چشم انداز طبیعت سد قشلاق - سنندج
محمد جواد ظریف؛ مرد محبوب کابینه
رونده ای برای محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان که این روزها به دلایل مختلفی مورد توجه قرار گرفته؛ راز محبوبیت او چیست؟
وقتی دولت دکتر حسن روحانی برای رأی اعتماد به مجلس معرفی شد، یکی از سایت های خبری به مزاح کابینه یازدهم را به «ریش پروفسوری ها» تشبیه کرد. اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور، محمد نهاوندیان رئیس دفتر ریاست جمهوری، محمدعلی نجفی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، عباس آخوندی وزیر مسکن و شهرسازی و محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه همگی در این دسته قرار می گرفتند اما این وسط تکلیف این آخری از دیگران جدا بود.
دکتر ظریف علاوه بر ظاهر خاصش، توانست با نطق جالبش هم رأی بالا بیاورد، هم چشم ها را به سمت خودش بگرداند. اتفاقی که بعدا در اولین حضور تلویزیونی اش در برنامه دیروز، امروز و فردا هم تکرار شد. حالا همه زا هم درباره او می پرسند اما از زندگی خصوصی وزیر امور خارجه 54 ساله ایران اطلاعات زیادی، به غیر از آنچه که در کتاب تازه منتشر شده «آقای سفیرل» آمده در دست نیست.
او در همین کتاب می گوید به ازدواج در سنین پایین معتقد است برای همین خودش در 19 سالگی ازدواج کرده و دخترش را در 17 سالگی به خانه بخت فرستاده و پسرش را هم در 19 سالگی داماد کرده است. شاید این صداقت ها، در کنار آن لحن و صحبت های جذاب، باعث شده جوان ها نسبت به این مرد ریش پروفسوری کنجکاو بشوند. کسی که او را می توانند به صورت غیرحضوری، هر روز در صفحه اختصاصی فیس بوکش ببینند و با او حتی در مورد عکس کاورپیچش کلنجار بروند.
همه اینها شد بهانه یک پرونده همشهری جوانی. این وسط فقط جای خالی مصاحبه با آقای وزیر به چشم می خورد که با توضیحات سردبیر در ستون مقابل متوجه می شوید تلاش زیادی برای مصاحبه با او صورت گرفت اما به دلیل سفر مهم پادشاه عمان به کشورمان این مصاحبه به تاخیر افتاد و آقای وزیر، وعده کرد در روزهای آینده پذیرای تیم تحریر به همشهری جوان باشد.
الو، آقای وزیر؟
وقتی دارم شماره را می گیرم، خیلی امید ندارم حتی موبایلش روشن باشد. فقط شانسم را امتحان می کنم. روشن است. بوق می خورد. آیا جواب می دهد؟ چرا باید این کار را بکند؟ ساعت نه و نیم شب است و روی صفحه گوشی اش شماره ای افتاده که نمی شناسد. اگر این نکته کوچک را هم حساب کنیم که تفاوتش با خیلی های دیگر که همین الان دارد گوشی شان زنگ می خورد در این است که وزیر خارجه ایران است. تقریبا دلیلی برای امیدواری به پاسخگویی باقی نمی ماند. بوق ها قطع می شود. حالا کسی پشت خط است. کی ممکن است باشد؟ مسئول دفتر؟ دستیار؟ راننده؟ بارها با چنین موقعیتی روبرو شده ایم.
اینکه شماره مدیر یک مرکز یا موسسه کوچک را هم که می گیری، باز هم به خود طرف دسترسی نداری. همیشه کس دیگری هست. کس دیگری برای اینکه چک کند آیا کاری که داری به اندازه کافی «ضروری» هست که وقت آقای مدیر محترم بابتش گرفته شود؟ می گویم «سلام. آقای دکتر ظریف؟». همان صدای موقر که دو هفته پیش در مجلس شنیده بودیم، با لحنی که خستگی درش مشهود است جواب می دهد «سلام. بله بفرمایید». و به ساده ترین شکل ممکن، دور از همه پیش فرض ها و عادت هایی که از صحبت با مدیران طراز اول در ذهنم شکل گرفته است، گفتگوی کوتاه ما پای تلفن آغاز می شود.
برایش توضیح می دهم که می دانیم روزهای شلوغی دارد اما می خواهیم جلد این شماره را به او اختصاص بدهیم و چه خوب می شد اگر شده حتی نیم ساعتی به ما وقت بدهد. همه را گوش می کند، بعد هم مودبانه عذر می خواهد و توضیح می دهد که رسیدگی به امور تشریفات مهمان خارجی (آقای سلطان قابوس) که مسئولیتش با اوست، قرار برای این هفته را نشدنی می کند و قول می دهد برای هفته آینده قرار بگذاریم.
واقعیت این است که از این اتفاق خوشحال و هیجان زده ام. خوشحالی ام از این است که برایم چیزی به اثبات رسیده. حالا می دانم کسی که در برنامه «دیروز امروز فردا» تصویر آدم منطقی و مسلطی را در ذهن بیننده ها ساخت که در حرف زدنش بی نهایت دقت داشت و نگاهش به دنیا نگاه آمیخته با عقلانیت و استدلال بود، مردی که خوش اخلاق ولی در عین حال صادق بود و مردی که در آن تصویر توانسته بود به شکل معجزه آسایی بی اطوار و باورپذیر و جذاب به نظر برسد، تنها در مقابل دوربین ها اینطور نیست.
خوشحال و هیجان زده ام چون می بینم او کسی است که باور دارد شفاف بودن شکل درست تری از زندگی است. برای همین هم فرقی ندارد جلوی دوربین باشد، یا جلوی نماینده های مردم در مجلس، یا پشت خط تلفنش در حال حرف زدن با کسی که نمی شناسد. همه جا یک جور است و همان جوری است که دوست دارد باشد. بدون ادا، بدون تعارف و شفاف.
دیپلمات باتجربه ای که می آند آنقدر تجربه و اعتبار دارد که لزومی به اثبات خودش نداشته باشد. او به کاری که باید بکند، کاملا آگاه است. می داند که مسیر آسانی پیش رویش نیست اما روش طی کردن این مسیر را می داند. پس دلیلی برای پنهان کاری یا دوپهلو حرف زدن وجود ندارد.
آنقدر به روز هست که بداند دنیای امروز هم دقیقا دارد به همین طرف می رود. به سمت شفافیت. او می داند که در دنیای امروزنمی شود از پاسخگویی در مقابل حرفی که می زنید یا کاری که می کنید فرذار کرد. شبکه های رسانه ای و ارتباطی هر حرکت شما را می بینند و درباره شما قضاوت می کنند. خیلی زودتر و سریعتر از آنکه فکرش را بکنید. اگر ندانید حضور در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی چه اهمیتی در دنیای امروز دارد، کارتان ساخته است.
پس یک صفحه شخصی در فیس بوک راه می اندازد تا نشان دهد که اهمیت این چیزها را می داند. جایی که او مستقیما می تواند با مردم، با کسانی که دوستش دارند، یا ندارند، یا به او انتقاد دارند، یا چه می دانم می خواهند درد دل! کنند ارتباط داشته باشد، بدون واسطه های رسمی همیشگی و کاغذبازی های مرسوم.
این سال ها یاد گرفته ایم خیلی زود جوگیر نشویم. این تصویر نه به همه دولت جدید قابل تعمیم است و نه درباره خود دکتر ظریف در طول زمان اما همچنان خوشحال و هیجان زده ام. بیایید به این فکر کنیم که چند وقت بود با چنین تصویری از یک سیاستمدار ایرانی مواجه نبوده ایم؟ چند قوت بودکه مسائل سیاست خارجی دیوارهای بلندی داشتند که حتی فکر کردن به اتفاقات پشت آن هم کار بیهوده ای بود؟ این اتفاقات ما را دلگرم می کند. برای همین هم دوست داریم صادقانه برای وزیر خارجه کشورمان آرزوی موفقیت کنیم و فکر کنیم که کنارش هستیم و هر وقت که لازم باشد حمایتش می کنیم. تا هر وقت که همین قدر شفاف و صادق و محکم باشد. همین قدر شبیه تصویر کاورفوتوی صفحه اش باشد، شبیه دماوند.
از خودمونه!
1- یک سال پیش بود؛ طبقه دوم مرکز کامپیوتر پایتخت، مردی آرام به آخرین مدل های تبلت و لپ تاپ نگاه می کرد. فروشندگان نمی دانستند او کیست و مثل همه مشتریان دیگر به او پاسخ می دادند. شاید اگر می دانستند کمتر از یک سال دیگر او بر رفیع ترین کرسی سیاست خارجی ایران می نشیند، نوعی دیگر از او استقبال می کردند اما به هر حال روزنامه نگاری است و وسوسه اش! سلام علیک با شخصیت های سیاسی چه داخلی و چه خارجی. بنابراین نزدش رفتم و بعد از سلام و علیک درخواست کردم که وقتی برای مصاحبه تعیین کند اما پخسش منفی بود. از پله ها که پایین می آمدیم به همسرم گفتم: «چه جالب که دکتر ظریف مثل جوانان عاشق تکنولوژی روز است. کارش باز هم مسوولیت داشت چون کمتر آدمی مثل او در حوزه سیاست خارجی و تعاملات بین المللی تبحر دارد.» همان شب همسرم در صفحه ایننترنتی دکتر ظریف برای او نوشت که «ملاقات روز پنجشنبه با شما در پایتخت، باعث خوشبختی شد» و طولی نکشید که او پاسخ داد: «سلام ممنون. به سرکار خانم سلام برسانید.»
2- مراسم تحلیف دکتر روحانی بود و گفته بودند بعد از تحلیف اسامی کاندیداهای پیشنهادی به مجلسیان داده می شود. شاید خیلی ها بیشتر از انجام مراسم تحلیف، منتظر آن لیستی بودند که در کیف رئیس جمهور بود. بالاخره «کلید» گشوده و نام دکتر ظریف به عنوان وزیر پیشنهادی وزارت خارجه خوانده شد.
آن روز خوشحالی مضاعفی داشتم چون می توانستم خاطرات سال قبل را بار دیگر تعریف کنم و بگویم بچه ها! وزیر امور خارجه هم از خودمان است. مثل خودمان به مراکز فروش کامپیوتر می آید، مثل خودمان در پایتخت با ولع به آخرین مدل تبلت ها خیره می شود و بدون هیچ خجالتی داخل فروشگاه می شود و قیمت می پرسد و تخلیف می گیرد.
3- معمولا وزرای امور خارجه آدم های اتوکشیده ای هستند که به واسطه ارتباط با دیلمات های سایر کشورها این ویژگی را پیدا کرده اند اما ظریف باز هم اینطور نیست. آقا جواد، کلاس دیپلماتیک خودش را حفظ می کند و در عین حال مردی از جنس مردم است. در مردمی بودن او بس که وقتی سال گذشته تولدش را تبریک گفتم، برایم پیام فرستاد و تشکر کرد.
این روزها همه آرزویم این است که چقدر خوب می شد وزیر جوانان هم مثل ظریف باشد. دقیقا «یکی مثل خودمان»! شاید رئیس جمهور، وزیر امور خارجه اش را بهتر از همه ما می شناخت که در مراسم معارفه او گفت: «وقتی صدای مردم را نشنویم، شکست می خوریم.» حالا این وزیر خارجه گوش هایش را تیز کرده و به چشم هایش عینک زده که تصویر و صدای جوان ها را خوب ببیند و خوبتر بشنود.
کدام ویژگی های وزیر امور خارجه باعث شد او به چهره مورد علاقه جوان ها تبدیل شود؟
اصول ظرافت
این روزها هر طرف را که نگاه می کنیم صحبت از اوست. یکی از جوانترین اعضای کابینه تدبیر و امید و دیپلمات برجسته ای که انتخابش به عنوان وزیر امور خارجه آنقدر هیجان انگیز بود که خبرنگاران داخلی و خارجی را وادار کرد مدام درباره او گزارش و تحلیل بنویسند. از خصوصیات کاری اش گرفته تا ادب و نزاکتش و احترامی که مدام در گفتار و رفتارش به همراه دارد. سخنوری و تسلط بر واژگان هم علت دیگری بود که ظریف را از دیگران جدا کرد. به همین دلیل شخصیت های زیادی درباره او اظهار نظر کردند و در تمام این اظهارنظرها جایی نبودکه کسی از او خاطره بد یا تلخی نقل کند. این روزها دکتر ظریف، با ظرافت زیادی دارد امورش را پیش می برد. کسی که خیلی ها از جمله خود ما جوان ها به تخصص او در حوزه کاریش دل بسته ایم و امیدواریم بتواند هر روز احترام ما را در دنیا بیشتر کند.
چهره بین المللی
دیپلمات نرم خو
«تقدیم به دشمن قابل احترامم، محمد جواد ظریف». این جمله ای است که در ابتدای کتاب «دیپلماسی» سیاستمدار کهنه کار آمریکایی، «هنری کیسینجر» نقش بسته است. شاید همین نوشته او کافی باشد تا نگاه دیپلمات های غربی به وزیر امور خارجه کشورمان مشخص شود. مطرح شدن نام «محمدجواد ظریف» از سوی «حسن روحانی» موجی از گزارش و تحلیل در رسانه های خارجی به راه انداخت که برای کمتر وزیر ایرانی سابقه داشته است.
مثلا خبرگزاری رویترز در مطلبی که در همین رابطه منتشر کرد وزارت «ظریف» بر امور خارجه ایران را انتخابی معنادار دانست: «اگر حسن روحانی رئیس جمهور منتخب ایران، در پی بهبود روابط خارجی ایران با غرب است، انتخاب محمد جواد ظریف به عنوان وزیر امور خارجه بهترین انتخاب است.»
«مارکوس جورج» و «پل تیلور» نویسنده های این گزارش ظریف را فردی معرفی می کنند که «در دانشگاه «دنور» دکترای خود را اخذ کرده، به زبان انگلیسی مسلط است و در چندین مذاکره مهم حضور داشته است» اما چه دلیلی باعث شده است که تا این حد وزیر امور خارجه کشورمان مورد توجه غربی ها قرار بگیرد؟ بیشتر از هر چیز این راه و رسم و منش و تحصیلات ظریف است که حسابی به مذاق دیپلمات های کشورهای دیگر خوش آمده است.
رسانه های جهان، دیپلمات ها و آنهایی که با او حشر و نشر داشته اند، ظریف را فردی «خوش صحبت، منطقی، مستحکم و نرم خو» می دانند که راه و رسم دیپلماسی را به خوبی بلد است. مثلا یک دیپلمات ارشد غربی در مورد وزیر امور خارجه مان می گوید: «در مذاکراتی که ظریف شرکت داشت، همه تلاش خود را می کرد تا طرفین به راه های روشن و هوشمندانه برسند.»
ظریف مدت زیادی یعنی از سال 2002 تا 2007 میلادی به مدت پنج سال نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد بوده است. علاوه بر این او با سیاستمدارانی مثل «جو بایدن» معاون رئیس جمهور آمریکا و «چاک هیگل» وزیر دفاع و مقامات امنیت ملی آمریکا سروکله زده است. همه اینها یعنی اینکه هم غربی ها به خوبی ظریف را می شناسند، هم ظریف به پیچ و خم های رفتارهای سیاسی آنها تسلط دارد.
«دنیس راس» دیپلمات و مشاور سابق باراک اوباما در امور خاورمیانه در سال 2011، ظریف را «دیپلماتی نرم خو» و «با حسن نیت» می داند که البته به هیچ وجه برای منافع ملی ایران پا پس نمی کشد یا مثلا «برنت اسکوکرافت»، مشاور امنیت ملی «جورج دبلیو بوش» رئیس جمهور سابق ایالات متده هم ظریف را فردی «معقول» می داند.
علاوه بر این ظریف در مجامع علمی جهان نیز چهره معتبر و شناخته شده ای است. «لوموند» هم در معرفی وزیر امور خارجه حسن روحانی، ضمن پرداختن به سوابق تحصیلی و کاری موی، به نوشته «هنری کیسینجر» در ابتدای کتاب «دیپلماسی» اشاره کرده و محمد جواد ظریف را «دیپلماتی قابل» معرفی می کند.
تحلیل ها در مورد «ظریف» و وزارت او البته به رسانه های غاربی منحصر نمی شودو رسانه های خبری منطقه نیز مطالبی در مورد روی کار آمدن این دیپلمات کهنه کار منتشر کردند. مثلا یکی از روزنامه های عربی، از ظریف به عنوان «دیپلماتی کارکشته و فردی بسیار قابل احترام» یاد می کند.
تلویزیون NBC، خبرگزاری شینهوا، آسوشیتدپرس و روزنامه فرانسوی فیگارو هم از دیگر رسانه هایی بودند که اخبار و تحلیل هایی در مورد کابینه روحانی و در رأس آن محمد جواد ظریف به عنوان وزیر امور خارجه ایران منتشر کردند. به نظر می رسد با توجه به آینده پرحادثه و حاشیه سیاست خارجی، «محمد جواد ظریف» همچنان «با احترام» در صدر رسانه های جهان باقی خواهد ماند.
