اگرچه در نهایت برای ادغام وزارتخانهها مجبور شد لایحه ای به مجلس بفرستد.
البته محمد رضا باهنر هم در سخنانی که در رسانههای عمومی منتشر شد در این خصوص به جلسه روسای قوه مقننه و مجریه در محضر رهبر انقلاب اشاره کرد و افزود: احمدی نژاد و لاریجانی قبل جلسه ای دو ساعته در محضر رهبر انقلاب برگزار کردند که البته بخشی از این جلسه تلخ و دلگیرکننده بود اما رئیس جمهور در موضوع تفسیر شورای نگهبان در مورد ادغام وزارتخانهها اشکالاتی را وارد کردند و رهبر معظم انقلاب فرموده بودند که تفسیر شورای نگهبان حرف آخر است و همه موظف به اجرای آن هستند.
اظهار نظرهای قابل توجه
یکی دیگر از حواشی دولت، برخی سخنرانیهای احمدی نژاد است. موضوعی که سبب میشود مدتی رسانهها به انتشار آن و گاه تحلیل زوایای آن بپردازند.
نمونهای از سخنرانیهای وی که در بهمن 1385 ایراد شد، ادعایش مبنی بر کشف انرژی هستهای توسط دختر 16 ساله دبیرستانی در زیرزمین خانه اش، با استفاده از وسایلی که با کمک برادرش از بازار تهیه کرده بود، میباشد. او در این سخنرانی همچنین مدعی میشود که با هماهنگی رییس وقت سازمان انرژی اتمی ایران، آن دختر هم اکنون در زمره دانشمندان هستهای ایران قرار گرفته و اسکورت و راننده شخصی در اختیار دارد.
محمود احمدینژاد در جمع نخبگان استان گیلان در اسفند 1385، گفت: «برخلاف دیدگاه بعضی افراد، من معتقدم زنان گیلانی با حفظ عفاف خود در عرصههای مختلف کشاورزی حضور داشتهاند.»
این اظهارات با انتقاد شدید رمضان علی صادقزاده نماینده وقت مردم رشت در مجلس شورای اسلامی مواجه شد. تا آنجا که صادقزاده به گلایه تاکید کرد :«زنان گیلانی در عرصه کار و کوشش در تمام زمینهها دوشادوش مردان فعالیت میکنند و حتی بیش از مردان در زمینههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و کشاورزی مشغول به فعالیت هستند.»
یکی دیگر از موضوعات جنجالی دولت، ماجرای هاله نور پس از سفر نیویورک بود که البته از سوی احمدی نژاد تکذیب شد.
انتشار برخی مطالب در خصوص ماجرای هاله نور سبب شد تا غلامحسین الهام، رییس دفتر آقای احمدی نژاد اعلام کند، که چنین چیزی نشنیده و هاله نور و مسائلی شبیه به این ساختگی و تروکاژ سینمایی است.
محمود احمدی نژاد در سال 1387نیز، در یک سخنرانی که تلویزیون دولتی ایران پخش کرد، در جمع فرماندهان بسیج مدعی شد که:سال گذشته که به عراق رفته بودم، گفتند یکی از فرماندهان اشغالگران، علاقه دارد شما را ببیند. گویا مرخصی او هم رسیده بود. مثل خودمان که پس از 45 روز در جبهه مرخصی میرفتیم، اما او یک ماه مرخصی را عقب انداخته بود تا ما را ببیند و من هم گفتم، بیاید. وقتی آمد پیش ما گفت: افتخار میکنم با شما هستم. شما در دل ما جا دارید. وی سپس از من درخواست کرد با من عکس یادگاری بگیرد و گرفت و سپس معاونش هم همینطور. من زدم پشتش و تشویقش کردم و گفتم هوای مردم عراق را داشته باشید. اظهارات احمدینژاد در 20 تیر 1389 در همایش مسؤولان نمایندگی رهبری در خصوص نظام تک حزبی نیز بازتابهای زیادی داشت. وی گفته بود: «با تشکیل جناحبندیهای سیاسی، فاتحه بعضی از ارزشهای انقلاب خوانده شد، درحالیکه نظام ما تنها یک حزب دارد.»
در یکی از واکنشها محسن رضایی در مصاحبهای اعلام نمود:مسئله تک حزبی در ایران تحقق پیدا نخواهد کرد چون جامعه ما یک جامعه تکثر گرای فرهنگی است.
مجلس در راس امور نیست!
یکی از جنجالیترین اظهارت احمدینژاد، تفسیر جدید از حرفهای امام خمینی(ره) در خصوص جایگاه مجلس بود. موضوعی که احمدی نژاد هم در روزنامه ایران مطرح کرد و هم در صداوسیما در گفت و گوی خبری اش باز بر آن تاکید کرد.
احمدینژاد در 27 شهریور 1389 در مصاحبهای با روزنامه ایران گفت: «بعضیها یک جمله حضرت امام متعلق به زمانی که نظام ما پارلمانی بوده را برجسته میکنند، آن زمان رئیس جمهور مسئول اداره کشور نبوده بلکه نخست وزیر مسئول اداره کشور بوده که از طریق مجلس انتخاب میشدهاست. آن موقع مجلس بالاترین بود. اکنون در قانون اساسی قوه مجریه بار اصلی اداره کشور را بر دوش دارد و قوای دیگر باید کمکش کنند.» علی لاریجانی در واکنش به سخنان احمدینژاد گفت: «این یک حرف واقعی نیست وقتی کشوری پارلمانی باشد رییسجمهور باید از درون پارلمان بیرون بیاید.»
