اعتدال:دکتر جعفر توفیقی وزیر علوم و فناوری در دولت اصلاحات بهمناسبت 16 آذر بر لزوم پویایی دانشگاهها و همچنین ضرورت فعالیت جنبشهای دانشجویی تاکید دارد. او معتقد است وجود تشکلهای دانشجویی برای رشد و بالندگی دانشجویان امری ضروری است.
به گزارش آرمان، امروزه وظیفه دانشگاهها فراتر از انتقال دانش تخصصی است و از دانشگاهها انتظار میرود در کنار انتقال دانش تخصصی مجموعهای از مهارتها و بینشها را نیز به دانشجویان منتقل کنند. توفیقی در این گفتوگو میگوید فعالیت جنبشهای دانشجویی رضایتبخش نیست. این گفتوگو را بخوانید:
فعالیت جنبشهای دانشجویی را در مقایسه با دولت اصلاحات چگونه مقایسه میکنید؟
خیلی رضایتبخش نیست. وجود تشکلهای دانشجویی برای رشد و بالندگی دانشجویان امری ضروری است. امروزه وظیفه دانشگاهها فراتر از انتقال دانش تخصصی است. از دانشگاهها انتظار دارند که در کنار انتقال دانش تخصصی مجموعهای از مهارتها و بینشها را نیز به دانشجویان منتقل کنند. مجموعه مهارتها از جمله خودباوری، اعتماد به نفس، مهارتهای گفتوگو و مذاکره، همزیستی مسالمتآمیز با افکار و عقاید متفاوت، تفکر انتقادی، احترام به آزادی اندیشه و بیان، توانایی تحلیل، مدیریت، کارآفرینی و ...و همچنین بینش سیاسی، فرهنگی، مسئولیتپذیری فردی و اجتماعی و... اغلب این مهارتها و بینشها در میدان عمل و در تشکلهای دانشجویی رشد پیدا میکند. تشکلهای دانشجویی زمینه حضور دانشجویان در عرصه فعالیتهای گوناگون فرهنگی و سیاسی و اجتماعی را فراهم میکند و یادگیری این مهارتها و انتقال این بینشها را تسهیل میکند. در دوره اصلاحات سیاست وزارت علوم ترویج چندصدایی و توسعه و تنوعبخشی به تشکلهای دانشجویی بود تا از این طریق مهارتها و بینشهای گوناگون در دانشجویان زمینه بروز و ظهور پیدا کند. وجود تشکلهای دانشجویی با سلیقهها و دیدگاههای مختلف زمینه برخورد و تبادل و تضارب افکار و اندیشههای متنوع را فراهم میآورد که این خود باعث رشد و تعالی اندیشههای برتر میشود و ایمان و اعتقاد را در دانشجویان نهادینه و درونی میکند.
مهمترین مشکلات صنفی دانشجویان در حال حاضر چیست و به نظر شما بهترین راه پیگیری این مشکلات چگونه است؟
به نظر من مهمترین مشکل دانشجویان نگرانی از وضعیت اشتغال بعد از فارغالتحصیلی است. این نگرانی تا حدی است که منجر به کاهش انگیزه در دوران تحصیل و کاهش امید به آینده میشود که این امر به نوبه خود منجر به کاهش کیفیت تحصیلات دانشگاهی میشود. طبیعتا راه مقابله با بیکاری دانشآموختگان نیز عمدتا به ساختارهای صنعتی و اقتصادی کشور بازمیگردد. علاوه بر این سیاستها، افزایش پذیرش دانشجو نیز چون همراه با تامین امکانات کافی در دانشگاهها نیست عملا مشکلاتی از قبیل کمبود خوابگاه، کمبود تجهیزات آزمایشگاهی و کارگاهی و کمبود استاد و ..ایجاد کرده است.