رفتارهای خاص
دیپلمات شبانه روزی
هنوز 2 هفته نشده که ظریف، سکان سیاست خارجی را در دست گرفته اما در همین مدت کوتاه، مورد توجه جهانی قرار گرفته است. جدا از جایگاه خاص ایران در منطقه و جهان، شخصیت خود ظریف هم در این جلب توجه موثر بوده است. ظریف در این چند روز تقریبا با اکثر همتاهای خارجی اش تلفنی حرف زده که خبرسازترین آنها گفتگو با کاترین اشتون بود که کلی جملات طنز به راه انداخت.
از طرف نمایندگی پنج ساله ایران در سازمان ملل باعث شد تا جفری فلتمن، معاون آمریکایی دبیر کل سازمان ملل وسفیر سابق آمریکا در لبنان، سه شنبه هفته پیش به تهران بیاید؛ آن هم در روزی که ظریف به فرودگاه مهرآباد رفته بود تا از سلطان قابوس، پادشاه عمان که اولین مهمان رسمی دولت روحانی بود، استقبال کند. ضمن اینکه مراسم معارفه او از معتدود مراسمی بود که ترک کننده کرسی وزارت هم راضی بود چون صالحی بلافاصله رئیس سازمان انرژی اتمی شد.
ظریف 53 ساله، 35 سال است که پله پله دستگاه سیاست ایران را بالا آمده و می توان گفت او یک دیپلمات یقه سفید است. او از 28 سالگی وارد سیاست شده و چنان خودش را مقید به ضوابط دیپلمات پرورش داده که همه حرف هایش در تمام طول شبانه روز، فکر شده است. این ویژگی ظریف اصلا به مذاق خبرنگاران و روزنامه نگاران خوش نمی آید چون او هوشمندانه گزکی دست آنها نمی دهد تا از آن تیتری جنجالی بسازند.
حتی اگر کاملا غیررسمی و دوستانه با او صحبت کنید، احساس می کنید او دارد با یک مقام سیاسی مذاکره می کند چون شمرده، مودبانه و تعاملی با شما حرف می زند. حضو رمقتدرانه و متنوع ظریف در مجامع سیاسی و دانشگاهی آنقدر پر رنگ بوده و هست که لیسا آندرسون، رئیس موسسه امور عمومی و بین المللی دانشگاه کلمبیا به او تکه انداخته که نمی خواهی کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا بشوی؟
روحیه جوانانه
کامنت پلیز!
ظریف به « دیپلماسی رسمی» تسلط دارد. به قواعد رابطه هایی که او در طول سال ها کار در تیم سیاست خارجی دولت های مختلف با دولت و دولتمردان خارجی برقرار کرده. حالا او در کنار ارتباط با دولت ها و سیاسون کشورهای دیگر، « دیپلماسی عمومی» را هم کلید زده. ارتباط مستقیم یک دولتمرد با افکار عمومی را ارتباطی که سیاسیون و دستگاه های زیادی خواسته و ناخواسته از آن فرار می کنند. شاید به خاطر همین است که وقتی ظریف، بعد از شش سال به ساختمان آجری و زیبای وزارت امور خارجه در خیابان سی تیر برمی گردد، در یکی از اولین اقداماتش برای زنده کردن دیپلماسی عمومی، حضورش در فضای مجازی را فعال می کند.
یک دیپلمات، قواعد کار را بلد است و می داند کی و چگونه باید مردم را در جریان اخبار و اطلاعات قرار دهد و با آنها ارتباط مستقیم برقرار کند. مخاطبان صفحه شخصی او هم که این روزها به مرز 100 هزار نفر رسیده انده، فارغ از شگفت زده شدن در روزهای اول، از خواند گزارش کارهای روزانه او لذت می برند و جزیی ترین نظرات خودشان را بی واسطه به مرد شماره یک دستگاه دیپلماسی خارجی کشور منتقل می کنند. او هم قول می دهد روزانه و مستمر این نظرات را رصد کند. حتی اگر به تک تک آنها پاسخ ندهد؛ «از اینکه به دلیل گرفتاری هفتهاول کاری نتوانستم بیشتر در خدمت شما باشم پوزش می خواهم. به هر حال، تلاش می کنم نظرات شما را مرور کنم و اگر فرصت پاسخ پیدا نکردم، امیدوارم با نگاه خطاپوش خود مرا ببخشید.»
این ارتباط در طول چند روز آنقدر شفاف و صادقانه می شود که وقتی آقای وزیر در صفحه اش، تصویر برج میلاد را قرار می دهد، به دلیل اعتراض مخاطبان به تهرانیزه شدن دولتمردان، یک روز بعد تصویر را عوض و عکس قله دماوند را جایگزین می کند. کار و وظیفه رسمی او به ظاهر مثل وزارتخانه هایی مثل اقتصاد و صنعت و معدن ارتباط مستقیم با مردم ندارد و شاید از دور به نظر برسد فقط ارتباطات سیاسی در دستور کار او و وزارت متبوعه اش است اما ظریف حالا وظیفه ای سنگین را بر دوش خودش احساس می کند؛ «من با استعانت از خداوند بزرگ و به امید به خدمت به مردم، اعتلای نام ایران و ایرانی و بهبود شرایط بین المللی در جهت کاستن از فشار اقتصادی بر مردم عزیز این مسئولیت سنگین را پذیرفته ام.»
آقای وزیر آداب رفتار در فضای مجازی را هم مثل قواعد دیپلماتیک خوب بلد است و این مهارت و اخلاق را در مسائلی مثل ماجرای مخالفت قاضی پور نماینده مجلس نشان داده.
او به راحتی می تواند قید مخاطرات این ارتباط مستقیم را بزند وص ورت مساله را پاک کند. مثل همه نهادها و شخصیت هایی که در بهترین حالت، وب سایت هایی را برای این کار راه اندازی کرده اند اما در عمل اتاق هایی متروکه و بی رفت و آمد هستند. ظریف اما با وجود بالا بودن مشغله های کاری اش کوتاه نمی آید و روزانه گزارش کار می دهد و عکس هایی از دیدارهای خودش و دولت را منتشر می کند.
حتی اگر خودش فرصت نکند و این کار را به دو پسرش بسپارد. مردم هم متقابلا به راحتی درباره رنگ و مدل کفش، لباس و ریش او تا برنامه های دولت و استراتژی های خارجی نظام نظر می دهند. کامنت هایی که تعداد آنها در بعضی موارد از مرز 2 هزار تا هم می گذرد. تعداد لایک های هر پست او هم که قابل شمارش نیست و بعضی مواقع به 20 هزار نفر هم می رسد. او همچنان دوست دارد این دیپلماسی عمومی ادامه پیدا کند.
سخنوری
آی آم ز غمت وِری وِری ساری!
«اگر می خواهید یک مقدار از وقت وزیر بهداشت را هم به شما بدهیم چون خطیب خوبی هستید...» وقتی کسی چون علی لاریجانی - با آن سابقه طولانی در سخنرانی - این «تحشیه» را بر نطق وزیر پیشنهادی امور خارجه بزند، یعنی «محمد جواد ظریف» موفق شده اهالی بهارستان را با همه مخالفت های ظاهری و باطنی شان برای رأی اعتماد بالا مجاب کند.
نسل ما چندان شناختی از ظریف ندارد (شاید تا قبل ازت این، وقتی با چنین نام خانوادگی مواجه می شدیم، یاد لیبروی ریزنقش تیم ملی والیبال می افتادیم تا وزیر امور خارجه!)، نه سخنرانی هایش را شنیده و نه ارتباط نزدیک و ملموسی با او داشته. سن و سال دارهای ما، خیلی که به ذهنشان فشار بیاورند، نهایتا تصویر صامتی از او در سازمان ملل متحد یادشان هست که با یک گوشی بزرگ در گوش، بی لبخند و مسلط حرف می زند. همین!
ولی در همین مدت کوتاه، از جلسه رأی اعتمادش تا حضور در برنامه «دیروز، امروز، فردا» تازه متوجه می شویم که چرا درباره او می گویند خطیب توانا، چرا سخنرانی اش در سازمان ملل متحد (پس از اولین قطعنامه علیه ایران) باید برای دیپلمات های انگلیسی تدریس شود.
ظریف آرام، متین و سنجیده حرف می زند، هیجان زده نمی شود، صدایش جز به ضرورت متنی (مثلا در همان نطق رأی اعتماد) از حدی بالاتر نمی رود، لحنش خواب آور نیست، تسلط و اعتماد به نفس را از مدل نشستنش می توان فهمید (همان Body language خودمان) طوری که مجری همیشه حراف برنامه را هم وادار کند به سکوت و همراهی.
در انتخاب کلمات دقیق است و تا جایی درباره هر موضوع توضیح می دهد که طرف مقابل را کاملا توجیه کند (البته این نکته آخری شاید از نقطه ضعف هایش باشد!). اینها توصیفاتی است که از تمام مدت حضور او در قاب تلویزیون دیده ایم و شنیده ایم. مردی که همراه همه این توصیفات، اعتماد برانگیز است و حتی وقتی درباره مسائل ریز شخصی و خصوصی اش مثل «رانندگی ویلچر مادربزرگ»ش حرف می زند، صداقت را نمی توان ندید گرفت: «با پوزش از ملت عزیز ایران که وقت آنها را با این مسائل مصرف می کنم...».
و می ماند یک تأسف خودمانی که بهانه تیترِ این متن هم هست (از دیالوگ پرویز پرستویی در فیلم آدم برفی)؛ حالا که همه میخ حرف هایش می شوند در تلویزیون و تعداد علاقمندانش در اینترنت ساعت به ساعت بالاتر می رود، حسرتی بزرگ رخ نشان می دهد. وقتی مملکت ما در همه این سال ها، آدمِ حسابی و مرد لایقی چون محمد جواد ظریف دارد، چرا باید خانه نشین باشد؟ چرا دیپلماسی ما باید سراغ آزمون و خطا برود؟ بگذریم!
محمدحسین رنجبران سردبیر و مجری برنامه «دیروز، امروز، فردا» از پشت صحنه گفتگو با دکتر ظریف می گوید
شب به خیر!
برنامه «دیروز، امروز، فردا» پنجشنبه هفته پیش به واسطه حضور دکتر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه رنگ و بوی دیگری گرفت. محمدحسین رنجبران مجری برنامه، به گفته خودش: «نسبت به محمدجواد ظریف ارادتی دارد و او را یک دیپلمات کارکشته می داند.» به همین دلیل با مجری و سردبیر «دیروز، امروز، فردا» به گفتگو نشستیم تا از حواشی اولین حضور تلویزیونی وزیر امور خارجه و روحیات او باخبر شویم.
چرا دکتر ظریف را به عنوان اولین مهمان از کابینه جدید به برنامه دعوت کردید؟
- خب مشخص است که مهمترین برنامه های دولت آقای روحانی در عرصه سیاست خارجی مطرح می شود. در واقع سه بخش هستند که برای دولت تدبیر و امید اهمیت دارد، روابط خارجی، مسائل اقتصادی و سیاست داخلی. و به دلیل این اهمیت، حضور دکتر ظریف به عنوان اولین مهمان برنامه کاملا منطقی بود. خب خدا رو شکر که پیشدستی کردیم و قبل از تمام برنامه های سیاسی و میزگردها، ما میزبان ایشان شدیم.ک
شما سابقه خبرنگاری و گفتگو با وزرای امور خارجه سابق را هم دارید. چه تفاوتی از لحاظ اخلاقی بین دکتر ظریف و بقیه وزرای خارجه سابق دیدید؟
- طی این چند سال تجربه، دو بار با دکتر ولایتی مصاحبه کرده ام، دو بار با آقای متکی گفتگو و با آقایان صالحی و خرازی هم به سفر رفته ام. با همین تجربه می توانم به شما بگویم دکتر ظریف را متفاوت تر از بقیه دیدم. البته این موضوع را ضمن احترامی کهب رای تمام وزرای خارجه پیشین قائلم، اعلام می کنم. به طور مثال دکتر ولایتی بسیار باتجربه و خوش اخلاق هستند یا دکتر صالحی هم بسیار خوش صحبت هستند. آقای خرازی وزیر خارجه پیشین که بسیار محترم هستند اما کمی خشک بودند و مصاحبه با ایشان سخت تر بود اما در مورد دکتر ظریف باید بگویم انگار ایشان نیروی دیگری دارند. نوعی ابهت که حس می کنید واقعا برای وزارت خارجه ساخته شده اند و جدا یک دیپلمات کارکشته است.
موقع ضبط برنامه اتفاقاتی رخ داد که منجر به خاطره ای شده باشد؟
- ما کمی دکتر ظریف را زودتر بردیم سر صحنه و خب بچه ها سعی داشتند نور را تنظیم کنند. به همین دلیل چند بار مجبور شدند او را از روی صندلی شان بلند کنند. من خیلی ناراحت شدم و سختم بود. به هر حال ایشان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی بودند. با اینکه نسبت به ایشان شناخت قبلی هم داشتم، پشت سر هم عذر می خواستم ولی دکتر ظریف، راحت و خاکی برخورد کرد و گفت: اصلا مسئله ای نیست؛ که خیالم موقع گفتگو راحت شد.
این موضوع مشخص هست که نسبت به آقای ظریف ارادت هم داریید اما در بخشی از برنامه چندتا سوال عجیب هم پرسیدید.
- به یکی از سوالاتم واقعا لازم بود ایشان جواب بدهند. پرسیدم اگر شما همه کارکشتگی و توان خودتان را هم بگذارید اما طرف غربی و مقابل کنار نیاید، چه می کنید؟ ایشان یکسری پاسخ دادندو من باز پرسیدم که یک درصد احتمال بدهید که این اتفاق بیفتد، آن وقت چه؟ که در این لحظه دکتر ظریف، خیلی خوب پاسخ دادند و نشان دادند مواضع ایشان کاملا منطبق بر مواضع جمهوری اسلامی است.
آیا سوالی بود که دلتان بخواهد از ایشان بپرسید اما به دلیل یکسری از محدودیت ها مانع خودتان بشوید؟
- نه اتفاقا همه را پرسیدم چون قبل از مصاحبه کتاب «آقای سفیر» را خواندم. از گذشته هم با ایشان آشنایی داشتم و هیچ مانعی هم وجود نداشت. تنها مشکل وقت بود که داغ یک سوال را بر دلم گذاشت، راجع به قطعنامه 598.
موضوعی که بیننده ها از دیدن برنامه تعجب کردند، این بود که انگار شما توجهی به خستگی دکتر ظریف نمی کردید و حتی چند بار مجبور شد به شما بگوید ساعت خوابش گذشته است.
- همین نکته برای من خیلی جالب بود. چون من در حال ارائه پایان نامه ام برای مرحله کارشناسی ارشد هستم در مورد اینکه دلایل موفقیت دکتر ظریف، چه مساله ای بوده و چه موضوعی عامل پیشرفتشان شده سوال پرسیدم. جوابی که دادند جالب بود. گفتند: «ببین من عادتی که دارم این هست که از ساعت چهار و نیم تا هفت صبح بیدار می شوم و مطالبم را می نویسم. به خاطر همین موضوع نهایتا ساعت 10 شب می خوابم. به خاطر برنامه شما کل عصر را خوابیدم که سرحال باشم» اما با اینکه ما قول داده بودیم، 20 دقیقه به 12 شب تمام شود تا ساعت 12 ادامه پیدا کرد. بعد از برنامه دکتر می گفتند: «من واقعا خوابم گرفته و دیگر نمی توانم تحمل کنم. شب به خیر و خسته نباشید.
مطهری: اعتراضم به دخالت سپاه در انتخابات مجلس موثر بود
تعبیر شما از مفهوم اعتدال چیست؟
اعتدال یک مفهوم بدیهی است، نیاز به تعریف ندارد. این گونه مفاهیم را وقتی بخواهیم تعریف کنیم تبدیل به مفهومی روشنتر از خودش نمیشود و گاهی تبدیل به مفهومی غامض میشود. مثال اعلای آن مفهوم «وجود» است که اگر بخواهید آن را تعریف کنید، پیچیدهتر میشود و قابل تعریف نیست. البته مفهوم «اعتدال» از نظر بداهت در حد مفهوم «وجود» نیست و با تسامح میتوان آن را تعریف کرد. اعتدال یعنی میانهروی و پرهیز از افراط و تفریط، که در اثر به کار گرفتن عقل و تدبیر و دوری از احساسات و هواهای نفسانی حاصل میشود. یعنی شما در هر موضوعی عقل را چراغ راه خود قرار دهید و خشم و شهوت را تحت کنترل عقل قرار دهید و منافع و مضار آن موضوع را بسنجید، آنگاه تصمیم بگیرید. مثلاً در فتنه سال 88 کسانی معتدل بودند که به دور از تعصبات گروهی اشکالات دو طرف را دیدند.