11 روز خانه نشینی
اما 11 روز خانه نشینی احمدی نژاد یکی از مهمترین اتفاقات سیاسی او به حساب میآید. موضوعی که به یکباره همه چیز را تغییر داد و دورانی جدید برای احمدی نژاد و همراهانش رقم زد. عبور از او، اولین نتیجه این خانه نشنی بود.
شاید هیچ کس فکر نمیکرد روزی شاهد چنین اقدامی از سوی احمدی نژاد باشدو به نحوی که یاران و حامیان دیروز ، این روزها رسما دست از حمایت کشیده اند و از «تغییر احمدینژاد» سخن به میان میآوردند.
ماجرای 11 روز خانه نشینی هم بر میگردد به برکناری مصلحی توسط رییس جمهور و ابقای وزیر اطلاعات توسط مقام معظم رهبری.
موضوعی که سبب شد تا بازتابهای زیادی داشته باشد و خیلیها برای مساعد کردن امور، پادرمیانی کنند و به خانه احمدی نژاد بروند. موضوعی که حتی در سوال مجلس از رییس جمهور نیز به آن اشاره شد.
پس از آرام شدن شرایط، اما دیگر اوضاع چون قبل برای احمدی نژاد نبود و اصولگرایان کم کم کوشیدند تا راهشان را از احمدی نژاد جدا کنند. «جریان انحرافی» نیز موضوعی بود که از سوی اصولگرایان در خصوص برخی از نزدیکان دولت مطرح شد تا جداسازی راه از احمدینژاد با سرعت بیشتری به پیش برود.
انتصاب جنجالی مرتضوی
در حالیکه نام سعید مرتضوی با حوادث کهریزک گره خورده بود، به یکباره انتشار انتصاب او به عنوان رییس صندوق تامین اجتماعی با واکنش شدید اصولگرایان مجلسی روبرو شد. انتصاب چهره ای خاص برای این پست مدیریتی نیز بازتابهای زیادی حتی تا طرح استیضاح وزیر کار به همرا داشت.
سروری نماینده تهران، در اظهاراتی این نحوه مدیریت سازمان تامین اجتماعی را مختل کننده امور مربوطه خواند و گفت: انتصاب مرتضوی به این سمت هم مناسب نیست. با توجه به اینکه موارد و موضوعات دیگری درباره آقای مرتضوی مطرح شده است، این موضوع میتواند در نگرانی اعضای صندوق تاثیر گذار باشد و صندوق وسازمان را به یک سازمان و صندوق سیاسی تبدیل کند و حاشیه سازیها را افزایش دهد.
احمد توکلی هم در گفت و گویی تاکید کرد: من هشدار داده بودم که انتصاب سعید مرتضوی در تامین اجتماعی هم برای خود وی و هم برای وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی مشکل درست میکند.
البته استیضاح وزیر کار هم در دستور کار قرار گرفت، اما با وساطت حدادعادل و ماجرای معروف «قول شرف»، استیضاح منتفی شد و با تغییر اساسنامه این صندوق به سازمان، عملا دست نمایندگان برای تغییر مرتضوی خالی شد. موضوعی که ماهها روابط دولت و مجلس را به خود اختصاص داد.
زندان اوین
اما ماجرای نامه نویسی احمدی نژاد به رییس قوه قضاییه در خصوص درخواست بازدید از زندان اوین، یکی دیگر از مهمترین حاشیههای دولت بود. به خصوص آنکه این حاشیه سازی در حالی صورت گرفته که شرایط قیمتی بازار در مرحله بحران است و مشکلات اقتصادی به دلیل نوسانات شدید ارزی اعتراضهای بسیار جدی را به همراه داشته است. البته این حاشیه سازی آن موقع، اعتراضهای بیشتری در پی داشت که هنوز چند روز از توصیه مقام معظم رهبری به مسئولان در خصوص حفظ آرامش آن هم در آستانه انتخابات نگذشته بود.
یکی دیگر از حاشیههای این حاشیه سازی جدید، ارسال پاسخ سرگشاده احمدی نژاد به نامه خیلی محرمانه رییس قوه قضاییه بود که سبب شد تا اعتراضهای بیشتری به همراه داشته باشد. یکی از حاشیه سازترین قسمتهای نامه احمدی نژاد هم این جمله بود که بازتابهای زیادی داشت، «مگر بناست قوه قضائیه و یا زندان اوین در انتخابات آتی نقشی ایفا نمایند.»
اما علاوه بر قوه قضاییه، سخنگوی این قوه هم در پاسخ به در خواست بازدید احمدی نژاد از اوین تصریح کرد: بیش از هفت سال از دوره ریاست ایشان گذشته اما تاکنون چنین تقاضایی مطرح نشده است و با توجه به اینکه یکی از منتسبان وی دستگیر و زندانی شده است ممکن است این عمل شائبه سیاسی به وجود آورد اگر مصلحت اندیشی داشته باشیم بازدید در این شرایط مناسب نیست. نباید ذهن مردم به این سمت برود که مسائل اصلی کشور از جمله بازار و گرانی و تحریم است اما نباید شائبه سیاسی ایجاد کنیم.