جهتگیری علمی کشور در دوره اخیر را چگونه ارزیابی میکنید؟
خوشبختانه در دوران بعد از انقلاب بهخصوص قانون برنامه سوم و چهارم توسعه کشور زیرساختهای علمی کشور توسعه پیدا کرد که منجر به توسعه دانشگاهها و مراکز پژوهشی، تنوع بخشی در نظامهای عرضه آموزش عالی، توسعه دورههای تحصیلات تکمیلی، توسعه زیرساختهای پژوهشی، توسعه مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری و سایر موارد شد. در حال حاضر نیز دانشگاهیان برنامههای علمی کشور را دنبال میکنند و هر روز دستاوردهای جدیدی نصیب کشور میکنند. مهمترین مسئله، وضع موجود سیاستهای وزارت علوم در ایجاد مدیریت متمرکز و کاهش اختیارات دانشگاههاست. در دولت اصلاحات سیاست وزارت علوم عدم تمرکز و واگذاری اختیارات به دانشگاهها بود که منجر به تصویب بند الف ماده 49 قانون برنامه چهارم توسعه گردید که به موجب آن تمام اختیارات به هیاتهای امنای دانشگاهها واگذار شد. در عمل نیز دولت و وزارت علوم متعهد به اجرای این قانون شدند. اما در شرایط فعلی با وجود اینکه این مصوبه در قانون برنامهپنجم نیز تکرار شد ولی فعلا التزام عملی به رعایت آن مشاهده نمیشود و سیاست وزارت علوم بهخصوص در دولت دهم افزایش اختیارات دانشگاهها را نشان نمیدهد. مانند پذیرش دانشجویان دکترا، استخدام هیات علمی، گزینشهای عمومی، برنامهریزی درسی و ... از دغدغههای دیگر وارد کردن ادبیات سیاسی در مدیریت دانشگاههاست که منجر به برخوردهای سیاسی در فرآیند گزینش، ارتقا، بازنشستگی و سایر موارد بهخصوص تشدید مهاجرت نخبگان میشود. همچنین کاهش روابط علمی بینالمللی از دیگر دغدغههای موجود است که منجر به تاثیرگذاری در همکاریهای بینالمللی دانشگاههای داخل و خارج شده و همچنین باعث حضور کمرنگ دانشگاهیان و پژوهشگران در مجامع علمی جهانی شده است. طبیعی است اگر این موانع برطرف شود سرعت پیشرفتهای علمی کشور بیش از پیش افزایش خواهد یافت و باید فکری کرد که تداوم این سیاستها حرکت دانشگاهها و مراکز علمی و پژوهشی را کند نکند.
ضرورت وجود نشریات دانشجویی چیست و آیا این نشریات از کارکردی که باید برخوردارند؟
به نظر من هرگونه تصمیمی که منجر به حضور دانشجویان در عرصه فعالیتهای علمی، اجتماعی و فرهنگی شود مثبت ارزیابی میشود زیرا همانگونه که در سوالات قبلی نیز اشاره کردم بسیاری از یادگیریها و رشد استعدادها در حین فعالیتهای عملی به وقوع میپیوندد. وجود نشریات دانشجویی نیز دانشجویان را وادار به مطالعه و بررسیهای علمی و بیان افکار و عقاید خود میکند و این امر مهارتهای گوناگونی را در دانشجویان رشد میدهد. البته زمانی این نشریات کارکرد مطلوب خواهند داشت که اولا دانشجویان با آگاهی از مسائل روز و مطالعه فراوان توانمندی تامین محتوای باکیفیت را برای این نشریات داشته باشند از طرف دیگر نیز دانشگاه باید فضای کافی برای فعالیت این نشریات را فراهم کند. دانشجویان باید بتوانند با احساس امنیت و بهدور از نگرانی افکار و عقاید خود را در این نشریات منعکس کنند تا دیگران نیز بتوانند این دیدگاهها را نقد و ارزیابی کنند و این امر منجر به تعمیق باورها خواهد شد.
از خاطرات و فعالیتهای خود در دوران دانشجویی برایمان بگویید؟
من در سال 1353 در دانشگاه شیراز و در رشته مهندسی شیمی پذیرفته شدم. از همان ابتدای ورود به دانشگاه شیراز با فعالیتهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی دانشجویان مسلمان همراه شدم. البته در آن دوران تشکلهای مختلف از چپ و راست در دانشگاهها فعالیت داشتند. در تمام فعالیتهای دانشجویی در سطح دانشگاه و فعالیتهای مردمی در سطح شهر شیراز شرکت داشتم و در جریانات شکلگیری انقلاب مشارکت میکردم.