در اینجا خوب است این نکته را اضافه کنم: آقای سید احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران، در تفسیر اعتدال گفتهاند: «اعتدال در حوزه سیاست یعنی پیروی از ولی فقیه». کلمه حق یراد بها الباطل. شبیه سخن اشاعره است که میگویند عدل آن چیزی است که خدا میگوید، در حالی که معتزله و شیعه میگویند آنچه عدل است خدا میگوید. یعنی قطع نظر از دستور خدا حقیقتی به نام عدل وجود دارد. به تعبیر شهید آیتالله مطهری: «عدالت مقیاس دین است نه دین مقیاس عدالت. مقدسی اقتضا میکند که بگوییم دین مقیاس عدالت است اما حقیقت این است که عدالت مقیاس دین است، آنچه عدل است دین میگوید نه آنچه دین میگوید عدل است.» آری، این دو نظر آثار و لوازم بسیار متفاوتی دارند. به هر حال، دوستان اصولگرای ما از جمله جناب آقای سیداحمد خاتمی مراقب باشند که از فرط ولایتمداری به ورطه اشعریگری سقوط نکنند. تفسیر اعتدال را بیجهت به اصل عقلانی و مترقی ولایت فقیه پیوند نزنند. اعتدال قطع نظر از سخن یا رفتار پیامبر یا امام معصوم یا ولی فقیه، واقعیتی است که وجود دارد.
شما در مواضع چندسال اخیر خود اعتدال را امری فراتر از اصلاح طلبی و اصولگرایی تعریف کرده اید. آیا بر این اساس، رویکرد اعتدالگرایانه امری در تعارض یا نفی جناح بندیهای موجود است؟
بله، اعتدالگرایی امری در تعارض با جناحبندیهای سیاسی موجود است. یعنی شخص اعتدالگرا میتواند هم اصولگرا باشد و هم اصلاحطلب و لزوما نباید یا اصولگرا باشد و یا اصلاحطلب. امروز همه اصلاحطلبان معتدل و اصولگرایان معتدل میتوانند زیر یک پرچم یعنی پرچم اعتدال جمع شوند و این اتفاق در حال رخ دادن است.
مصادیق نیروهای «افراطی»، «تفریطی» و «اعتدالی» در شرایط امروز ایران چیست؟
بین اصولگرایی به معنی واقعی کلمه و اصلاحطلبی به معنی واقعی کلمه هیچ مرزی وجود ندارد. هر اصولگرایی اصلاحطلب هم هست و هر اصلاحطلبی اصولگراست. ولی بین اصولگرایی و اصلاحطلبی مصطلح و رایج مرزبندی وجود دارد. مثلاً برداشت دو طرف از اصل ولایتفقیه و آزادی بیان و رابطه حفظ نظام با حفظ حقوق مردم متفاوت است. در بین اصولگراها افرادی داریم که ولایتمداری را تا حد تملق و چاپلوسی و تعطیل عقل تنزل دادهاند و در بین اصلاحطلبان هم افرادی داریم که حیطه اختیار ولی فقیه را صرفا احکام دین می دانند. یا در مسأله آزادی بیان، اصولگراهایی داریم که حتی در نقل تاریخ انقلاب اسلامی حاضر نیستند نامی از آیتالله منتظری یا مهندس بازرگان آورده شود و در مقابل، اصلاحطلبانی داریم که میخواهند به راحتی احکام دین را زیر سوال ببرند. همین طور در مساله حفظ نظام، اصولگرایانی داریم که حقوق مردم را فدای حفظ نظام میکنند و مثلا کشته شدن ستار بهشتی را مساله مهمی تلقی نمیکنند و در مقابل، اصلاحطلبانی داریم که برای دفاع از حقوق مردم اهمیت بیشتری از حفظ نظام قائلاند.
به هر حال، این مرزبندیها عملا و در عالم واقع وجود دارد ولی در حقیقت و در مقام نظر و تئوری نباید وجود داشته باشد، یعنی افراد معتدل هر دو جناح در واقع مرزبندی با هم ندارند و برداشتشان از مبانی یادشده مثل ولایت فقیه و آزادی بیان و مساله حفظ نظام و حقوق مردم تقریبا یکی است.
به عبارت دیگر، گفتمان اعتدال این دو را به هم پیوند میدهد و امروز که گفتمان اعتدال در حال حاکم شدن است میتوان این دستهبندیها را ملغی اعلام کرد.
در بین گروههای سیاسی، مثلا جبهه پایداری در بین اصولگرایان، افراطی و جبهه مشارکت، اگر افکار گذشتهاش را حفظ کرده باشد، در بین اصلاحطلبان، تفریطی شمرده میشوند و بقیه به تفاوت در طیف اعتدال قرار میگیرند.
تصور عمومی و بویژه منتقدان و اصلاح طلبان آن است که طیفی از نیروهای مؤثر جریان افراطی مورد حمایت ویژه نهادهای اصلی قدرت قرار دارند و حتی از رانتها و امکانات ویژهای نیز برخوردارند. از جمله روزنامه کیهان، حلقه مصباح یزدی، انصار حزب الله و برخی سخنگویان منتسب به سپاه و بسیج. چطور میتوان انتظار داشت با وجود این حمایتها، روند امور به سمت اعتدال برود؟
اگر مردم در جریان امور قرار گیرند و به موقع آگاهی بخشی شود، اینها کاری نمیتوانند بکنند. رشد اجتماعی- سیاسی مردم ما نسبت به گذشته افزایش چشمگیری پیدا کرده و انتخابات اخیر بهترین شاهد آن است که پس از چهار سال تخریب هواداران گفتمان اعتدال و نبودن امکان دفاع برای سران این جریان، مردم به کاندیداهای این گفتمان رأی دادند. البته شرط موفقیت در این امر این است که ملاحظهکاری صورت نگیرد، مثلاً اگر روزنامه کیهان تخلفی کرد که طبق قانون باید توقیف و به دادگاه معرفی شود این کار انجام شود یا اگر برخی وابستگان موسسه امام خمینی در قم حادثهای نظیر حادثه 22 بهمن قم را پدید آوردند، بدون ملاحظه به جامعه معرفی شوند. همین طور در مورد سپاه و بسیج، چنانکه من نسبت به دخالت سپاه در انتخابات مجلس نهم اعتراض کردم و این اعتراض در رفتار بعدی آنها موثر بود.
جنابعالی در مواردی چون حجاب و بعضی مباحث فرهنگی رویکردی مشابه جریانات تندرو دارید که مثلا در ماجرای اخیر والیبال هم دیده شد. آیا قبول دارید این مواضع تندروانه است و با میانگین نیروهای اجتماعی و روند کلی تحولات جامعه ایران چندان سازگاری ندارد؟
"میانگین نیروهای اجتماعی" و "روند کلی تحولات جامعه ایران" برای ما ملاک نیست. ملاک، اسلام است. اسلام مسائل مربوط به عفاف و حجاب را مهم میداند اما دنیای غرب این مسائل را کم اهمیت جلوه میدهد و ادعا میکند که این مسائل برای ما حل شده است. در حالی که بیشترین مشکلات را غربیها در ارتباط با مسائل خانواده و مسائل جنسی دارند. ما باید همان راهی را که اسلام توصیه کرده بدون افراط و تفریط طی کنیم. نظام خانوادگی اسلام با آنچه در غرب است، متفاوت است. اسلام هرگونه التذاذ جنسی در سطح جامعه را ممنوع و آن را منحصر در کادر خانواده قرار داده، و محیط اجتماع را محیط کار و کوشش دانسته است. برای تحقق این امر راههای تحریک جنسی جامعه را بسته است، لذا مسأله پوشش اسلامی و عدم اختلاط زنان و مردان را توصیه کرده است.
به هر حال، اهمیت دادن به مسائل مربوط به عفاف و پوشش، افراط نیست بلکه عین اعتدال است. البته ما در مساله نظارت بر این امور، قائل به سختگیری نیستیم؛ بلکه معتقدیم که فقط با موارد ناهنجار باید برخورد مناسب شود.
در ماجرای مسابقه اول والیبال ایران و ایتالیا تلویزیون زنان ایرانی بدون پوشش را به راحتی نشان میداد. من تلفنی به آقای ضرغامی گفتم که عادی کردن نمایش بانوان ایرانی بدون پوشش از تلویزیون جمهوری اسلامی در مساله پوشش در داخل کشور تاثیر میگذارد. قرار نبود این موضوع رسانهای شود. خبرنگار یکی از خبرگزاریها مطلع شد و بدون اجازه من آن را به شکل نادرست منتشر کرد.
روحانیت و روشنفکران چه نقشی میتوانند در تقویت گفتمان اعتدال ایفا کنند؟ آیا بستر این گفتمان در حال حاضر بین این نیروها وجود دارد؟
روحانیت میتواند نقش اساسی در تقویت گفتمان اعتدال ایفا کند، چون روحانیت با توده مردم در ارتباط است. افراطیها بیشتر از طریق فریب دادن توده مردم تحت عنوان ولایتمداری اهداف خود را دنبال میکنند. اگر روحانیت آگاهی لازم را به مردم بدهد، آنها خلع سلاح میشوند. روشنفکران هم لازم است افراطیهای آن طرف و به عبارت دیگر تفریطیها را به اعتدال نزدیک کنند و این کار بیشتر باید در دانشگاهها صورت بگیرد
ناگفتههایی از تامین اجتماعی و بابک زنجانی
علی حیدری، معاون اسبق امور استانهای سازمان تامیناجتماعی در گفتوگو با «شرق»، میگوید که خود آقای بابک زنجانی در مصاحبهای، در مورد این موضوع اعلام کرده که نام من در فهرست تحریمها آمده بود و فرصت اندکی داشتم که اموال خود را به ایران منتقل کنم. با توجه به مشکلات انتقال پول به ایران، با کمک دوستان در سازمان تامیناجتماعی، این پول را وارد ایران کردیم و بعد از آن دوستان که این لطف را به من کرده بودند، پیشنهاد کردند که به جای برداشت چهارمیلیاردیورو، سهام تعدادی از شرکتها را دریافت کنم.»
حیدری به فیلمی که در مجلس شورای اسلامی و در جریان مذاکرات مربوط به استیضاح وزیر پیشین تعاون، کار و رفاه اجتماعی به نمایش درآمد استناد میکند؛ فیلمی که مربوط به همین موضوع و مذاکرات برای انتخاب شرکتهای قابل واگذاری به وی بوده است: «پس از نمایش آن فیلم و غایلههای متعاقب آن، گویا فرآیند انتقال متوقف شده و پول هم در ید سازمان قرار نگرفته است چراکه اگر سازمان این پول را در اختیار داشت، در ماههای اخیر برای تامین و پرداخت مستمریها، ناچار از فروش سهام یا گرفتن وام نبود.»
حیدری اصولا معتقد است سازمان تامین اجتماعی جای ایندست بازیها نیست: «در جریان این ماجرا، سازمان تامیناجتماعی درگیر نوعی پولشویی شده است که این رویه میتواند آسیبهای جدی به سازمان تامیناجتماعی بزند. یک سازمان اجتماعی خدماترسان که زندگی 35میلیوننفر از مردم با آن گره خورده است، نباید ابزار بازیهای سیاسی شود و مستمسکی برای تعرض به آن به دست بدخواهان و دشمنان داده شود.»
درخصوص سابقه بهرهبرداری سیاسی و استفاده ابزاری دولتهای نهم و دهم از سازمان تامیناجتماعی، حیدری به تدلیس سیستماتیک صورتگرفته در سال 1388 و استفاده از منابع نظام تامیناجتماعی برای اغراض سیاسی و حزبی اشاره میکند: «اساسنامهای که در سال 1354 برای سازمان تامیناجتماعی تدوین شده و در دورهای هم شورای انقلاب تغییراتی در آن داد، پس از تغییرات اعمالشده از سوی شورای انقلاب، برای مدت 30 سال مبنای کار سازمان بود اما در سال 1387 تغییراتی در این اساسنامه داده شد و مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی به ناگهان بر سه صندوق دیگر نیز شامل صندوق بازنشستگی کشوری، صندوق بیمه خدمات درمانی و صندوق بیمه روستاییان تسلط پیدا کرد.» حیدری تغییرات در اساسنامه را زمینهسازی برای اقدامات خلاف عرف بعدی میداند.
از جمله میگوید: «با بازترشدن دست مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی، در سال 1388 و در آستانه انتخابات، برخلاف رویه و بدون توجه به اصول و مبانی حاکم بر فعالیت بیمههای اجتماعی، از طریق منابع حاصل از فروش سهام طلایی مخابرات، 80هزارتومان با هدف جلب آرا، به مستمری تمام مستمریبگیران از تامیناجتماعی و سازمان بازنشستگی کشور اضافه شد که شایبه سیاسیبودن این اقدام از آنجا ناشی میشود که در سیستمهای بیمه اجتماعی، هرگونه تغییری در خدمات باید بر مبنای محاسبات بیمهای و با توجه به سابقه بیمهپردازی هر فرد انجام شود تا عدالت برقرار گردد و افزودن مبلغ ثابت 80هزارتومان به مستمری تمام مستمریبگیران بدون توجه به سوابق بیمهپردازی آنان برخلاف عدالت بیمهای است.»
این اقدامات خلاف عرف به اینجا نیز ختم نشد: «متاسفانه این استفاده ابزاری به همین مورد محدود نشد و شایبه سیاسیکاری در مورد تصمیم اخیر در زمینه افزایش ناگهانی حداقل مستمریها به 700هزارتومان هم وجود دارد. این تصمیم هم در آستانه انتخابات سال 1392 بهناگهان از سوی رییس دولت دهم و بدون توجه به اصول اساسی فعالیت سازمانهای بیمهگر اجتماعی اعلام شد و چالشی جدی برای سازمانهای بیمهگر ایجاد کرده است و هیچ تناسبی هم با عدالت بیمهای ندارد. اگر به یک نفر با 35سال سابقه بیمهپردازی و فردی دیگر با 30سال سابقه، بهطور یکسان مبلغ 700هزارتومان بپردازیم، کاملا خلاف اصول محاسبات بیمهای و خلاف عدالت رفتار کردهایم.»
وی یادآوری اظهارات اخیر وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در مراسم معارفه مدیرعامل جدید سازمان تامیناجتماعی، درخصوص ارزش واقعی سرمایههای بخش اقتصادی این سازمان – شستا – میگوید: «در درجه اول باید گفت که شستا باید بزرگ باشد چراکه سازمانهای بیمهگر اجتماعی به بزرگی اندوختهها، ذخایر و سرمایههای بیمهشدگانشان ارزیابی و قضاوت میشوند، در عینحال شستا در مقابل حجم تعهدات جاری و آتی سازمان تامیناجتماعی، بزرگ نیست. سازمان تامیناجتماعی در حال حاضر تعهداتی در قبال قریب 35میلیوننفر از مردم دارد و اگر اتفاقی در کشور بیفتد و به هر دلیلی منابع ورودی سازمان قطع شود، برای پرداخت مستمری هر ماه مستمریبگیران مشکل دارد.»
حیدری به منظور روشنشدن مدعای خود ارقامی ارایه میکند: «بر اساس برخی گزارشها ارزش اسمی شستا در حال حاضر بین 12 تا 13هزارمیلیاردتومان و ارزش روز سهامش در حدود 35 تا 40هزارمیلیاردتومان است در حالی که اگر همین امروز سازمان تامیناجتماعی به هر دلیل بخواهد فعالیت خود را متوقف کند، به نرخ روز بالغ بر 400هزارمیلیاردتومان تعهد در مقابل بیمهشدگان دارد. در مقایسه این دو رقم، معلوم است که شستا برای سازمان تامیناجتماعی بزرگ نیست مضاف بر اینکه در مواقع بحرانی، شستا و داراییهایش قابلیت نقدشوندگی فوری ندارد. فرض کنید اگر جنگی روی دهد و اقتصاد کشور آسیب ببیند، چه کسی پیدا میشود که پتروشیمی خارک را در دهانه خلیجفارس، خریداری کند؟ به این ترتیب باید گفت شستا بزرگ نیست به این علت که سازمان تامیناجتماعی در هر سال به اندازه یک شستا، تعهدات جاری دارد. توجه داشته باشید که بودجه سالجاری سازمان حدود 33هزارمیلیاردتومان و معادل ارزش واقعی داراییهای شستا است.»
حیدری نحوه اجرای طرح هدفمندسازی یارانهها را دارای اشکالات ساختاری میداند و در توضیح آن میگوید: «در ماده 11 قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی که در سال 1383 تصویب شد، موضوع هدفمندسازی یارانهها پیشبینی شده و وزارت رفاه و تامیناجتماعی سابق بهعنوان متولی هدفمندسازی یارانهها تعیین شدهبود. در ماده 3 قانون برنامه چهارم هم که مجلس هفتم آن را حذف کرد، منابع لازم برای این کار پیشبینی شده بود.
حتی وقتی قرار بود هدفمندی یارانهها اجرا شود، شرکت خدمات ماشینی تامین که از شرکتهای متعلق به سازمان تامیناجتماعی است، به سفارش وزارت رفاه بانکی اطلاعاتی طراحی و اجرا کرد که قرار بود مبنای اجرای طرح هدفمندی یارانهها باشد اما به یکباره ورق برگشت و با انتخاب آقای حسینی بهعنوان وزیر امور اقتصادی و دارایی که تا پیش از آن در وزارت رفاه مسوولیت داشتند، وزارت امور اقتصادی و دارایی با کارگزاری سیستم بانکی و مرکز آمار ایران متولی اجرای طرح هدفمندی یارانهها شد.»
