فیدل کاسترو، رهبر سابق کوبا در تحلیل خود از واقعیت دو حزب بزرگ آمریکا جمله معروفی دارد، وی میگوید: فرق بین جمهوریخواهان و دموکراتها مانند فرق میان پپسی و کولاکولا است. شاید از دید یک شهروند آمریکایی این جمله چندان درست به نظر نرسد اما کمتر ناظر بیطرف خارجی است که بتواند صحت این گفته را با قاطعیت زیر سوال ببرد. سیاستهای داخلی احزاب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا از تفاوتهای بسیار زیادی برخوردار است، جمهوریخواهان و دموکراتها سالهاست که بر سر مواردی چون بیمههای تامین اجتماعی و میزان مالیات با یکدیگر اختلاف نظری جدی دارند اما این اختلاف نظر را نمیتوان به سیاست خارجی ایالات متحده تعمیم داد. در این بین بخصوص در مورد جمهوری اسلامی ایران سیاست جمهوریخواهان و دموکراتها از شباهت غیر قابل انکاری برخوردار است.
در خصوص مسائل مربوط به ایران و پرونده هستهای کشورمان نیز باراک اوباما و میت رامنی مواضعی مشابه را اتخاذ کرده و برنامههای تقریبا یکسانی ارائه کرده بودند. بدین لحاظ صحبت از این موضوع که انتخاب اوباما یا رامنی در ایالات متحده به عنوان رئیسجمهور چه تفاوتهایی را در سیاست آمریکا در قبال ایران میتوانست به دنبال داشته باشد، سخنی است که چندان جای بحث جدی ندارد. آمریکا در سیاست خارجی خود و بویژه در منطقه خاورمیانه از یک دکترین مشخص پیروی میکند که تغییر آن چندان در توان روسای جمهور و احزاب بزرگ این کشور نیست، این سیاست که توسط کارشناسان وزارت خارجه آمریکا و با نفوذ لابیهای سرمایه در این کشور تعیین میشود نهایتا خط روشنی است که روسای جمهور باید از آن پیروی کنند. از این رو در ارتباط با مساله ایران نباید از سیاست خارجی اوباما یا سیاست خارجی رامنی صحبت کرد، چرا که اینجا صحبت از سیاست دستگاه دیپلماسی آمریکاست، بدون آنکه حاکمیت هر یک از دو حزب قدرتمند این کشور بتواند تغییر چندانی در آن ایجاد کند.
اما مساله مهم دیگر این است که اکنون بعد از پیروزی باراک اوباما و تجدید دوره ریاستجمهوری وی برای چهار سال آینده آیا باید منتظر تغییر رویکردی در سیاست آمریکا در قبال کشورمان باشیم یا خیر؟ در حقیقت آنچه بیش از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و تشکیل دولت بعدی باراک اوباما بر سیاست این کشور در قبال ایران تاثیر گذار خواهد بود، انتخابات ریاستجمهوری سال آینده کشورمان است.
آمریکاییها در طول سی و دو سال گذشته در تنظیم روابط خود با ایران، همواره با پیروی حداکثری از دکترین سیاست خارجی خود منتظر ایجاد تغییرات در ایران بودهاند. با مروری به سابقه این روابط میتوان متوجه شد که در تمام پستی و بلندیهای روابط ایران و آمریکا، بیش از هر چیز دیگر نتیجه تغییراتی در سیاستهای خارجی ایران بوده تا تحول در دکترین سیاست خارجی آمریکا. به همین لحاظ اگر قرار باشد تغییری در روابط ایران و آمریکا ایجاد شود بیشتر از آنکه ناظر به تشکیل دولت جدید آمریکا باشد متاثر از انتخابات سال آینده کشورمان خواهد بود.
* سخنگوی اسبق وزارت خارجه