شما در مورد تفکیک جنسیتی در دانشگاهها اعلام کردید این اقدام مبنای نظری و قانونی در جمهوریاسلامی ندارد. در این مورد بیشتر توضیح دهید؟
در این مورد اشاره من عمدتا به فرمایشات حضرت امام (ره) در مورد دانشگاه و دانشگاهیان میباشد. اطلاع دارید که امام دیدارهای متعددی با دانشگاهیان در قبل و بعد از انقلاب داشتهاند و همواره نظرات بدیع و آموزندهای نیز در مورد دانشگاه و دانشگاهیان و نقش آنها در توسعه و تحولات کشور ارائه کردهاند. بهخصوص در مورد دانشگاه اسلامی نیز سخنانی دارند که از دید خود ویژگیهایی را برای این دانشگاه عرضه کردهاند. جالب است که ایشان در سخنان خود به موضوعات متنوعی در مورد دانشگاه پرداختهاند از جمله اهمیت دانشگاه، ضرورت علمآموزی، خدمت به مردم و جامعه، استقلال علمی از شرق و غرب، تقویت اعتماد به نفس و قدرت تفکر در دانشجویان، آموزش مادامالعمر و... ولی هیچگاه راجع به ضرورت تفکیک جنسیتی در دانشگاه صحبت نکردهاند. حتی نقلقولهایی وجود دارد که در اوایل انقلاب با کسانی که به فکر دیوارکشی در کلاس درس و دانشگاه بودهاند شدیدا برخورد کردهاند و دستور دادهاند که این قبیل کارها در دانشگاه صورت نگیرد. با توجه به اینکه ایشان نظریهپرداز این نظام بودهاند و نظرات ایشان مبتنی بر اسلام است میتوان نتیجه گرفت که در اسلام هم، چنین روشهایی توصیه نشده است. بعد از ایشان نیز در ملاقاتهای کثیر رهبر انقلاب با دانشگاهیان و وزرای علوم و مسئولان دانشگاهها و پرداختن به موضوعات بسیار وسیع و متنوع درخصوص نهاد علم و دانشگاه و تاکید بر نقش دانشگاه و دانشگاهیان ایشان نیز هیچگاه چنین موضوعی را مطرح و درخواست نکردهاند. در مرحله بعد در مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز که بالاترین نهاد سیاستگذار در حوزه دانشگاهها میباشد مصوبهای دال بر ضرورت تفکیک جنسیتی وجود ندارد. در حالیکه شورای اسلامیشدن دانشگاهها سالهاست که زیر نظر این شورا تشکیل شده و مصوبات فراوانی دارد که تفکیک جنسیتی هیچگاه جزء مصوبات این شورا نبوده است.
چه عاملی باعث گرایش بیشتر جوانان به کارشناسی ارشد و دکترا شده است؟
به نظر من دلیل اصلی رکود بازار کار و پایین بودن ظرفیتهای اقتصادی کشور برای جذب دانشآموختگان دانشگاهها در مقطع کارشناسی است. شاخصهای مختلفی از جمله درصد دانشآموختگان دانشگاهی در هرم اشتغال کشور یا درصد دانشآموختگان دانشگاهی در هرم اشتغال در بخش صنعت، کشاورزی و... و همچنین حجم اقتصاد کشور در مقایسه با کشورهایی با جمعیت مشابه نشان میدهد که ظرفیت تقاضا و جذب نیروی انسانی متخصص در ایران بسیار پایین است. بنابراین دانشآموختگان دانشگاهها در مقطع کارشناسی ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر را تنها راه تاخیر در ورود به بازار کار میدانند و محیط دانشگاه و ادامه تحصیل را بر جستوجوی کار ترجیح میدهند. دوم اینکه علاوهبر مشکل فوق، زمینههای کارآفرینی نیز در کشور پایین است و دانشآموختگان در راهاندازی کسب و کارهای جدید و دانش بنیان با موانع اداری فراوان مواجه هستند. همانگونه که اطلاع دارید شاخص کسب و کار در کشور ما حدود 135و پایین است. پایین بودن این شاخص از سخت بودن و پیچیده بودن راهاندازی کسب و کار در کشورها حکایت میکند و عمده تلاش کشورها بهبود این شاخص میباشد تا دانشآموختگان بتوانند در اسرع وقت و با حمایتهای کافی دولت نسبت به راهاندازی کسب و کار اقدام کنند. در کشورهایی با اقتصاد پیشرفته عمده کسب و کارها و ظرفیتهای اشتغال توسط دانشآموختگان دانشگاهها و در بخش خصوصی راهاندازی میشود و دولتها نمیتوانند به تنهایی پاسخگوی تقاضای اشتغال دانشآموختگان باشند. نکته بعد اینکه در کشور ما نگاه مردم به تحصیلات دانشگاهی بیشتر از جنبه ارزش فرهنگی است تا ارزش اقتصادی. شما ملاحظه میکنید که حتی در شرایطی که وضعیت اشتغال دانشآموختگان در بعضی رشتهها مناسب نیست ولی باز تقاضای زیادی برای ادامه تحصیل در آن رشتهها وجود دارد. بنابراین گرایش جوانان به ادامه تحصیل بیشتر جنبه ارزشی و فرهنگی نیز دارد.