حیدری میگوید برای اجرای هدفمندی و پرداخت صحیح یارانهها به مردم کار درست آن بود که متولی آن سازمانی بود که اطلاعات دقیق از چگونگی وضعیت اقتصادی یارانهبگیران دارد: «برخی گزارشها حکایت از آن دارد که دولتهای نهم و دهم حدود 300هزارمیلیاردتومان در حوزه خدمات اجتماعی شامل پرداخت مستقیم به مردم، وام بنگاههای زودبازده، پرداخت وام ازدواج و اشتغال و ارایه سهام عدالت هزینه کردند اما چون این پرداختها کارکرد خدمات اجتماعی پیدا نکرده، فاقد اثربخشی لازم بوده و حتی در حوزههایی آثاری معکوس دربرداشته و به تورم و افزایش فشارها بر مردم انجامیده است. روش درست برای اجرای طرحی با چنین درجهای از اهمیت آن بود که مسوولیت کار به حوزه رفاه و تامیناجتماعی و سازمانها و نهادهای این حوزه واگذار شود تا با اتکا به اطلاعات مستند و بهروزی که از وضعیت درآمد و اشتغال و نیازهای اجتماعی و اقتصادی افراد تحت پوشش خود دارند، کمکها را مستقیما به گروههای هدف برسانند اما در شیوهای که مورد عمل قرار گرفت، به سبب اتکا به اطلاعاتی که خود مردم چند سال پیش ارایه کرده بودند و هیچ ابزار دقیق و کارآمدی هم برای راستیآزمایی اولیه و بهروزرسانیهای بعدی این اطلاعات در اختیار مجریان نبود، برخلاف اهداف اولیه باز هم روش پرداخت غیرهدفمند یکسان به همه اقشار اجرایی شد.»
علاوه بر این حیدری پرداخت نقدی یکسان به چند میلیون ایرانی ساکن خارج از کشور را خلاف عدالت میداند و میگوید: «در شیوه کنونی، سهم یارانه زن و فرزندان یک مرد معتاد، بهسبب فقر اطلاعاتی، بهحساب سرپرست معتاد خانواده واریز میشود. اینها همه ناشی از آن است که ما روش اشتباهی را در اجرا در پیش گرفتهایم و دستگاهها و سازمانهایی متولی اجرا شدهاند که نهتنها تخصصی در این زمینه ندارند، بلکه حتی با مردم ارتباط و تعامل مستمر از آن جنس که سازمانهای بیمهای و حمایتی با افراد تحت پوشش خود دارند، ندارند. ما میدانیم که اکنون در کشور در حدود 500هزار ایرانی ایرانیالاصل داریم که فاقد شناسنامه و مهجور هستند. سازمان ثبت احوال یا مرکز آمار یا سیستم بانکی چگونه و با چه ابزاری میتوانند این افراد را شناسایی و از آنان حمایت کنند. این کار وظیفه تخصصی نهادهایی مثل بهزیستی و کمیته امداد است که میتوانند با اجرای طرحهای غربالگری اجتماعی و نیازمندیابی فعال، چنین گروههایی را شناسایی و تحت پوشش قرار دهند.»
او با اشاره به رویکردی که در اجرای این طرح در پیش گرفته شد و عوامفریبی تعمدی که چاشنی آن شده است، میگوید شاید اکنون کمتر سیاستمداری حاضر به تحمل هزینههای اجتماعی اصلاح روش کار باشد و درخصوص راهحل منطقی اصلاح این وضعیت معتقد است: «بازگشت قطار هدفمندی به ریل اصلی یعنی حوزه رفاه و تامیناجتماعی یکی از ضرورتهاست. در کنار آن باید یارانه دهکهای بالای درآمدی نیز حذف شود که با توجه به پشتوانه پوپولیستی سوارشده روی این طرح، شاید در این مرحله انجام آن دشوار یا حتی غیرممکن باشد اما در مرحله دوم حتما باید مورد توجه قرار گیرد. خوشبختانه سیگنالهای مثبتی از طرف دولت بهگوش میرسد و دولتمردان بر ضرورت توسعه نظام تامیناجتماعی در مرحله دوم اجرای طرح با آزادسازی منابع اختصاصیافته به پرداختهای مستقیم، تاکید دارند. با واگذاری مسوولیت اجرای طرح به حوزه رفاه و تامین اجتماعی با کارگزاری سازمانهای بیمهای و حمایتی و امدادی، بهمرور میتوان اشتباهات گذشته را جبران کرد.»
ورزشکاری که نگذاشت چمران رییس شود
یکی از ورزشکاران عضو شورای شهر تهران سرنوشت ریاست شورای شهر را رقم زد.
به گزارش مهر، یک عضو شورای شهر تهران اظهار داشت: در جلسه رای گیری برای ریاست شورای شهر تهران غیر از شخصیت های سیاسی که رایشان از پیش مشخص بود علیرضا دبیر و حسین رضازاده از قبل اعلام کرده بودند که به چمران رای می دهند و هادی ساعی نیز مشخص بود به مسجد جامعی رای خواهد داد اما عباس جدیدی ورزشکار دیگر عضو شورای شهر که تا چند روز قبل رای خود را چمران اعلام کرده بود در روز رای گیری به مسجد جامعی رای داد تا او به عنوان رئیس شورای شهر انتخاب شود.
بذرپاش: شورای شهر به پیام تهرانیها توجه نکرد
نماینده مردم تهران در مجلس گفت: چمران نمادی از اصولگرایی و یادگاری از شهید چمران است و سابقه ارزشمندی هم در گذشته داشته بر همین اساس شایسته نبود که با اختلاف یک رای دوستان شورای شهر به وی اعتماد نکنند.
مهرداد بذرپاش نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با فارس، اظهار داشت: اعضای شورای شهر تهران باید به رای بالای مردم به آقای چمران احترام میگذاشتند، چرا که رای وی حدود دو برابر سایر اعضای شورا بود.
وی افزود: رای بالای مردم به آقای چمران خود پیام گویایی برای شورای شهر داشت که باید این پیام به خوبی درک میشد.
بذپاش ادامه داد: آقای چمران نمادی از اصولگرایی و یادگاری از شهید چمران است و سابقه ارزشمندی هم در گذشته داشته بر همین اساس شایسته نبود که با اختلاف یک رای دوستان شورای شهر به وی اعتماد نکنند.
نماینده مردم تهران گفت: البته به اعتقاد من مردم تهران با رای بالای خود در انتخابات آقای چمران را به عنوان رئیس شورا برگزیدند اما متاسفانه برخی اعضای شورا به این پیام توجه نکردند.
وی افزود: اعضای شورای شهر در پیشگاه مردم شهر تهران باید پاسخ قانعکنندهای برای این عدم انتخاب داشته باشند، چرا که آقای چمران متخصص معماری و شهرسازی و دارای سابقه درخشان در ریاست شورای شهر تهران بود و همگان به انصاف، دینمداری، تخصص و آرامش دهی وی اذعان دارند.
بذرپاش اظهار داشت: پس از اختلاف در شورای اول که منجر به انحلال آن شد آقای چمران با مدیریت خوب توانست باعث انسجام شورای شهر شود که این موضوع تحسین همگان را برانگیخت؛ نمیدانم چه شد که برخی اعضای شورای شهر به انتخاب رئیس سیاسی نگاه کردند و شورا را از داشتن چنین رئیسی محروم داشتند.
وی در عین حال خاطرنشان کرد: البته مطالبی که بنده گفتم نافی تواناییهای آقای مسجدجامعی نیست.
انتهای پیام/
عکس/میهمانان ویژه اجلاس خبرگان رهبری
وزرای دولت یازدهم سوپرمن نیستند
سید حسن قاضی زاده هاشمی در گفت و گو با فارس گفت: رسانهها نباید از مسئولان و وزرا انتظار داشته باشند که هر روز یک هنر جدیدی را از خودشان ارائه کنیم، بهترین کمک رسانهها به وزرا و مسئولان این است که به وزرا فرصت بدهند مطالعه کنند، فکر کنند و با کارشناسان مشورت کنند.
وی ادامه داد: به نظر من یکی از مشکلات گذشته این است که برخی وزرا تحت فشار رسانهها و افکار عمومی گاهی دست به کارهای میزدند و تصمیماتی میگرفتند که واقعاً کارشناسی شده نبود و برای همین مجبور میشدند 6 ماه بعد در مورد آن تجدید نظر کنند.
وزیر بهداشت گفت: همین تصمیمات غیر کارشناسی گاهی باعث میشد منابع را از دست بدهیم بنابراین رسانهها هم باید بدانند که ما وزرا هر روز نمیتوانیم از خودمان یک هنر جدید ارائه بدهیم. باید به مردم راست بگوییم و شعار ندهیم ما وزرا افراد خارق العاده و سوپر من نیستیم و باید مطالعه کنیم.
هاشمی افزود: بنده خودم از جمله کسانی هستم که نیاز زیادی به این دارم که مطالعه کنم به خصوص اینکه فکر نمیکردم وزیر شوم و حالا که این مسئولیت به دوشمان افتاده باید با آشنایی کامل و برنامه ریزی عالمانه عمل کنیم و این کار نیاز به وقت دارد. هر وزیری نیاز به این دارد که روزی چند ساعت مطالعه کند.
مجوز دو شرکت هواپیمایی لغو شد
به گزارش ایسنا، حمیدرضا پهلوانی - معاون وزیر راه و شهرسازی - اظهار کرد: به منظور جلوگیری از رقابت مضر بین متصدیان حمل و نقل هوایی و حفظ مصالح عمومی با در نظر گرفتن سوابق شرکتهای هواپیمایی پروانه بهرهبرداری دو شرکت هواپیمایی لغو شد.
وی افزود: در راستای اجرای تکالیف قانونی مندرج در ماده ۶، ۱۷ و ۱۸ قانون هواپیمایی کشوری مبنی بر صدور پروانه بهرهبرداری هوایی، الغا یا توقیف موقت یا محدودکردن اختیارات، شورای عالی هواپیمایی کشوری و سازمان هواپیمایی کشوری به منظور جلوگیری از رقابت مضر بین متصدیان حمل و نقل هوایی و با در نظر گرفتن سوابق برخی شرکتها از جمله فعالیت نداشتن طی سالیان متمادی در خصوص تعیین تکلیف شرکت هواپیمایی غیرفعال تصمیماتی اتخاذ کرد.
معاون وزیر راه گفت: در تیرماه جاری نیز در خصوص ۱۵ شرکت هواپیمایی غیرفعال تصمیماتی اتخاذ و پروانه بهرهبرداری حمل و نقل مسافر و با هشت شرکت هواپیمایی لغو شد.
سهم زنان از جمعیت ایران بیشتر شد
به گزارش خبرگزاری تسنیم، بانک جهانی در گزارشی از ترکیب جمعیتی 193 کشور جهان اعلام کرد جامعه ایران از سال 2006 شاهد افزایش نسبت زنان به کل جمعیت بوده و این نسبت از سال 2006 به بعد همواره روندی صعودی طی کرده است.
آمارهای این نهاد بین المللی نشان میدهد در سال 2006 میلادی 48.9 درصد جمعیت ایران را زنان تشکیل می دادند اما این رقم در سال بعد به 49 درصد، در سال 2008 به 49.1 درصد، در سال 2009 به 49.3 درصد، در سال 2010 به 49.4 درصد، در سال 2011 به 49.5 درصد و در سال 2012 به 49.6 درصد افزایش یافته است.
بر اساس این گزارش در سال 2012 نسبت زنان به کل جمعیت در 149 کشور جهان بیشتر از ایران بوده است و در 43 کشور نسبت زنان به کل جمعیت، کمتر از ایران برآورد شده است.
کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس از نظر قلت جنس اناث عموما در جهان رکورد دار هستند به طوری که قطر در راس کشورهایی قرار گرفته است که کمترین جمعیت زن را در خود جای داده اند و پس از آن به ترتیب کشورهای امارات، بحرین، عمان، و کویت جای گرفته اند.
نسبت زنان به کل جمعیت در قطر 23.5 درصد اعلام شده است که کمترین رقم در میان کشورهای جهان است. این رقم برای امارات 29.6 درصد، بحرین 37.7 درصد، عمان 37.9 درصد، و کویت 40.2 درصد برآورد شده است.
کشورهای عربستان، بوتان، چین، هند و ساموا نیز در رتبه های ششم تا دهم از نظر قلت جمعیت زنان به نسبت کل جمعیت خود قرار گرفته اند. نسبت جمعیت زنان به کل جمعیت در عربستان 42.9 درصد اعلام شده و این رقم برای بوتان 46.3 درصد، چین 48.2 درصد، هند 48.3 درصد و ساموا 48.4 درصد بوده است.
بانک جهانی کشور جزیره ای کوراکوا نیز از نظر بالا بودن نسبت زنان به کل جمعیت در رتبه نخست قرار گرفته است. نسبت جمعیت زنان به کل جمعیت در این کشور 54.5 درصد اعلام شده که بالاترین رقم در سطح جهان است.
لتونی با 54.3 درصد از این نظر در رتبه دوم، لیتوانی با 53.91 درصد در رتبه سوم، اوکراین با 53.9 درصد در رتبه چهارم و روسیه با 53.8 درصد در رتبه پنجم از این نظر قرار گرفته اند. کشورهای استونی با 53.61 درصد، بلاروس با 53.6 درصد، هنگ کنگ با 53.2 درصد، گرجستان با 52.9 درصد و مولداوی با 52.6 درصد نیز رتبه های ششم تا دهم را از این نظر به خود اختصاص داده اند.
نسبت تعداد زنان به کل جمعیت در برخی کشورهای دیگر عبارت است از: اردن 48.9 درصد، افغانستان 49.3، عراق 49.4، ونزوئلا 49.8، سودان 50، اسپانیا 50.6، انگلیس 50.8، آمریکا 50.8، ترکیه 50.9، آلمان 50.9، و ایتالیا 51.4 درصد.
Country name | 2008 | 2009 | 2010 | 2011 | 2012 |
Qatar | 26.5 | 25.1 | 24.3 | 23.8 | 23.5 |
United Arab Emirates | 29.9 | 29.5 | 29.4 | 29.5 | 29.6 |
Bahrain | 38.3 | 37.9 | 37.6 | 37.6 | 37.7 |
Oman | 43.4 | 42.6 | 41.3 | 39.7 | 37.9 |
Kuwait | 40.3 | 40.3 | 40.2 | 40.2 | 40.2 |
Saudi Arabia | 43.8 | 43.7 | 43.5 | 43.3 | 42.9 |
Bhutan | 46.4 | 46.4 | 46.3 | 46.3 | 46.3 |
China | 48.2 | 48.2 | 48.2 | 48.2 | 48.2 |
India | 48.2 | 48.3 | 48.3 | 48.3 | 48.3 |
Samoa | 48.4 | 48.4 | 48.4 | 48.4 | 48.4 |
Armenia | 49.3 | 48.9 | 48.6 | 48.5 | 48.5 |
Pakistan | 48.6 | 48.6 | 48.6 | 48.6 | 48.6 |
Equatorial Guinea | 48.7 | 48.7 | 48.7 | 48.8 | 48.8 |
French Polynesia | 48.7 | 48.8 | 48.8 | 48.8 | 48.8 |
Micronesia, Fed. Sts. | 49 | 49 | 48.9 | 48.9 | 48.9 |
Cyprus | 49.1 | 49 | 49 | 48.9 | 48.9 |
Jordan | 48.8 | 48.9 | 48.9 | 48.9 | 48.9 |
Seychelles | 49.3 | 49.1 | 49 | 48.9 | 49 |
Papua New Guinea | 49 | 49 | 49 | 49 | 49 |
Cote d'Ivoire | 48.8 | 48.9 | 48.9 | 48.9 | 49 |
Fiji | 48.9 | 48.9 | 49 | 49 | 49 |
Syrian Arab Republic | 48.9 | 48.9 | 49 | 49 | 49 |
Nigeria | 49.2 | 49.2 | 49.2 | 49.1 | 49.1 |
Lebanon | 49 | 49 | 49 | 49.1 | 49.1 |
Timor-Leste | 49.1 | 49.2 | 49.2 | 49.2 | 49.2 |
Guyana | 49.4 | 49.3 | 49.2 | 49.2 | 49.2 |
Costa Rica | 49.2 | 49.2 | 49.2 | 49.2 | 49.2 |
Guam | 49.1 | 49.2 | 49.2 | 49.2 | 49.2 |
West Bank and Gaza | 49.3 | 49.3 | 49.2 | 49.2 | 49.2 |
Solomon Islands | 49.2 | 49.2 | 49.2 | 49.3 | 49.3 |
Vanuatu | 49.1 | 49.2 | 49.2 | 49.3 | 49.3 |
Afghanistan | 49.1 | 49.2 | 49.2 | 49.3 | 49.3 |
Brunei Darussalam | 49.3 | 49.3 | 49.3 | 49.3 | 49.3 |
New Caledonia | 49.4 | 49.3 | 49.3 | 49.3 | 49.3 |
Bangladesh | 49 | 49.1 | 49.2 | 49.3 | 49.4 |
Iraq | 49.4 | 49.4 | 49.4 | 49.4 | 49.4 |
Algeria | 49.4 | 49.4 | 49.4 | 49.4 | 49.4 |
Panama | 49.5 | 49.5 | 49.5 | 49.5 | 49.5 |
St. Vincent and the Grenadines | 49.5 | 49.5 | 49.5 | 49.5 | 49.5 |
Paraguay | 49.5 | 49.5 | 49.5 | 49.6 | 49.6 |
Yemen, Rep. | 49.5 | 49.6 | 49.6 | 49.6 | 49.6 |
Mali | 49.7 | 49.7 | 49.7 | 49.6 | 49.6 |
Maldives | 49.5 | 49.5 | 49.6 | 49.6 | 49.6 |
Iran, Islamic Rep. | 49.1 | 49.3 | 49.4 | 49.5 | 49.6 |
Niger | 49.7 | 49.7 | 49.7 | 49.7 | 49.6 |
Comoros | 49.7 | 49.7 | 49.7 | 49.6 | 49.6 |
Mauritania | 49.7 | 49.7 | 49.7 | 49.7 | 49.6 |
Libya | 48.8 | 48.9 | 49.1 | 49.3 | 49.6 |
Liberia | 49.8 | 49.7 | 49.7 | 49.7 | 49.7 |
Iceland | 49.7 | 49.7 | 49.7 | 49.7 | 49.7 |
Indonesia | 49.7 | 49.7 | 49.7 | 49.7 | 49.7 |
Cuba | 49.7 | 49.7 | 49.7 | 49.7 | 49.7 |
Tajikistan | 49.7 | 49.7 | 49.7 | 49.7 | 49.8 |
Gabon | 49.9 | 49.9 | 49.8 | 49.8 | 49.8 |
Djibouti | 49.8 | 49.8 | 49.8 | 49.8 | 49.8 |
Botswana | 50 | 50 | 49.9 | 49.8 | 49.8 |
Egypt, Arab Rep. | 49.8 | 49.8 | 49.8 | 49.8 | 49.8 |
Sudan | 49.8 | 49.8 | 49.8 | 49.8 | 49.8 |
Albania | 49.8 | 49.8 | 49.8 | 49.8 | 49.8 |
Venezuela, RB | 49.8 | 49.8 | 49.8 | 49.8 | 49.8 |
Uganda | 49.9 | 49.9 | 49.9 | 49.9 | 49.9 |
Suriname | 49.8 | 49.9 | 49.9 | 49.9 | 49.9 |
Peru | 49.9 | 49.9 | 49.9 | 49.9 | 49.9 |
Tonga | 49.9 | 49.9 | 49.9 | 49.9 | 49.9 |
Macedonia, FYR | 49.9 | 49.9 | 49.9 | 49.9 | 49.9 |
Philippines | 49.8 | 49.8 | 49.9 | 49.9 | 49.9 |
Malawi | 50 | 50 | 50 | 49.9 | 49.9 |
Guinea | 50 | 50 | 49.9 | 49.9 | 49.9 |
Chad | 50 | 50 | 50 | 49.9 | 49.9 |
Norway | 50.2 | 50.1 | 50 | 50 | 50 |
Grenada | 50.1 | 50.1 | 50 | 50 | 50 |
Dominican Republic | 49.9 | 49.9 | 49.9 | 49.9 | 50 |
Ethiopia | 50 | 50 | 50 | 50 | 50 |
Honduras | 50.1 | 50 | 50 | 50 | 50 |
South Sudan | 50.1 | 50 | 50 | 50 | 50 |
Ecuador | 49.9 | 50 | 50 | 50 | 50 |
Malta | 50.1 | 50 | 50 | 50 | 50 |
Tanzania | 50.1 | 50 | 50 | 50 | 50 |
Congo, Rep. | 50 | 50 | 50 | 50 | 50 |
Cameroon | 50.1 | 50 | 50 | 50 | 50 |
Belize | 50 | 50 | 50 | 50 | 50 |
Bolivia | 50.2 | 50.1 | 50.1 | 50.1 | 50.1 |
Kenya | 50.1 | 50.1 | 50.1 | 50.1 | 50.1 |
Zambia | 50.1 | 50.1 | 50.1 | 50.1 | 50.1 |
Barbados | 50.1 | 50.1 | 50.1 | 50.1 | 50.1 |
Eritrea | 50.2 | 50.2 | 50.2 | 50.2 | 50.1 |
Sweden | 50.3 | 50.2 | 50.2 | 50.2 | 50.2 |
Madagascar | 50.2 | 50.2 | 50.2 | 50.2 | 50.2 |
Benin | 50.3 | 50.3 | 50.2 | 50.2 | 50.2 |
Australia | 50.3 | 50.2 | 50.2 | 50.2 | 50.2 |
Luxembourg | 50.5 | 50.4 | 50.3 | 50.3 | 50.3 |
Lao PDR | 50.4 | 50.4 | 50.3 | 50.3 | 50.3 |
Cape Verde | 50.6 | 50.5 | 50.4 | 50.3 | 50.3 |
Uzbekistan | 50.2 | 50.3 | 50.3 | 50.3 | 50.3 |
Somalia | 50.3 | 50.3 | 50.3 | 50.3 | 50.3 |
Korea, Rep. | 50.2 | 50.2 | 50.2 | 50.3 | 50.3 |
Kiribati | 50.3 | 50.3 | 50.3 | 50.3 | 50.3 |
Guinea-Bissau | 50.3 | 50.3 | 50.3 | 50.3 | 50.3 |
Slovenia | 50.7 | 50.5 | 50.4 | 50.3 | 50.3 |
Congo, Dem. Rep. | 50.3 | 50.3 | 50.3 | 50.3 | 50.3 |
Burkina Faso | 50.5 | 50.5 | 50.4 | 50.4 | 50.3 |
Azerbaijan | 50.5 | 50.5 | 50.4 | 50.4 | 50.3 |
Sierra Leone | 50.5 | 50.5 | 50.4 | 50.4 | 50.4 |
Denmark | 50.4 | 50.4 | 50.4 | 50.4 | 50.4 |
Canada | 50.4 | 50.4 | 50.4 | 50.4 | 50.4 |
Ireland | 50.3 | 50.4 | 50.4 | 50.4 | 50.4 |
Tunisia | 50.2 | 50.3 | 50.3 | 50.4 | 50.4 |
Angola | 50.5 | 50.5 | 50.5 | 50.4 | 50.4 |
Mongolia | 50.3 | 50.4 | 50.4 | 50.4 | 50.4 |
Netherlands | 50.5 | 50.5 | 50.5 | 50.5 | 50.4 |
Ghana | 50.4 | 50.5 | 50.5 | 50.5 | 50.5 |
Gambia, The | 50.5 | 50.5 | 50.5 | 50.5 | 50.5 |
Chile | 50.5 | 50.5 | 50.5 | 50.5 | 50.5 |
Trinidad and Tobago | 50.5 | 50.5 | 50.5 | 50.5 | 50.5 |
Nicaragua | 50.5 | 50.5 | 50.5 | 50.5 | 50.5 |
Haiti | 50.6 | 50.6 | 50.6 | 50.6 | 50.6 |
Vietnam | 50.7 | 50.6 | 50.6 | 50.6 | 50.6 |
Montenegro | 50.7 | 50.6 | 50.6 | 50.6 | 50.6 |
Spain | 50.7 | 50.6 | 50.6 | 50.6 | 50.6 |
Mauritius | 50.5 | 50.5 | 50.6 | 50.6 | 50.6 |
Burundi | 50.6 | 50.6 | 50.6 | 50.6 | 50.6 |
Sao Tome and Principe | 50.7 | 50.7 | 50.7 | 50.7 | 50.6 |
Singapore | 50.6 | 50.6 | 50.7 | 50.7 | 50.7 |
Greece | 50.7 | 50.7 | 50.7 | 50.7 | 50.7 |
Kyrgyz Republic | 50.6 | 50.6 | 50.7 | 50.7 | 50.7 |
Zimbabwe | 50.7 | 50.7 | 50.7 | 50.7 | 50.7 |
Switzerland | 50.9 | 50.8 | 50.8 | 50.7 | 50.7 |
Togo | 50.8 | 50.8 | 50.8 | 50.7 | 50.7 |
Swaziland | 50.9 | 50.9 | 50.8 | 50.8 | 50.7 |
Morocco | 50.8 | 50.8 | 50.8 | 50.8 | 50.7 |
Lesotho | 51 | 51 | 50.9 | 50.8 | 50.7 |
United Kingdom | 50.9 | 50.9 | 50.8 | 50.8 | 50.8 |
Jamaica | 50.8 | 50.8 | 50.8 | 50.8 | 50.8 |
Turkmenistan | 50.7 | 50.7 | 50.8 | 50.8 | 50.8 |
Central African Republic | 50.8 | 50.8 | 50.8 | 50.8 | 50.8 |
Czech Republic | 51 | 51 | 50.9 | 50.8 | 50.8 |
United States | 50.8 | 50.8 | 50.8 | 50.8 | 50.8 |
Brazil | 50.7 | 50.8 | 50.8 | 50.8 | 50.8 |
Colombia | 50.8 | 50.8 | 50.8 | 50.8 | 50.8 |
New Zealand | 50.9 | 50.9 | 50.9 | 50.9 | 50.9 |
St. Lucia | 50.9 | 50.9 | 50.9 | 50.9 | 50.9 |
Finland | 51 | 51 | 50.9 | 50.9 | 50.9 |
Turkey | 50.9 | 50.9 | 50.9 | 50.9 | 50.9 |
Belgium | 51 | 51 | 51 | 51 | 50.9 |
Germany | 51.1 | 51 | 51 | 51 | 50.9 |
Senegal | 51 | 51 | 51 | 51 | 51 |
Thailand | 51 | 51 | 51 | 51 | 51 |
Argentina | 51.1 | 51.1 | 51.1 | 51.1 | 51.1 |
Sri Lanka | 50.7 | 50.8 | 50.9 | 51 | 51.1 |
Bahamas, The | 51.1 | 51.1 | 51.1 | 51.1 | 51.1 |
Serbia | 51.1 | 51.1 | 51.1 | 51.1 | 51.1 |
Korea, Dem. Rep. | 51.2 | 51.2 | 51.1 | 51.1 | 51.1 |
Mozambique | 51.4 | 51.3 | 51.3 | 51.2 | 51.2 |
Bosnia and Herzegovina | 51.2 | 51.2 | 51.2 | 51.2 | 51.2 |
Rwanda | 51.3 | 51.2 | 51.2 | 51.2 | 51.2 |
Austria | 51.3 | 51.3 | 51.3 | 51.3 | 51.2 |
Cambodia | 51.3 | 51.3 | 51.3 | 51.2 | 51.2 |
Guatemala | 51.3 | 51.3 | 51.3 | 51.3 | 51.2 |
Romania | 51.2 | 51.2 | 51.3 | 51.3 | 51.3 |
Japan | 51.3 | 51.3 | 51.3 | 51.3 | 51.3 |
Bulgaria | 51.3 | 51.3 | 51.3 | 51.3 | 51.4 |
Slovak Republic | 51.4 | 51.4 | 51.4 | 51.4 | 51.4 |
Italy | 51.5 | 51.5 | 51.5 | 51.5 | 51.4 |
Myanmar | 51.4 | 51.5 | 51.5 | 51.5 | 51.5 |
Nepal | 50.9 | 51.1 | 51.2 | 51.4 | 51.5 |
Namibia | 51.4 | 51.5 | 51.5 | 51.5 | 51.5 |
South Africa | 51.4 | 51.5 | 51.5 | 51.5 | 51.5 |
Malaysia | 51.1 | 51.3 | 51.4 | 51.5 | 51.5 |
Mexico | 51.7 | 51.7 | 51.6 | 51.6 | 51.6 |
Portugal | 51.6 | 51.6 | 51.6 | 51.6 | 51.6 |
France | 51.7 | 51.7 | 51.6 | 51.6 | 51.6 |
Uruguay | 51.7 | 51.7 | 51.7 | 51.7 | 51.7 |
Poland | 51.7 | 51.7 | 51.7 | 51.7 | 51.7 |
Croatia | 51.8 | 51.8 | 51.8 | 51.8 | 51.8 |
Kazakhstan | 51.8 | 51.8 | 51.8 | 51.8 | 51.8 |
Puerto Rico | 52 | 52 | 51.9 | 51.9 | 51.9 |
Macao SAR, China | 52.1 | 52 | 52 | 52 | 52 |
Antigua and Barbuda | 52.2 | 52.2 | 52.3 | 52.3 | 52.2 |
Virgin Islands (U.S.) | 52.2 | 52.2 | 52.2 | 52.2 | 52.3 |
Aruba | 52.4 | 52.3 | 52.3 | 52.3 | 52.4 |
Hungary | 52.5 | 52.5 | 52.5 | 52.5 | 52.5 |
El Salvador | 52.4 | 52.4 | 52.5 | 52.5 | 52.6 |
Moldova | 52.5 | 52.6 | 52.6 | 52.6 | 52.6 |
Georgia | 52.9 | 52.9 | 52.9 | 52.9 | 52.9 |
Hong Kong SAR, China | 52.9 | 53.1 | 53.2 | 53.2 | 53.2 |
Belarus | 53.5 | 53.5 | 53.5 | 53.5 | 53.6 |
Estonia | 53.7 | 53.7 | 53.6 | 53.6 | 53.6 |
Russian Federation | 53.7 | 53.8 | 53.8 | 53.8 | 53.8 |
Ukraine | 53.8 | 53.8 | 53.9 | 53.9 | 53.9 |
Lithuania | 53.7 | 53.8 | 53.9 | 53.9 | 53.9 |
Latvia | 54.3 | 54.3 | 54.3 | 54.3 | 54.3 |
Curacao | 53.7 | 53.9 | 54.1 | 54.3 | 54.5 |
کشمکشهای بیپایان یک مدیر دولت احمدینژاد
روزی که حمید بقایی قرار بود پس از گذراندن دو سال پرحاشیه در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری جای خود را به روح الله احمد زاده کرمانی بدهد، محمود احمدی نژاد درباره او و در تعریف از او گفته بود که « از روزی که بقایی فعالیت خود را در نهاد ریاستجمهوری آغاز کرد یک دفعه همه مباحث درباره وی مطرح شد». و طرح این همه مباحث درباره او البته که یک دفعه آغاز نشده بود و از همان روزی که وی به همراه اسفندیار رحیم مشایی به این سازمان رفته بود مباحثی درباره حضور او با مدرک آی تی در حیاط خلوت دولت دهم آغاز شده بود و هنوز با پایان دولت ادامه دارد.
به گزارش مهر ، بقایی در حاشیه و خبرسازی گوی سبقت را از مشایی ربوده بود. اگر مشایی مرد پشت صحنه کارهای احمدی نژاد محسوب می شد بقایی را مرد پشت صحنه تفکرات اجرایی مشایی می دانستند. او سال 88 پس از سه سال تلاش و مدیریت پشت صحنه در سازمان میراث فرهنگی به طور رسمی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری دولت دهم شد و از مدیریت در سایه درآمد و سپس به پاستور رفت تا دو سال آخر دولت احمدی نژاد، اجرای کارهایی را به عهده بگیرد که فقط از عهده دولت احمدی نژاد برمی آمد، مثل ماجرای انتقال 16 میلیارد از حساب ریاست جمهوری به حساب دانشگاهی که قرار بود زمامتش با احمدی نژاد باشد.
"
کشمکش با کارمندان
بعد از آنکه ایده پرسروصدای رئیس جمهور سابق برای انتقال کارمندان از تهران به استان های دیگر مطرح شد، سازمان تحت ریاست حمید بقایی نخستین سازمانی بود که آستین بالا زد و کارمندان خود را به سایر شیراز و اصفهان منتقل کرد. تابستان گرم 89، بهارستان شاهد تجمع مکرر تعداد زیادی از کارمندان این سازمان بود که مجبور به کوچ اجباری شده بودند و آمده بودند تا شاید نمایندگان مجلس جلوی چنین طرح بی سرانجامی را بگیرد. حمید بقایی، رئیس وقت این سازمان، اما اصرار داشت که معاونتهای گردشگری، میراث فرهنگی و پژوهشگاه باستانشناسی، وابسته به این سازمان را به شهر شیراز انتقال داد. سرانجام یک سال بعد از این ماجرا خبری منتشر شد که نشان می داد پژوهشکده و معاونت میراث فرهنگی کشور که با هزینه های بالا به شیراز منتقل شده بود چراغ خاموش و شبانه به تهران بازگردانده شده است
در آن زمان جعفر قادری نماینده مردم شیراز با بیان اینکه همگی ما تعجب کردیم که چگونه دولت چنین تصمیمی را گرفته است؛ گفته بود دولت با تبلیغات وسیع به بهانه کاهش جمعیت و تمرکززدایی، این سازمانها را از تهران منتقل کرد و در حال حاضر چه شده که در سکوت خبری قرار است سازمانها به تهران برگرداند.
کشمکش با دیوان عدالت اداری
بخشی از آن همه مباحثی که احمدی نژاد گفته بود درباره بقایی رخ داد را می شد در رای دیوان عدالت اداری درباره بقایی هم یافت. رای دیوان عدالت اداری درباره بقایی معطوف به تخلفاتی بود که در دوره ریاست 2 ساله او در سازمان میراث فرهنگی رخ داده بود. 21 آذرماه سال 89 جعفر منتظری رئیس دیوان عدالت اداری از خارج شدن 35 اثر تاریخی از فهرست آثار ملی با حکم دیوان عدالت اداری سخن گفته و اظهار داشته بود: بهدلیل انجام ندادن اقدامات در چارچوب قانون، به سازمان میراث فرهنگی اعتراض داریم. پس از صدور رای دیوان درباره تخلفات بقایی و صدور حکم قطعی، وی از اجرای آن استنکاف ورزید و همین موضوع باعث شد تا براساس ماده 37 قانون دیوان عدالت اداری وی به 4 سال انفصال از خدمات دولتی محکوم شود. در آن مقطع کشمکش بین حمیدرضا بقایی و حجت الاسلام محمد جعفر منتظری باز نام بقایی را بر سر زبان ها انداخته بود. بالاخره تیرماه سال 91 رئیس دیوان عدالت اداری در یک نشست خبری در مورد حکم نهایی حمید بقایی گفت: پرونده ایشان نهایی و حکم صادر و ابلاغ شده است و باید از خود ایشان سئوال کنید. ولی باید بگویم که محکومیت به انفصال ایشان و برائت ایشان منتفی شده و قرار رفع درخواست اعمال ماده 37 در مورد ایشان صادر شده است.
کشمکش با سازمان بازرسی
دیوان عدالت اداری تنها جایی نبود که بقایی با آن جا وارد کشمکش شده بود. در آستانه انتخابات ریاست جمهوری مصطفی پورمحمدی رییس سازمان بازرسی کل کشور از تخلف 450 میلیون یورویی در یک مناقصه که پای بقایی در آن در میان بود خبر داده و گفته بود که حمید بقایی، معاون اجرایی رئیسجمهوری در نامهای به یکی دیگر از معاونتهای ریاست جمهوری دستور داده است تا با "ترک تشریفات مناقصه" قرارداد "۴۵۰ میلیون یورویی احداث سالن اجلاس کیش" به یک شرکت خصوصی واگذار شود. سازمان بازرسی اعلام کرده بود شرکت خصوصی مجری پروژه، چهار روز قبل از واگذاری قراداد تأسیس شده است. دفتر معاون اجرایی رئیس جمهور وقت از سازمان بازرسی خواست که اسناد این ادعا را منتشر کند و دفتر پورمحمدی در سازمان بازرسی کل کشور هم بخش هایی از اسناد این مناقصه را منتشر کرد اما بار دیگر پاسخی از دفتر حمید بقایی منتشر شد که در آن مصطفی پورمحمدی به «کشف خیالی» متهم شده بود و خطاب به پورمحمدی نوشته شده بود: «برای آخرین بار به شما فرصت می دهیم که عین متن قرارداد، اسناد مالی پرداختی و نیز اسامی همه کسانی را که خورده اند! و برده اند! منتشر کنید اگر منتشر کردید که ما رسماً در پیشگاه ملت بزرگ ایران عذرخواهی خواهیم کرد؛ اما اگرمنتشر نکردید باید بدانید که ملت شریف ایران اظهارات شما را یک بلوف آشکار و یک چاخان بزرگ خواهند دانست»
کشمکش با متکی
روزی که محمود احمدی نژاد 4 نماینده ویژه خود در امور آسیا، افغانستان، خزر و خاورمیانه را منصوب می کرد تا جنجالی به اسم موازی کاری در سیاست خارجی را دامن بزند، سهم بقایی از این مناقشه، بیشتر از مشایی و آخوندزاده و ظهره وند بود. او به عنوان نماینده ویژه رئیس جمهور در امور آسیا، در سخنانی در همایش «ایران؛ پل پیروزی» گفته بود که امپراتوری عثمانی حدود 100سال قبل در سال1915 تعداد معینی از ارامنه را قتلعام کرده و در حال حاضر با وجود ازبینرفتن امپراتوری عثمانی، ارمنستان از ترکیه میخواهد که در این مورد بهطور رسمی عذرخواهی کرده و غرامت پرداخت کند. انعکاس این اظهارنظر موجب ناراحتی برخی مسئولان ترکیه شد و آنان خواستار تغییر لحن مقامات ایران درباره موضوعات تنشآمیز بین کشورهای دیگر شدند. منوچهر متکی وزیر خارجه وقت ایران در واکنش به این اظهارات به تندی گفته بود مشخص نیست آقای بقایی براساس کدام مسئولیت و از چه جایگاهی اینگونه سخنان نسنجیده را بیان میکند. این گونه واکنش متکی و مخالفتش با نمایندگان ویژه آقای رئیس جمهور سابق نهایتا منجر به برکناری پرسروصدای او در حین ماموریتش در سنگال شد. اما ماجرای اظهارات نسنجیده بقایی به همین جا ختم نشد. همان ایام علیرضا مقیمی، مدیر وقت مجموعه نیاوران به خبرگزاریها گفت که صندوقعقب خودروی رولزرویس شاه مخلوع که در انبار مجموعه نگهداری میشد پس از گذشت بیش از 30سال از انقلاب اسلامی بهتازگی باز شده است که یک کیف چرمی متعلق به محمدرضا پهلوی در آن وجود دارد. او درباره محتویات این کیف هم توضیح داده بود که بخشی از اسناد اداری و اسناد متعلق به جنگ جهانی دوم در کیف موجود است. نامهای از وزیر امورخارجه به شاه و پوشه متعلق به وزیر امورخارجه نیز بخشی از محتویات داخل کیف است. به گفته مدیر وقت مجموعه تاریخی نیاوران، کیف چرمی قهوهای شاه مخلوع در همان سال57 در جریان انقلاب شکوهمند ایران، در صندوق عقب خودروی رولزرویس شاه قرار گرفته است. حدود یکسال بعد اما علیرضا مقیمی که بهعنوان مدیرعامل منطقه آزاد ارس دستگیر شده بود در نخستین اظهارات خود پس از دستگیری گفت شایعه کشف اسناد از کیف شاه در کاخ نیاوران با طراحی حمید بقایی برای انحراف افکار عمومی از سخنان جنجالی وی درباره ترکیه صورت گرفت.
"
کشمکش با ترکان
دولت تمام شد اما ماجرای کشمکش های بقایی هنوز ادامه دارد. آخرین نمونه این کشمکش ها ماجرای 16 میلیاردی است که از حساب ریاست جمهوری به حساب دانشگاه ایرانیان منتقل شده و ساختمان هایی که در مناطق آزاد به این دانشگاه اجاره داده شده است. بعد از آن ماجرای پرسروصدای 16 میلیارد که گفته می شد با وساطت بقایی به حساب دانشگاه احمدی نژاد واریز شده است اکبر ترکان مشاور حسن روحانی در یک برنامه تلویزیونی با بیان اینکه منطقه آزاد به حیات خلوت برخی کارها تبدیل شده است، گفت: ساختمانی را در منطقه آزاد قشم برای دانشگاه احمدی نژاد( ایرانیان) واگذار کردند که همه این تخلفات در این حیات خلوت انجام شده ؛ این ساختمان از اموال منطقه آزاد است، مال دولت است به چه حسابی اجاره داده شده است؟ چرا این اموال تاراج شده است؟ مگر ارث پدرتان است؟ حمید بقایی دبیر سابق مناطق آزاد در نامه ای به ترکان این ادعا را کذب خواند و نوشت: جنابعالی در این مصاحبه الفاظی از قبیل «ارث پدر» و «تاراج» به کار بردهاید؛ با توجه به اینکه این الفاظ در نوع خود الفاظی سخیف و نوعی اتهام محسوب میشود، به کارگیری آنها در یک برنامه زنده تلویزیونی آنهم از سوی مشاور عالی رئیسجمهور غیرقابل توجیه است. با این وجود اکبر ترکان اعلام کرد که اسناد این واگذاری ها موجود است و سپس در رسانه ها جزئیاتی از اقدام حمید بقایی را منتشر کرد.
قیمت دلار، سکه و طلا در بازار امروز
جدول قیمت انواع سکه و ارز در بازار در روز سه شنبه منتشر شد.
نرخ فروش هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح جدید در امروز سه شنبه در بازار یک میلیون و 90 هزار تومان، طرح قدیم یک میلیون و 85 هزار تومان، نیم سکه 550 هزار تومان، ربع سکه 350 هزار تومان و گرمی 225 هزار تومان اعلام شد.
همچنین نرخ هر گرم طلای زرد 18 عیار در بازار داخلی 110 هزار و 400 تومان و نرخ هر اونس طلا در بازارهای جهانی (دیروز) 1386 دلار است.
در همین حال، صرافان بازار ارز نرخ هر دلار آزاد را برای فروش 3 هزار و 250 تومان، هر یورو را 4 هزار و 300 تومان، هر پوند را 5 هزار تومان و هر درهم امارات را 887 تومان اعلام کردند.
نوع سکه | یکشنبه - قیمت (تومان) |
سکهتمامطرحجدید | 1090000 |
سکهتمامطرحقدیم | 1085000 |
نیم سکه | 550000 |
ربع سکه | 350000 |
1 گرمی | 225000 |
هرگرمطلای18عیار | 110400 |
نوع ارز |
|
دلار آمریکا | 3250 |
یورو | 4300 |
پوند انگلیس | 5000 |
درهم امارات | 887 |
محمد علی نجفی مشاور اکبر ترکان شد
به گزارش خبرگزاری تسنیم، اکبر ترکان مشاور رییس جمهور و دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی در دو حکم جداگانه؛ «محمد علی نجفی» را به عنوان «مشاور عالی دبیر شورا در امور مناطق آزاد و ویژه اقتصادی» و «محمد معزالدین» را به عنوان «قائم مقام و معاون سرمایه گذاری دبیرخانه شورا» منصوب کرد.
در حکم «اکبر ترکان» به «محمد علی نجفی» آمده است:
بررسی و مطالعه وضعیت مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی و ویژه اقتصادی، تدقیق در خط مشیها و برنامههای مناطق یاد شده و کمک به تدوین برنامههای متناسب با اهداف مندرج در قانون چگونگی اداره مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی و ویژه اقتصادی و ارائه پیشنهادات لازم برای بهبود امور اجرایی مناطق یاد شده، از اهم مسئولیتهایی است که امیدوارم در تعامل با مدیران عامل محترم سازمانهای مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی و ویژه اقتصادی در انجام بهینه آن، موفق و مؤید باشید.
همچنین در حکم «مشاور رییس جمهور و دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی» خطاب به «محمد معزالدین» آمده است:
شناسایی، تبیین و معرفی فرصتهای سرمایه گذاری مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی و ویژه اقتصادی، تلاش برای جذب سرمایه گذاریهای داخلی و خارجی و فراهم آوردن زمینه توسعه گردشگری و تولید کالاها و خدمات در مناطق، افزایش سطح اشتغال، ارتقاء سطح آموزش عالی و اقداماتی که منجر به تحقق اهداف اقتصادی مورد نظر در قانون چگونگی اداره مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی و ویژه اقتصادی و در نتیجه توسعه همه جانبه مناطق گردد از اهم مأموریتهایی است که انتظار میرود در تعامل با سرمایه گذاران و فعالان اقتصادی، مدیران عامل و اعضاء هیأت مدیره سازمانهای مناطق در به ثمر رساندن آن نهایت تلاش را معمول فرمایید.
به گزارش تسنیم، محمدعلی نجفی متولد سال 1333 در آستانه اشرفیه و دارای مدرک دکتری مدیریت استراتژیک است که سابقه معاونت طرح و برنامه و امور اقتصادی سازمان منطقه آزاد کیش را در کارنامه کاری خود دارد.
"خوب، بد و زشت" شورای سوم پایتخت
شورای سوم شهر تهران از اول تا آخرش خاص بود؛ عمرش در شرایطی متفاوت طولانی شد و اتفاقاتی مهم نظیر حوادث پس از انتخابات 88 و پروژههای پرحاشیه تونلی و دوطبقهای و تدوین قوانین پایهای و ماندگار مثل طرح جامع و تفصیلی تهران را پشت سر گذاشت و قطعا شورای سومیها و مدیریت شهری همراه آن در مورد همه آنها در مقابل تهران و ساکنانش سالها پاسخگو خواهند بود.
ایسنا در روزهای آخر کار این شورا و درحالی که این روزها ساختمان شورا در حال تغییر و تحول برای ورود اعضای جدید است و بهشت همیشه پرتردد، این روزهای مهمانان جدیدی را به خود میبیند، به سراغ تعدادی از اعضای آن رفت و در مورد «خوب ، بد و زشت » شورای سوم از آنها سوال کرد.
کمک نکردن دولت در شش سال گذشته را "زشت" شورای سوم
علیرضا دبیر - عضو هیات رئیسه شورای سوم شهر تهران تعامل و همکاری چهار جناح سیاسی در شش سال و نیم عمر شورا را به عنوان "خوب" شورا معرفی کرد و گفت: همچنین کارهای خوبی که در شورای سوم در تعامل چهار جناح سیاسی روی داد نیز "خوب" این شورا بوده است.
وی کمک نکردن دولت در شش سال گذشته را "زشت" شورای سوم خواند و تاکید کرد: "بد" شورا در بحث نظارت بود. هرچند که نظارت در دوره سوم نسبت به دوره دوم خیلی بهتر شده بود ولی قطعا باید در شورای چهارم خیلی بهتر شود.
مواردی بود که هماهنگی و روند مناسبی که شورا برای اجرایی شدن تصمیماتش انتظار داشت از ناحیه شهرداری حس نمیکرد
همچنین خسرو دانشجو – سخنگوی سومین دوره شورای شهر تهران با اشاره به تلاش شورا در دورههای دوم و سوم برای برنامهدار کردن شهر تهران گفت: تصویب و ابلاغ طرح جامع و طرحهای تفصیلی همان کار "خوب" شوراست.
دانشجو معتقد است که "خوب، بد و زشت" شورا را باید مردم قضاوت کنند، اظهار کرد: من تا به حال در این حوزه فکر نکردهام و برای من مهم است که فعالیت یک جمع به نفع شهر بوده باشد.
وی با تاکید بر اینکه در شورا فعالیت فردی وجود ندارد و شورا مختص به 15 نفر جداگانه نبوده است، افزود: در شورا مجموعهای وجود داشته که حسب مسئولیتشان باید برای شهر تهران تصمیمات درستی اتخاذ میکردند و عمده فعالیت و نگاه شورا در دوره سوم این بود که فعالیتها و تصمیماتی که اتخاذ میکنند به نفع شهر باشد.
این عضو شورای سوم گفت: در اکثر اوقات هماهنگی خوبی میان شورا و مدیریت شهرداری وجود داشت اما مواردی هم وجود داشت که هماهنگی نبود و روند مناسبی که شورا برای اجرایی شدن تصمیماتش انتظار داشت از ناحیه شهرداری حس نمیکرد.
وی با تاکید بر وجود سلایق سیاسی گوناگون که در اعضای شورا وجود داشت، گفت: فکر میکنم با کمک خداوند شورای شهر توانست از سیاسی کاری فاصله بگیرد و نگاه سیاسی به موضوعات نداشته باشد و به لطف خداوند در طول شش سال و اندی فعالیت شورای سوم حداقل تنش به وجود آمد.
وی پرهیز از نگاه سیاسی و تلاش در جهت همدلی و امانتداری حداکثری در موضوعات مختلف را به عنوان پیشنهاد به شورای چهارم مطرح کرد و گفت: شورای چهارم با توجه به افزایش اعضا به 31 نفر حتما ظرفیتهای مضاعفی خواهد داشت.
تهران در این سالها شهردار نداشته و همه یا آمدهاند که رییسجمهور شوند و یا رییسجمهور را تعیین کنند
حمزه شکیب – رئیس کمیسیون توسعه و عمران شورای شهر تهران با اشاره به این که شهرداری باید مجری مصوبات شورا باشد گفت: شهرداری باید به دنبال نقشه راهی باشد تا نهایتا مصوبات شورا را اجرا کند.
شکیب " بد" شورای سوم را حرکت ندادن شهرداری در مسیر اجرای مصوبات خود عنوان کرد و گفت: شهرداری با انحرافی بعضا زیاد این مسیر و نقشه راه را برای اجرای مصوبات دنبال میکرد و زمانی که اعضای شورا متوجه این انحراف میشدند در اکثر موارد این انحرافات را قانونمند میکردند و لباس قانون بر تن آن میکردند.
وی با تاکید بر وجود سلایق متفاوت در شورای سوم، گفت: اعضای سومین دوره شورای شهر تهران با وجود سلیقههای مختلفی که داشتند عموما در طرحهای مختلف در حوزه شهری یک نگاه کارشناسانه داشتند و دغدغه اعضا این بود که طرح مورد نظر در راستای بهبود وضعیت شهر باشد. به نظر من این مساله از "خوبیهای" سومین دوره شورای شهر بوده است.
این عضو شورای شهر تهران با اشاره به پرهزینه بودن مدیریت شهرداری برای شهر تهران افزود: درآمدها در شهرداری شفاف نبوده و همچنان هم شفاف نیست و میلیاردها تومان پول بدون ضابطه در بحث درآمدها و در هزینهها رد و بدل میشود که هیچ کدام پیشبینی نشده است و شورا به عنوان یک سیستم نظارتی که باید این مسائل را دنبال میکرد نتوانست این کار را به درستی انجام دهد.
شکیب "زشت" شورای سوم را اطلاع شورا از برخی تخلفات شهرداری در حوزه شهرسازی و سایر حوزهها و عدم اقدام لازم در مورد آن برشمرد و گفت: هیچ ضابطهای برای اخذ مبالغی که دربرخی حوزههای شهرسازی وجود ندارد، نیست و هیچ شفافیتی در این زمینه وجود ندارد و متاسفانه شورا هم از این موضوع مطلع است.
شکیب که در انتخابات دوره چهارم شورا شرکت نکرد، در خصوص پیشنهاد به شورای چهارم گفت: در واقع شهر تهران در این سالها شهردار نداشته و همه یا آمدهاند که رییسجمهور شوند و یا رییسجمهور را تعیین کنند و همه برنامههای نرمافزاری و سختافزاری پایتخت را هم با همین هدف تدوین کردهاند.
شکیب خطاب به اعضای شورای چهارم گفت: درخواست من این است که اجازه ندهید بیشتر از این در حق شهر تهران جفا شود و اعضا فردی را انتخاب کنند که برای اداره شهر آمده است.
برخی اعضا در مورد مسائلی مشاجراتی داشته که منشا عقلانی نداشت و بیشتر به دنبال جریانات سیاسی بودند
معصومه آباد – دیگر عضو شورای سوم که در دوره چهارم هم حضور دارد در پاسخ به سوال "خوب ، بد و زشت " شورای سوم با بیان اینکه "خوب" شورا را میتوان در بررسی برخی مصوبات مهم که به نفع مردم بوده است دید، گفت: برخی مصوبات نظیر بررسی طولانی مدت و در نهایت تصویب طرح تفصیلی، نیاز اصلی مردم شهر تهران بود که سالها به دنبال آن بودند و با تصویب آن شهرداران و مدیران و نیز مردم روند و کاری قانونمند را پیش میگیرند و شرایط یکسان برای گردن نهادن به قانون بوجود آمده است.
وی همچنین برخی مصوبات را که زمینه اختلاف نظر و بروز سلیقههای سیاسی بوده، مورد اشاره قرار داد و گفت: برخی از اعضای شورا گاها در مورد موضوعاتی مشاجراتی داشتهاند که منشا عقلانی نداشت و بیشتر به دنبال جریانات سیاسی بودند و این رفتارها ذهن مردم را مکدر میکرد. انتظار نداشتیم نمایندگان مردم روحیه تعاملی خوبی را در همه موارد ارائه و به جای منافع سیاسی به منافع شهروندی توجه می کردند.
آباد تصریح کرد: البته این موارد که من آن را "بد" شورای سوم می دانم بسیار کم بود.
اما وی موضوعی را به عنوان "زشت" شورای سوم به خاطر نیاورد و گفت: از نظر من شورا موردی به عنوان گزینه "زشت" نداشته است.
به گزارش ایسنا، مسلم است که روند حرکت شورای پایتخت علیرغم چالشهای فراوان افزاینده بوده و این امید وجود دارد که در دوره جدید با ملاحضه اشکالات دورههای قبلی میزان "خوبهای" شورا بیشتر شود.
احتمال صدور حکم اعدام محمد مرسی
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ مقام های قضایی مصر اعلام کردند که «محمد مرسی» رییس جمهور برکنار شده مصر و رهبران گروه اخوان المسلمین با ده ها اتهام مواجه اند که مجازات بسیاری از این اتهام ها، اعدام یا حبس ابد است.
مقام های قضایی مصر تصریح کردند: اتهام های وارد شده به محمد مرسی عبارت است از پنهانکاری در مورد کشته شدن سربازان مصری در حادثه رفح و ربوده شدن سربازان مصری، کوتاهی در اعمال حاکمیت مصر بر منطقه حلایب و شلاتین اجازه ایجاد پایگاه های نظامی خارجی در سینا تحریک برای وقوع تقلب در انتخابات ریاست جمهوری، توهین به دستگاه قضایی از طریق متهم کردن برخی مقام های قضایی مصر، اجرا نکردن احکام صادر شده توسط دستگاه قضایی، کشتار تحصن کنندگان در مقابل کاخ الاتحادیه ، فرار از زندان وادی نطرون و انجام اعمال جاسوسی همراه با خارجی ها.
اتهام های دیگر و مشابه ای به محمد بدیع رهبر اخوان المسلمین، خیرت الشاطر معاون اول رهبر اخوان المسلمین، محمد ابراهیم البلتاجی ، عصام العریان، عبدالرحمن عبدالبر، عبد الرحمن عز، محمود عزت، رشاد بیومی، سعد الکتائنی، أحمد المغیر، باسم کمال عودة و دیگر رهبران اخوان المسلمین وارد شده است.
عکس: هنگامه قاضیان و پسرش
افشاگری مامور سابق سیا در یک فیلم
به گزاش روابط عمومی سازمان هنری- رسانهای اوج، «فیلم مستند «پروندههای K. S» با توجه به شرایط بحرانی منطقه و درحالی که شعلههای تهدیدات غیرانسانی و افسارگسیخته غرب (آمریکاییها و اروپاییها) علیه کشور مسلمان سوریه افزایش یافته، از سوی سازمان هنری رسانهای اوج برای اکران پیش بینی شده است که افشاگریهای گستردهای در آن صورت گرفته است.
فیلم مستند «پروندههای K. S» براساس اسناد، تصاویر و افشاگریهای «کورت ساننفیلد» مامور سابق سازمان مرکزی اطلاعات امریکا و تصویربردار انفجارهای برجهای دوقلو ساخته شده است.
این فیلم با ساختاری منسجم و صحنههایی تکان دهنده پرده از رازها و نقشههای پشت پرده دولت سری ایالات متحده آمریکا و دروغهای بزرگ غرب در زمینه انفجار برجهای دوقلو، پروندههای اتهام ساخت بمبهای اتمی و سلاحهای هستهای و شیمیایی و بیولوژیکی به کشورهای استقلالطلب و مسلمان برمیدارد. «کورت ساننفیلد» به خاطر همین افشاگریها در حال حاضر از زادگاه خود در ایالات متحده گریخته و در کشور آرژانتین پناهنده سیاسی است. در این فیلم تلاش شده در نهایت بیطرفی و بر اساس مستندات ارائهشده از سوی ساننفیلد وضعیت وی بررسی شود.
70 درصد شهرداریها ورشکسته هستند
وزیر کشور در پاسخ به این سوال که در سال های گذشته بحث هایی در خصوص امنیتی بودن فضای کشور مطرح بوده آیا این مباحث را قبول دارید و چه راهکاری برای از بین بردن فضای امنیتی و تبدیل آن به فضای سیاسی دارید؟، پاسخ داد: در فعالیتهای سیاسی تصمیم بر اجرای قانون است. در حوزه سیاسی بحث آزادی ها و بسترهای اجتماعی و تعاملات بین گروه ها امری لازم است یقینا با رعایت قوانین و مقررات و اساسنامه گروه ها تلاش می کنیم هر کدام از حوزه ها در چارچوب وظایف خود ایفای نقش کنند.
وی ادامه داد: عملکردمان در حوزه سیاسی متناسب با قوانین سیاسی و در حوزه امنیتی متناسب با قوانین امنیتی است، البته فضای امنیتی نباید با عنوان بازدارنده و کنترل کننده باشد دولت جدید چنین برنامه ای نخواهد داشت، در گذشته شاهد تندرویها، افراط گرایی، تخاصم ها و تضادهای سیاسی بودیم و هزینه های بالایی برای آن پرداخت کردیم، همه تلاش کنیم قانون، محور باشد.
رحمانی فضلی در خصوص برنامه هایش برای احیای حقوق شهروندی و اهمیت کار خبرنگاران و رسانه های جمعی خاطر نشان کرد: من 10 سال در واحد مرکزی خبر صداوسیما حضور داشتم و به عنوان یکی از اعضای این خانواده محسوب می شوم و تاثیر خبرنگاران در حوزههای مختلف را به خوبی می دانم و تا اندازه ای که بتوانم در رفع نواقص این حوزه تلاش می کنم، در خصوص حقوق شهروندی ما بالاتر از قانون نیستیم و فصل سوم قانون اساسی تاکید بر حقوق شهروندی است. متأسفانه برخی از اقدامات و عملکردها در بحث حقوق شهروندی ایجاد شده است که باعث شده برخی موانع در مسیر کار الزامی شود.
وزیر کشور تصریح کرد: در حوزه های کلان و خرد همکاران را مشخص کرده ایم و در این مسیر با برخی از اقدامات و عملکردها که گاها از سر ناآگاهی و یا از سر دخالت های عناصر غیرمسئول بوده، مواجه شده ایم. دولت تدبیر و امید وارث یک مسیر تکامل یافته است و در زمینه حقوق شهروندی باید کاستی هایی را جبران کنیم تا بتوانیم الگوی مناسبی را ارائه دهیم.
وی در خصوص کمیته سه نفره برای انتخاب استانداران بیان کرد: چه در کمیته سه نفره و چه در کمیته های مشابه نگاه روحانی این است که هر یک از افرادی که متولی کار خود شدند باید مسئولیتشان را به نحو احسن انجام دهند، تعیین کمیته ها و جایگاه های سیاسی که این مسئولیت را خدشه دار کند و وزیر را زیر سوال ببرد، یقینا جزء برنامههای ایشان نیست.
رحمانی فضلی ادامه داد: در دفاعیه خود گفتم وزارت کشور در مسیر قانونی فعالیت می کند و مشورت ها را میپذیریم، اما مداخله بیرونی را نمی پذیریم.
وزیر کشور درباره انتخاب شهرداران گفت: بر اساس اصل بقای حکومت ها یقینا تا زمانی که فرد جدیدی نیامده، افراد به کار خود ادامه می دهند و بعد از انتخاب فرد جدید جابجایی ها صورت می گیرد.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه برنامه شما برای انتخاب مدیران شایسته در سطح مدیران روابط عمومی فرمانداری ها و استانداری ها چیست؟، اظهار داشت: همین نگاهی که الان داریم برای همه مدیران حاکم است، یعنی بر طبق اصولی که حاکم است، تصمیم می گیریم. مبنا برای تغییر همه نیست آنهایی که کارشان خوب باشد به کار خود ادامه می دهند و اگر قرار بر تغییر باشد، یقین بدانیم تابع اصول است.
خبرنگاری از رحمانی فضلی پرسید آیا از نیروهای بومی در انتخاب استانداران استفاده می کنید؟، که وزیر پاسخ داد: در شرایط مساوی نیروهای بومی در اولویت است در شرایطی که استانداران معرفی می شوند نیروهای بومی در اولویت هستند.
وزیر کشور با بیان اینکه در شرایط کنونی کسی نقش رسانه ها را نفی نمی کند، گفت: رسانه ملی با توجه به حوزه پوشش و اثرگذاری می تواند بسیار موثر باشد و می تواند در مشارکت بیشتر به ما کمک کند و این به نفع ما است که مشارکت صورت بگیرد و در حوزه اجتماعی بتوانیم در قانونمند کردن رفتار اجتماعی تلاش کنیم.
رحمانی فضلی در پاسخ به این سوال که دولت نهم و دهم در پرداخت بودجه به شهرداری تهران خصوصا در زمینه حمل و نقل شهری دچار مشکلاتی بود، آیا در این دوره مشکلات حل می شود؟، خاطر نشان کرد: بیش از 70 درصد شهرداری ها ورشکسته هستند و درآمد شوراها پایین است که یکی از این دلایل افزایش قیمت ها است؛ از بودجه عمومی نمی توانیم به شهرداری ها کمک کنیم. برنامه وزارتخانه این است که با مشارکت شهرداری به دنبال درآمد پایدار برای شهرداری ها باشیم.
وی در خصوص امکان حضور شهردار در جلسات هیات دولت گفت: در این خصوص دولت باید تصمیم بگیرد اما من به شخصه موافق هستم، خصوصا شهردار تهران که بسیار مهم است و حضورش در جلسات هیات دولت می تواند مفید باشد، اما تصمیم نهایی را دولت می گیرد.
وزیر کشور در پاسخ به این سوال که با توجه به اتفاقات صورت گرفته در کمپ اشرف امکان حضور منافقین در شهرهای مرزی وجود دارد، برنامه وزارت کشور در این خصوص چیست؟، گفت: وزارت کشور در حوزه امنیت بسیار موفق بوده و در این حوزه در شرایط مطلوبی به سر می بریم، ما برای هر گونه شرایطی آمادگی داریم، اتفاقاتی که افتاده یقینا با تحلیل و رصد مناسب اقدامات لازم صورت می گیرد و نظام جمهوری اسلامی با اتکاء به قدرت ملی از این حیث مشکلی ندارد.
رحمانی فضلی در خصوص معاونت های جدید شکل گرفته در وزارت کشور اذعان داشت: در آیندهای نزدیک معاونت فنی و عمرانی را به معاونت توسعه و عمران شهری و روستایی ارتقا خواهیم داد که به بخش عمرانی نیز با وسعت بیشتری توجه شود. در ساختار جدید وزارت کشور معاونت هماهنگی و امور اقتصادی و معاونت فرهنگی که قبلا در حد اداره کل بودند، ارتقا خواهند یافت.
وی تاکید کرد: در خصوص آخرین عزل و نصب ها در این وزارتخانه عجله نکنید و به زودی در همین رابطه همه را در جریان قرار خواهیم داد.
وزیر کشور در پایان در پاسخ به این سوال که در عرصه فرهنگی وزارت کشور چه برنامه ای را برای ارتقاء سطح فرهنگی بویژه در شهرستان ها در نظر گرفته است، گفت: وزارت کشور با توجه به جایگاه خودش بحث فرهنگی را به عنوان اولویت به گونه ای پیش می برد که اثرگذاری در این حوزه ها را افزایش دهد و تلاش می کنیم نیازها و مطالبات را در این زمینه ها پاسخ دهیم؛ وزارت کشور در حوزه فرهنگی نقش هماهنگی دارد لذا با توجه به جایگاه خود سعی دارند با اعمال سیاستهای صحیح فرهنگی نقش بسزایی در اثرگذاری تصمیمگیریهای فرهنگی داشته باشد. با توجه به ارتباط مستقیم وزارت کشور با اقوام مختلف مردم در سراسر کشور تلاش داریم نیازها و مطالبات فرهنگی مردم را با تعامل سازنده تأمین کنیم.
وزیر کشور در ابتدای مراسم از طریق ویدویو کنفرانس و ارتباط با چند شهرستان دستور آغاز به کار شوراهای شهر و روستا را اعلام کرد.
سربازی خانمها در حد پیشنهاد است/ فروش خدمت فعلا منتفی است
سردار حمید صدرالسادات، رئیس سازمان نظام وظیفه در گفتگو با نسیم به سوالات خبرنگاران پاسخ داد. متن این مصاحبه را در ادامه می خوانید:
* در صورت امکان بحث تسهیلات کسر خدمت ها را شفاف تر توضیح دهید و استفاده از کسری خدمت ها دقیقا به چه صورت است؛ به نظر شما آیا قانون در این رابطه به عقب برگشته است؟
کسر خدمت از موضوعهایی همچون عواملی که به معافیت منجر شده، ناشی می شود؛ از سابقه حضور پدر در جبهه یا سابقه اسارت و جانبازی آن. در قانون مصوب خدمت وظیفه عمومی یک ماده ای وجود دارد که تصریح می کند؛پدری که 30 ماه سابقه جبهه یا 25 درصد جانبازی یا سابقه 24 ماه اسارت داشته باشد، میتواند به ازای هر 30 ماه جبهه یا 25 درصد جانبازی یا سابقه 24 ماه اسارت یک فرزند خود را از خدمت معاف کند و در صورتی که 60ماه سابقه حضور در جبهه، 50 درصد جانبازی یا چهار سال سابقه اسارت داشته باشد، دو فرزند خود را خدمت وظیفه معاف کند. ممکن است افرادی باشند که سوابق پدر آنها به حدی نباشد که از خدمت معاف شوند که در این صورت اصطلاح کسر خدمت برای آنها در نظر گرفته می شود.
نکته ای که اینجا حائز اهمیت است، این است که؛ موضوع معافیت ایثارگران درقانون خدمت وظیفه عمومی که از ابتدای سال 91 به اجرا در آمد و مصوب مجلس شورای اسلامی نیز است، پیش بینی شده ولی موضوع کسر خدمت ها نه، بنابراین در مورد کسر خدمت ها همان قانون قبلی که داشتیم و به صورت ضوابط و دستورالعمل ستاد کل به تصویب مقام معظم رهبری رسانده بود ملاک عمل ما بود که این قانون کسر خدمت ها تا پایان سال 90 بیشتر اعتبار نداشت.
طبیعی است؛ با اجرایی شدن قانون جدید از ابتدای سال 91، کسر خدمت ایثارگران به افراد تعلق نمی گرفت ولی با سپری شدن سال 91 و با توجه به اینکه درخواست های زیادی وجود داشت مبنی بر اینکه برخی برای این کسر خدمت برنامه ریزی کرده بودند لذا با هماهنگی ستاد کل نیروهای مسلح قرار بر این شد که کسانی که می بایست در سال 90 به خدمت می آمدند و تا سال 90 مشمول می شدند، بتواننند از قانون کسر خدمت ها استفاده کنند.
بنابراین نتیجه آن شد که کسانی که متولد سال 72 به قبل هستند برابر قواعد کسر خدمت که تا پایان سال 90 تمدید شده بود، از کسر خدمت ها بهره مند شوند حال چه کسانی که قبلا کسر خدمتشان را گرفته و طی یک زمان مشخص به رده یا دفاتر پلیس +10 تحویل داده بودند چه کسانی که موفق به اخذ برگه های خدمت وظیفه نشده بودند.
لذا کسانی که متولد 1372 به قبل اند و کسر خدمتی دارند می توانند از محل خدمت فرم دریافت کرده و به یگان خدمتی خود مراجعه تا کسر خدمت آنها لحاظ شود همچنین افرادی که هنوز به خدمت نرفته اندمی توانند کسر خدمت خود را گرفته و مدارک را به مراکز پلیس+10 بیاورند، ثبت کنند تا در برگه اعزام میزان کسر خدمتشان را لحاظ کنیم.
* ظاهرا اجرای کسر خدمت ها بر اساس قوانین سال 90 در یگان های مختلف متفاوت است و افراد را دچار مشکل کرده است، به نظر شما این موضوع در یگان های مختلف سلیقه ای اجرا می شود؟
چون قبلا قرار بود کسر خدمت ها لحاظ نشود، طبیعتا سیستم ها در این زمینه غیر فعال شده بود و مدتی به طول انجامید تا سیستم ها را در این رابطه فعال کنیم همچنین تا ابلاغیه لحاظ کردن کسر خدمت ها به صورت کتبی به رده ها برسد زمانی طول کشید و این باعث تاخیر در اجرای مجدد کسر خدمت ها براساس قوانین سال 90بود ولی بعید می دانم که در این زمینه سلیق ای عمل شود و همه یگان ها برای کسانی که متولد 1372به قبل اند و الان در خدمت اند باید برابر مقررات سال 90 میزان کسر خدمت آنها را لحاظ کنند.
* در حال حاضر حداکثر کسر خدمت ایثارگری پدر مشولین چند ماه است؟
سقف کسر خدمت ها مطابق ضوابط سال 1390 نه ماه است، میزان کسر خدمت ها هرچند وقت یکبار طی ضابطه ای به تصویب فرمانده کل قوا می رسید و میزان آن در سال های مختلف متفاوت بود؛ در سال های قبل از 89 افراد می توانستند تا 17ماه از کسر خدمت بهره مند شوند ولی به دلیل مشکلاتی که این موضوع به وجود آورد و طی بررسی هایی که به عمل آمد همچنین سازمان ها نمی توانستند روی افرادی که دارای کسر خدمت هستند برنامه ریزی کنند در سال1390 تصمیم بر آن شد که حداکثر کسر خدمت ایثارگری پدر مشولین نه ماه در نظر گرفته شود.
* آیا کسر خدمت ها قابل تجمیع شدن است؟ مثلا در صورتی که فردی کسر خدمت ایثارگری پدر همچنین کسر خدمت بسیجی داشته باشد، میتواند از جمع هر دواستفاده کند؟
قانون کسر خدمت بسیجی قانون مستقلی دارد و در قانون وظیفه عمومی هم نیست همچنین کسر خدمت نخبگان این موضوع نیز ضوابط مخصوص خودش را دارد ولی با این وجود همه اینها قابل تجمیع شدن را دارد و گاهی استفاده از چند نوع کسر خدمت پایان انجام خدمت را به همراه دارد.
* ایثارگری که 24 ماه خدمت کرده و قبل از سال90 فقط 14 ماه کسر خدمت میگرفتند و الان قانون 9 ماه در نظر میگیرد، آیا در حال حاضر میتواند 24 ماه را برای دو فرزند خود تقسیم کند؟
خیر؛ در حال حاضر ضابطهای که هست و در قانون وجود دارد بدین صورت است که کسی که 35 ماه سابقه حضور در جبهه دارد میتواند از 30 ماه برای معافیت یک فرزند و پنچ ماه باقی مانده را نیز در صورت 20 درصد جانبازی با هم جمع و فرزند دیگر از آن کسر خدمت استفاده کند.
* کسانی که با رفتن به سربازی دچار عسر و حرج شده و خانواده آنها در تنگنا قرار میگیرند، مجلس قرار بود آئین نامهای را تصویب کند که زندگی این افراد تامین شود، جزئیات این موضوع در حال حاضر چگونه است؟
این موضوع دو بخش دارد، بخش اول مربوط به معافیتها است یعنی کسانی که طبق قانون شرایط خاصی دارند وشامل معافیت میشوند مثلا تک فرزند پسری که پدر ندارد یا پدر طلاق گرفته و ... اینها افرادی هستند که عسر و حرج دارند و طبق مقررات می توانند از معافیت استفاده کنند.
بخش دوم شامل کسانی میشود که باید به خدمت وظیفه بیایند و از لحاظ مادی دچار عسر و حرج هستند که قانون جداگانه ای در این رابطه پیش بینی شده که دولت هزینه زندگی آنها را تامین کند، که البته کم و بیش به این قانون عمل می شود؛ به طور مثال برای متاهلین از لحاظ حقوقی و مرخصی و .. امتیازات بیشتری در نظر گرفته شده است ولی باید این واقعیت را بپذیریم که همه نیازهای افراد را سازمان های نیروهای مسلح نمی تواند تامین کند و این موضوع نیاز به بازنگری قانون دارد و با توجه به شرایط جدید باید بررسی شود.
در وضعیت مالی دولت این موضوع باید پیش بینی شود و می دانید که در قانون جدید پیش بینی شده که حقوق سربازان باید افرایش یابد ولی در یکی دو سال اخیر به دلیل مشکلات مالی دولت حقوق سربازان مطابق با پیش بینی قانون افزایش نیافته است.
* بر اساس قانون حقوق سربازان چه میزان باید باشد؟
آن چیزی که در قانون پیش بینی شده تا اندازه ای باید به حقوق نیروی کادر برسد ولی شاید هیچوقت به این اندازه نرسد؛ طی تفاهم نامه ای با دولت در اواخر سال 90 قرار شد به این مقدار عمل شود ولی به دلیل اینکه با مسائل و مشکلات مالی دولت مواجه شد همچنین در بودجه 92 در رابطه با حقوق سربازان چیزی در نظر گرفته نشده است حقوق سربازان به اندازه کافی افزایش نیافته است ولی افزایش متوسط سالیانه که برای همه بوده برای سربازان نیز هست ولی آن جهشی که قرار بود مطابق قانون برای حقوق سربازان ایجاد شود رخ نداد و البته پیگیری این موضوع مستقیما بر عهده سازمان نظام وظیفه نیست و برعهده ستاد کل نیروهای مسلح است.
* آیا آماری از مشمولان غائب دارید؟
آمار دقیقی در این رابطه نداریم ولی با توجه به تمهیداتی که پیش بینی شده و اقداماتی که در دست اجرا است، آمار مشمولان غائب رو به کاهش است؛ همچنین بر اساس اطلاعاتی که ثبت و احوال در اختیار ما می گذارد و ما با توجه به این اطلاعات سامانه های خود را شکل می دهیم نیز شاهد روند کاهشی مشمولان غائب هستیم.
* آیا تاکنون علت غیبت مشمولان را ریشهیابی کردهاید؟
بله، یکی از دلایل اصلی غیبت مشمولان، تفاوت زمان سربازی با پیش از آن است؛ بالاخره افراد وقتی از یک محیط وارد محیط دیگری می شوند آن هم محیطی که نظام است و باید قواعدی در آن اجرا شود، برای برخی مشکل است. غفلت از دیگر دلایل غیبت مشمولان است و برخی فکر میکنند بدون خدمت سربازی هم می توانند زندگی را بگذرانند.
* در حال حاضر سربازان مسن هم دارید؟ چگونه با آنها رفتار می شود؟
بله، تعداد سربازانی که ازدواج کرده و فرزند هم دارند در حال افزایش است که این نشان می دهد سربازانی که قبلا غائب بودند با توجه با امتیازاتی که برای آنها در نظر گرفته شده است و محدودیت های ناشی ازعدم انجام خدمت سربازی به وجود آورده ، به خدمت آمده اند.
سربازان مسن را تا حدی که به سازمان وظیفه عمومی مربوط است به نیروهایی که خودشان مد نظر دارند منتقل می دهیم و شاید تمایل داشته باشند در ارتش،سپاه یا ناجا خدمت کنند که سعی می کنیم با آنها همراهی کنیم همچنین مرکز آموزشی شان را در نزدیک ترین محل زندگی آنان انتخاب کنیم.
این افراد وقتی وارد خدمت وظیفه عمومی شدند نیز در صورتی که فرماندهانشان شرایط آنها را بداند، سعی می کنند مساعدت هایی برایشان در نظر گیرند.
* تاکنون چه تعداد کارت معافیت و پایان خدمت هوشمند صادر شده است و در حال حاضر نوبت چه کسانی است که برای تعویض کارت های قدیمی با کارت های هوشمند مراجعه کنند؟
مجموع کارت هایی که تاکنون تعویض یا صادر کرده ایم حدود چهار و نیم میلیون کارت است، تمام کسانی که کارت معافیت دارند باید آن را تعویض کنند و برای کارت پایان خدمت نیز کارت های سال 70 به بالا را اعلام کرده ایم که افراد مراجعه کنند و علت اینکه مرحله به مرحله اعلام می کنیم این است که؛همه اطلاعات مربوط به کسانی که خدمت کرده اند را نداریم و طبیعتا باید این را از سازمان های دیگر استعلام کنیم و سعی می کنیم اینها را زمان بندی کنیم.
* امکان تجمیع کارتهای پایان خدمت و معافیت با گواهینامه یا کارت ملی و .. وجود دارد؟
این موضوع احتیاج به هماهنگی در سطح ملی و کشوری دارد و نیز یک سری مقدماتی که باید در دولت و حاکمیت اجرا شود، برای شروع این کار باید همه اطلاعات افراد به صورت الکترونیکی ضبط شود همچنین تک تک این کارت ها هوشمند شود و بر مبنای داده های لکترونیکی افراد اتصالات بین سازمان های مختلف ایجاد شود که حداقل این اقدامات پنج تا شش سال زمان لازم دارد که خود حاکمیت نیز دنبال این موضوع است ولی در حوزه مسئولیتی ما نیست و نمی دانم تا چه حدی این موضوع پیش رفته است.
* چشم انداز شما در سازمان نظام وظیفه برای پنج سال آینده چگونه است؟
وظایف سازمان وظیفه عمومی به طور کلی به دو بخش تقسیم می شود، بخش اول مربوط به اعزام مشمولان است وعمده اعزام ما متناسب ارتش، سپاه، ناجا و وزارت دفاع است و بخش دوم وظایف ما که دست و پا گیر است و وقت بیشتری ازما می گیرد مربوط به درخواست انواع رسیدگی مثل درخواست بررسی معافیت تحصیلی، خروج از کشور و.. است.
دورنمای ما در بخش اعزام بدین صورت است که در آینده افراد را متناسب تر با دانش آنها و تخصص و تجربه شان به خدمت اعزام کنیم و در بخش رسیدگی ها نیز به سمت کیفی تر شدن خدمات پیش رویم و علاوه بر غیر حضوری کردن خدمات هر چه بیشتر از فناوری های جدید و فضای مجازی استفاده کنیم.
* در حال حاضر آماری از جعل کارت های معافیت و پایان خدمت دارید؟
آمار دقیقی در این رابطه نداریم، ولی روند جعل کارتهای پایان خدمت و معافیت کاهشی محسوس است؛ به طور کلی در زمینه سوءاستفاده در وضعیت خدمت سربازی در دو بخش مشکل داشتیم؛ بخش اول جعل کارت به ویژه کارت های معافیت بود که به دلیل ضریب امنیتی ضعیف کارت های سابق رخ می داد و بخش دیگر، سوء استفاده در تهیه و تغییر مقدمات غیر قانونی برای اخذ کارت معافیت و کسر خدمت بود؛ مثلا تهیه مدرک جعلی مبنی بر بیمار بودن مشمول وظیفه، که در این رابطه تمهیدات متعددی پیش بینی کرده ایم از جمله طرح شناسایی و آموزش پزشکان معتمد؛ که در این رابطه درحال حاضر2700 تا 2800 پزشک درسراسر کشور شناسایی شده اند که آموزش های لازم را در مورد قوانین مربوط به معاینه افراد را گذرانده اند.
* مدتی است که برخی موضوع سربازی خانمها را مطرح کردهاند؛ آیا این موضوع انجام شدنی است؟
سربازی خانمها بستگی به موضوعات کلان کشور دارد ولی فعلا بنایی بر این کار نیست و در حد پیشنهاد برخی است همچنین قاعده قانونی در این رابطه وجود ندارد.
* در حال حاضر وضعیت امریه در نظام وظیفه چگونه است و مقدار آن به چه میزان است؟
در قانون اساسی پیش بینی شده است که دولت می تواند از ظرفیت نیروهای مسلح به شرط اینکه به توان رزمی نیروهای مسلح لطمه نزند، در بخش قانونی استفاده کند که کلا امریه بستگی به توان رزمی نیروهای مسلح و میزان موالید دارد.
امسال امریه ها از سال گذشته کمتر و سال آینده نیز ممکن است با توجه به نیازی که خود نیروهای مسلح دارد، کمتر باشد از طرفی نیز بهسازی که خود نیروهای مسلح در حال انجام آن است که از خود مشمول متناسب با تخصص وتحصیلات بهره مند شود یکی دیگر از دلایل کاهش امریه هاست.
* چرا فروش سربازی از سر گرفته نمیشود؟
فروش سربازی تجربه خوبی نبود و ذهنیت منفی در جامعه ایجاد کرد که کسی که پول ندارد باید به خدمت اجباری برود، لذا این قضیه فعلا منتفی است.
* نظام وظیفه سربازان وظیفه فراری و غائب را چگونه شناسایی میکند؟
مشمول غائب به کسی می گویند که هنوز به خدمت اعزام نشده و یا خودش را معرفی نکرده یا موعد مقرری که برای آن تعین شده به خدمت نیامده است وسرباز فراری به شخصی اطلاق می شود که خودش را برای خدمت معرفی کرده و مدتی از خدمت را انجام داده و پس از مدتی نیامده که این فرد باید تحویل مراجع قضایی شده تا به جرم آن رسیدگی شود.
در مورد مشمولین غائب که مسئولیت اصلی ما است در قانون پیش بینی شده ناجا موظف است نسبت به شناسایی، تعقیب و دستگیری مشمولین غائب اقدام کند که البته در ناجا به این سمت پیش رفته ایم که به صورت نرم افزاری وارد این موضوع شویم چون قانون وظیفه عمومی ضوابطی را برای برخورد با دستگاه های دولتی و خصوصی که مشمول غائب به کار گیری کنند، در نظر گرفته به طورمثال انفصال دائم از خدمات دولتی ویا دستگاه قضایی می تواند معادل هزینه یک تا دو سال مشمول دستگاه خصوصی را جریمه کند و به طور کلی به این سمت پیش می رویم که به صورت نرم افزاری شرایطی را فراهم کنیم که مشمول غائب نتواند از برخی خدمات که مردن عادی در جامعه استفاده می کنند، بهره مند شوند، ضمن اینکه این اقدام میل غیبت مشمولان در جامعه را کاهش می دهد.
* یعنی جوانان در خیابانها باید کارت پایان خدمت یا معافیت همراهشان باشد؟
در صورتی که کارت همراهشان نبود بالاخره باید در مهلت مقرر اثبات کنند که به خدمت رفتهاند و صرفا راه اثبات در دست داشتن کارت معافیت با پایان خدمت نیست.
تکذیب یک خبر درباره ناصر ملک مطیعی
ملک مطیعی درباره دلیل بیماری اش می گوید:« این روزها کمی حال ندار شده ام. البته مشکل جدی ندارم و به دلیل ناراحتی معده ام مجبور شده ام مدتی را در خانه استراحت کنم و شاید برای همین هست که گروهی گفته اند اوضاع جسمی خوبی ندارم.»
این بازیگر که آخرین بازمانده از نسل بازیگرانی است که با سینمای موسوم به سینمای-فارسی مشتاقان بسیاری را به خود مشغول کرده بودند افزود:«هرچند تا لحظه ای که نفس دارم انرژی ام را حفظ می کنم اما به لحاظ شناسنامه ای در سن و سالی هستم که نمی توانم با بیماریهای مختصرم هم شوخی کنم و برای همین سعی می کنم از خودم مراقبت کنم تا هرچه زودتر خوب شوم!»